مسائل و مصائب

bohrane ab96رضا بابایی

ایران ما دو گونه مسئله یا مشکل دارد:

• نخست مسائلی است که هم در جمع‌های خصوصی و هم در صحن عمومی جامعه، درباره آنها فراوان و باهیجان، بحث و گفت‌وگو می‌شود؛ مانند مسائل دینی، ماجراهای سیاسی روز، منازعات مذهبی و انتخابات.
• گونه دوم، آن دسته از مسائل کشور است که درباره آنها کمتر و آهسته‌تر گفت‌وگو می‌شود، اما در ‌واقع مسائل فوری و حیاتی کشورند؛ مانند فساد ریشه‌دار در اقتصاد رانتی کشور، درماندگی بخش‌هایی از صنعت و تجارت، بیکاری، خشکسالی پایدار، وضعیت منابع مالی کشور، بودجه و سیاست‌های تربیتی وزارت آموزش و پرورش، حجم شگفت‌انگیز خروج ارز از کشور در مسافرت‌های تفریحی و زیارتی ایرانیان بدون بازگشت اندکی از آن به کشور از راه صنعت توریسم یا صادرات، فرار مغزها، پایان ذخایر آبی ایران در آینده نزدیک و تنزل موقعیت نفت در میان انرژی‌های رایج در جهان.

متأسفانه گستردگی بخشی از مباحث و مسائل نوع اول، موجب غفلت از مسائل نوع دوم شده است. حال آنکه مسائل اصلی کشور تا در صدر اخبار و افکار عمومی ایرانیان قرار نگیرد، امیدی به حل و فصل آنها نیست. بنابراین نقدها، نواندیشی‌ها، خوش‌فکری‌ها، غیرت‌ورزی‌ها، کنشگری‌ها و مباحثات ما در حوزه مسائل اول، در واقع بازی در زمین کسانی است که نمی‌خواهند مسائل اصلی کشور برجسته شوند؛ مگر اینکه به مسائل نوع دوم نیز همان ‌اندازه اهمیت بدهیم. چون بدون حل و فصل نسبی مسائل نوع دوم، مسائل نوع اول هم لاینحل باقی می‌مانند. اگر اینها مسائل است، آنها مصائب است.

رسانه‌های رسمی و مجازی، اگر همچنان به غفلت خود از مسائل حیاتی کشور ادامه بدهند و سرگرم جنگ‌های حیدری-نعمتی شوند، رسالت حقیقی خود را از یاد برده‌اند. همچنین کسانی که برای خدمت به کشور و دفاع از سرزمین ایران سر از پا نمی‌شناسند، اکنون باید خشک‌سالی و کم‌آبی را دشمن اصلی ایران به شما آورند و برای آن چاره‌ای بیندیشند.

آنچه مشکل می‌نمود آسان شود                                               آنچه آسانش شمردی مشکل است

نمی‌دانم در کتاب ناسخ‌التواریخ بود یا کتابی دیگر که خواندم: در یکی از جنگ‌های دوره ساسانیان، فرمانده ایرانی، روی به سپاهیان خود کرد و انگشت اشارت به سوی دشمن، و سخنی به این مضمون گفت: ای پهلوانان ایران‌زمین، اگر شیر مادر نوشیده‌اید، اگر بر سفره پدر نشسته‌اید، اگر مام میهن را دوست دارید، اگر خون غیرت در رگ‌های شماست، اگر دشمن می‌‌جویید تا خون او بریزید، اگر لاف و گزاف نمی‌گفتید که با دشمن چنین و چنان خواهیم کرد، اینک دشمن!
بیش از بیست سال است که در ایران، عقل و تدبیر دست اشارت به سوی خشکسالی و کم‌آبی دراز کرده است و در گوش مسئولان کشور و مردم فریاد می‌کشد که اگر نمی‌خواهید در آینده‌ای بس نزدیک، به ایران، کویر ایران بگویند، و اگر غیرت دشمن‌ستیزی در ماست، اینک دشمن.

منبع: روزنامه اطلاعات