مکتوب فرمایشات حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده (مجذوبعلیشاه)، مجلس صبح یکشنبه ۹۶/۵/۱ – خانم‌ها (تبدیل عالم ماده به عالم روحیات – حفظ ارتباط با خداوند)

DrNour Ali Tabandeh Majzoub Alishah 88 vijeبسم الله الرّحمن الرّحیم

آب حیات می‌گویند، نه نان حیات! و حال آنکه خب هر دویشان حیات هستند. این از اول که بشر یک وجودی پیدا کرده که این وجود با یک چیزی زنده است؛ از آن تاریخ وصل به آب است، با آب زنده است. خب این را همه‌ی مردم هم می‌گویند منتهی نمی‌فهمند. قرآن با یک عبارت ساده حالی کرده، یعنی قرآن کلام خداوند است، خداوندی که خودش آب را هم آفریده، نان را هم آفریده، حیات را هم آفریده، جای این‌ها را تعیین کرده، گفته است: «و مِنَ الْمَاءِ کلّ شَیئٍ حَی»، هر موجود زنده‌ای از خداوند است. از خدا ناشی [شده]. این مجموعه‌ی انسان که این بدن است و این هیکل و این چیز‌ها و همه‌ی آفریدگان خداوند در این نهفته است. البته خداوند هم وقتی می‌فرماید: «إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً»، خلیفه در زمین برای خودم می‌خواهم فراهم کنم، برای عوالم معنوی… مستقیم خود خداوند ارتباط دارد. دیدید مثلاً در شادی‌ها، در ناشادی‌ها یک‌مرتبه یک چیزی برایتان شادی می‌آورد یا یک‌مرتبه بی‌جهت دلتان گرفته است از… این‌ها هیچ ربطی به این بدن ندارد ولی در عوالم بدنی اینجور نیست. عوامل بدنی هر امری یک علت یا دو علت دارد، علت‌هایی دارد. وقتی خیلی گرفته‌اید می‌گوییم که معده‌تان پر است خوب هضم نمی‌کند. هر چیزی. این بسیاری از این اسباب‌بازی‌هایی که می‌خرید برای بچه‌ها- بعضی‌هایش بزرگ‌ها بیشتر باهاش بازی می‌کنند تا بچه‌ها، اسمش اسباب‌بازی بچه‌هاست ولی مال بزرگ‌هاست- یک چیز است که بزنند ناخن را بگیرد، از همین. این، در این دستگاه، این دستگاه همه‌ی این‌ها را دارد. منتهی بدن، این بدن در کجا زندگی می‌کند؟ این بدن در این دنیا، در این عالم مادیات، یعنی هر چیزی تا مادی نباشد دیده نمی‌شود، فهمیده نمی‌شود. خداوند خواسته است در همین عالم از‌‌ همان بالا چون خداوند خالق زمین و آسمان، عوالم زمینی و عوالم آسمانی‌ست؛ خداوند خواسته است در این زمینی که اینجوری است نمایندگی برقرار کند. این نمایندگی باید محلی داشته باشد. محلش این بدن است و این قلب است. نه اینکه قلب ما مستقیم در ارتباط است، نه. قلب ما‌‌ همان جریان گردش خودش را انجام می‌دهد گاهی اوقات، گاهی اوقات ارتباطش با خداوند مستقیم است، گاهی اوقات هم نه، موقتاً قطع… هیچ وقت ارتباط قطع نمی‌شود بین انسان و خداوند یعنی بین خداوندی که می‌خواهد از این انسان به راه نمایندگی خودش استفاده کند. اینقدر گاهی نزدیک می‌شود این ارتباط با خداوند که بعضی‌ها دچار اشتباه می‌شوند و می‌گویند که نه، کِی؟ این بدن خودش کار می‌کند، خدایی هم نیست. خدا می‌گوید: خیلی خب بگذارید باشد. ولی هیچوقت خداوند رابطه‌اش را قطع نمی‌کند. این برای این است که شما در آخرین لحظات عمر هم که شده ارتباطمان برقرار باشد. خداوند به این طریق یک مقداری از سلول‌های بدنش که جنبه‌ی مادی دارند، یعنی همه سلول‌ها، این‌ها را تبدیل می‌کند به جنبه‌ی معنویش. یعنی خداوند، عالمِ ماده را تبدیل می‌کند به عالم الهیات و روحیات، که یکی از این موارد همین است. ولی ارتباط شیمی به قول، حالا وقتی خود خداوند ارتباط را برقرار کرده و بعد هم توصیه می‌کند که یک لحظه از این ارتباط غافل نشوید، یعنی همیشه گوشتان به زنگ باشد هر وقت زنگ این تلفن زد، زود گوشی را بردارید، در چنین وضعیتی چرا ما به هم بزنیم ارتباط را!؟ ارتباط خودمان را باید حفظ کنیم. در هر لحظه‌ای هم از لحظات که دلمان خواست ارتباط با خداوند داشته باشیم باید به مصداق «تو مگو ما را بدان شه بار نیست / با کریمان کار‌ها دشوار نیست» انشاءالله خداوند دریچه‌ی رحمتش را بر روی ما باز کند که به این ارتباط پی ببریم. وقتی به این ارتباط پی ببریم، خودبه‌خود همیشه به یادش هستیم. انشاءالله همه‌مان از این ارتباط با خداوند پی ببریم. ما باید دنبال این ارتباط برویم. ما باید، خدا ما را آفریده، نیازی به ما ندارد، ما نیاز به خدا داریم که اول بگوییم خب ما کی هستیم که تو ما را آفریدی؟ چرا ما را آفریدی؟ بدهی داری به ما، باید زندگی ما را هم خوب کنی. قبول می‌کند خداوند. ولی با این وجود خداوند به دنبال این است که ما را نگه دارد. خداوند که ارحم الراحمین است، می‌گوییم: ارحم الراحمین یعنی کسی رحیم‌ترین رحیمان است یعنی نه‌تنها رحیم است نسبت به ما بلکه آنجایی که دیگران باید بهش رحیم باشند که خودشان را بچسبانند، او خودش را می‌چسباند به… آن شعر سعدی یا حافظ است می‌گوید: 

ای بی‌خبران غافل از آن یار نباشید                                          شاید که نگاهی کند آگاه نباشید