مکتوب فرمایشات حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده (مجذوبعلیشاه)، مجلس صبح جمعه ۹۶/۵/۲۰ – آقایان (جنون الهی)

Hhdnat majzoobaalishah22بسم الله الرّحمن الرّحیم

امروز بیشتر این شعر به خاطرم می‌آمد و می‌خواندم. یعنی دنباله‌ی شعر:

الهی به خاصان میخانه‌ات                                            به عقل‌آفرینان دیوانه‌ات

آن دیوانگی و جنونی که ما می‌گوییم در عالم شریعت و طریقت «جنون» به‌اصطلاح حالتی‌ست که مثلاً بهلولِ زمانِ حضرت جعفر صادق داشت.
عقل‌آفرینان دیوانه‌ات؛ دیوانه‌ی او بودند ولی عقل‌ها را آفریدند. در دیگران، درجات پایین‌تر، عقل را آفریدند. در عقل بودم تا رسیدند گفتند: 

آزمودم عقل دوراندیش را                                  بعد از این دیوانه سازم خویش را

ولی اشتباه نکنید به تصور اینکه، به تصنع آن حالت را بر خودمان رها سازیم، نه. آن حالتی‌ست که در واقع محو شده برابر واقعیت و حقیقت و سپس به این عوالم آمده. در آن عوالم غرق شده، همه گوشه‌ها را فهمیده بعد. زمان حضرت امام صادق (علیه السلام) دو نفر از صحابه‌ی خاصشان- که اسامی یادم می‌رود- دو بزرگوار، خلیفه‌ی وقت نامه نوشت و از آنها خواست، دعوت کرد، که بیایند سِمت قضایی را در بغداد داشته باشند ولی آنها بی‌اجازه‌ی امام نه جواب می‌دادند و نه رد می‌کردند. از امام پرسیدند تکلیفشان را. به هر کدام جوابی داد. بعضی‌ها دو نفر را صریحاً جواب رد بهشون داد که آنها جواب رد دادند ولی مجبور شدند مهاجرت کنند از آن شهر به شهر دیگری. یکی از آنان قبول کرد، یعنی جهتش هم این بود که در پاسخ حضرت جعفر صادق به او فرمودند: یک «جیم»، جیم درشت نوشتند. الف، ب، پ، ت تا به جیم رسید. از این عبارت هر کدام یک استنباطی کردند؛ بعضی‌ها «جیم» گفتند یعنی جلای وطن، مهاجرت کردند، دررفتند از شهر. یکیشان گفت که جیم یعنی جلال، یعنی جلال و ابهت که قضاوت دارد و حکم خلیفه دارد، قبول کن، قبول کرد آن مقام را. ولی آقایی، کسی که بعداً مشهورشد به بهلول؛ او خودش را به جنون زد، خودش را به جنون زد که همه فردا گفتند این آقا دیوانه شده، از آن دعوت منصرف شدند و آن پسرعموی خلیفه هم بود، بسیار رویش آزاد بود، هر کدام مصلحتی داشت. حالا جنون، جنونی که ما گفتیم؛ این جنون است. علامتش «عقل آفریدن» است که بهلول تمام عقل‌های واقعی دوران خودش را که در زمان حضرت صادق بود هدایت می‌کرد. خدا به ما یا عقل دوراندیش بدهد یا این جنونی که انسان را از خود بی‌خود می‌کند، انشاءالله.