مکتوب فرمایشات حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده (مجذوبعلیشاه)، مجلس صبح جمعه ۹۶/۶/۳۱ – خانم‌ها (رعایت آداب مجالس فقری – احترام به مشایخ)

Dr Noor Ali Tabandeh Majzoub Alishah 103 vبسم الله الرّحمن الرّحیم

آیه‌ی قرآن یادم آمد، می‌گوید، قرآن می‌فرماید: «من نعمره ننكسه في الخلق»؛ کسی را که عمر بهش دادیم، خلقت یعنی سازمان خلقتش نکس پیدا می‌کند. یعنی، البته در این آیه، از این آیه استنباطی که یعنی عملاً دیده شده و بالنتیجه استنباط کردند این است که اشخاص مسن حال چقدر باشد سن، کار ندارم- اشخاص مسن برمی‌گردند به اخلاق همین بچه‌هایی که می‌آورند من چیز می‌کنم. آنها را نمی‌توانم ساکت کنم بچه‌ها را جز با چوب و… بچه‌ی خودم اگر باشد تهدید، ولی پیرمردها را دیگر نمی‌توانم کاریشان کنم، پیرمردها من را تهدید می‌کنند. پیرمرد غیر از مرد پیر است. پیرمرد یعنی زن و مرد همه را می‌گوییم پیرمرد. معمولاً در خلقت انسان تقسیم‌بندی کرده است. تقسیم‌بندی کرده است خداوند هر زمانی برای یک تاریخ. زمان کودکی و شیرخوارگی فقط برای شیر خوردن است، هیچ هدف ندارد، تربیت برش بار می‌شود، خودش نمی‌رود دنبال تربیت و ادب، برای اینکه هنوز خودی ندارد. بعد به‌تدریج خودش اراده پیدا می‌کند، خودش فهم و شعور تا حدی پیدا می‌کند و می‌بیند می‌فهمد که خیلی نواقص وجودی دارد که آن نواقص را باید به یک نحوی مرتفع کند؛ به راه می‌افتد، یعنی با ذهنش، و می‌گردد برای خودش استاد و معلم پیدا کند که چیزی یاد بگیرد. یعنی هنوز آن خصلت جذب را دارد، جذب می‌کند منتها بدنش جاذب نیست، فکرش جذب می‌کند. مرحله‌ی آخر این است که قدرت جذب و نگهداری ندارد ولی خودش بهره می‌برد و با ترکیب کردن آنچه دیده (تجربیات)، به دیگران آداب و تربیت یاد می‌دهد. حالا باید سعی کنیم همه‌ی این موارد به موقع خودش اجرا بشود. اگر به موقع خودش اجرا نشود، بی‌موقع، بی‌مورد است. خب همین پیر که باید چیز کند این اگر عادت شیرخواری داشته باشد یعنی نانش فقط شیر باشد خیلی مسخره است. یک پیرمرد شیرخواره… همچنین همه‌ی این سنین یک وقتی، یک زمانی دارد باید سعی کنیم در آن زمان انجام بدهیم. خیلی اوقات دیدید هستند اشخاصی، جوان‌هایی که ژستشان، شکلشان پیرمردی گرفته به خودش. یک شعر عربی هست که می‌گوید: «شيئان، شيئان عجيبان، هما ابرد من اليخ». البته این عربی و فارسی قاطی کرده. «شِیخٌ یَتَصَبّا و صَبیٌّ یَتَشَیَّخ». دو چیز است که از یخ یخ‌تر است. از آن یخی که گاهی اوقات چای من یخ می‌کند، دوچیز است که از یخ یخ‌تر است. یک پیرمردی که حالات و روحیات بچه را ادا کند. … بیجا ورجه وورجه کند. «شِیخٌ یَتَصَبّا»؛ شیخی که ادای بچه‌ها را دربیاورد. «و صَبیٌّ یَتَشَیَّخ»؛ یا بچه‌ای که ادای بزرگ‌ها را دربیاورد خودش را بگیرد. یعنی هر چیزی را خداوند در زمان خودش، در زمانی که خود خدا آفریده قبول دارد، مناسب است، غیر از آن درست نیست. یکی از چیزها این هلهله‌ها و حرف‌هایی هست که همه زده می‌شود. این‌ها برای این جشنواره‌ها خوب است. مثلاً هر جشنی. نه برای مجلس. در مجلس دعا و نماز باید گوش داد. در این مجلس که می‌دانید باید… حالا من می‌بینم که وقتی می‌آیم مثل «صبی‌»ای هستم که «یتشیخ» است، یعنی من می‌آیم جایی که همتون توی مثل یک جشنواره هستید، وقتی می‌گویم ساکت باش یا اشاره می‌کنم، البته دلم می‌خواست که همه یک دقیقه سکوت، البته یک دقیقه سکوت باشد بعد وقتی دیگر خواهید داشت، ولی خب اگر من بگویم و انجام نشود این مثل همان چیزی‌ست که امری که در غیر موقع خودش است. به‌هرجهت از شما می‌خواهم مراقب زمان و مکان باشید. به‌خصوص این تذکری که الان در مجلس آقایان دادم؛ مشایخ همه یکی هستند، فرقی با هم ندارند. حق ندارید به یکی ارادت بورزید و آنهای دیگر را… این امر اگر خدایی‌نکرده اینجور کنید موجب تفرقه بین مشایخ می‌شود و تفرقه بین فقرا می‌شود که در آن صورت گناهش آن جایی که شعله بزند با شماست. مواظب تربیت فقری‌تان و آداب مجالس فقری باشید. انشاءالله.