مجذوبان نور - پایگاه خبری دراویش گنابادی

شمشیر و قلم

ابن خلدون – ترجمه محمدپروین گنابادی

در تفاوت میان مراتب شمشیر و قلم در دولت‌ها

ebne khaldoon 96باید دانست که شمشیر و قلم هر دو از ابزار و وسایل دولتمردان است که در فرمانروایی خویش از آن‌ها یاری می‌جوید؛ ولی در آغاز تشکیل دولت و هنگامی که هنوز ارکان دولت پایه‌های فرمانروایی را استوار نساخته‌اند، نیاز پادشاه به شمشیر از قلم بیشتر است؛ زیرا قلم در این مرحله خدمتگزاری است که تنها در ره تنفیذ و اجرای احکام دولتی به کار می‌رود و شمشیر هم در این راه بدان کمک می‌کند.

 همچنین شمشیر در پایان دولت که عصبیت آن رو به ضعف و زبونی می‌رود و دودمان و وابستگان سلطنت به علت راه یافتن پیری و فرتوتی به دولت تقلیل می‌یابند، بیش از قلم مورد نیاز دولت است و همان‌طور که در آغاز تشکیل آن به خداوندان شمشیر اتکا می‌کند و از آنان یاری می‌جوید، در این مرحله هم برای تقویت کردن دولت ناچار است شمشیر را تکیه‌گاه خود سازد و از آن یاری طلبد و بنابراین شمشیر در هر دو مرحله‌ آغاز و پایان دولت بر قلم مزیت دارد و خداوندان شمشیر در این دو مرحله شکوهمند‌تر و متنعم‌ترند و اقطاع (تیول) پربهاتری به چنگ می‌آورند.

 اما در اواسط دولت، سلطان و دولتمردان تا حدی از شمشیر بی‌نیاز می‌شود؛ زیرا او در این مرحله در تشکیل دادن دولت کامیاب شده و فرمانش در همه جا نفوذ یافته است. و اکنون به جز کامروایی و بهره‌برداری از نتایج و ثمرات حکومت مانند گردآوری خراج و مالیات و نگهداری آن و مفاخره و مباهات با دیگر دولت‌ها و اجرای فرمان‌ها هدف دیگری ندارد و در این مرحله، یاریگر او قلم است و نیاز فراوانی بدان پیدا می‌کند تا آن را در راه مقاصدش به کار برد و دیگر به شمشیر حاجتی ندارد.
شمشیر‌ها در نیام هستند و کاری از آن‌ها ساخته نیست، مگر آنکه غائله‌ای روی دهد یا رخنه‌ای به کشور راه یابد و شمشیر را برای بستن آن بطلبند و به جز در چنین مواردی، هیچ نیازی به شمشیر پیدا نمی‌شود؛ از این رو در این مرحله خداوندان قلم شکوهمندترند و به پایگاه بلندتری نائل می‌شوند و نعمت و ثروت بیشتری به دست می‌آورند و در بارگاه سلطان مقرب‌ترند و بیشتر بار می‌یابند و در مجالس خلوت از آنان در رایزنی و مشاوره‌ امور استفاده می‌شود؛ زیرا در چنین شرایطی به منزله‌ ابزار کار اوست که بدان اتکا می‌کند و برای به دست آوردن نتایج و ثمرات کشورداری و مراقبت در اوضاع نواحی کشور و اصلاح و بهبود مرز‌ها و نواحی دور و مباهات به کیفیات و احوال ملک از آن یاری می‌جوید.
و در این هنگام از وزیران و خداوندان شمشیر بی‌نیاز است و به همین سبب دور از بارگاه سلطان به سر می‌برند و از نتایج خشم او نسبت به خود بیمناک می‌باشند. هنگامی که منصور فرمان می‌دهد ابومسلم نزد او بیاید، ابومسلم نامه‌ای به وی نوشته است که در آن نکته‌ای مناسب این مقام بدین‌سان دیده می‌شود: «آنچه ما از اندرزهای ایرانیان به یاد سپرده‌ایم، این است که: خطرناک‌ترین مواقع برای وزیران، هنگامی است که غوغای خلق فرو نشیند و کشور در حال آرامش باشد!»

منبع: روزنامه اطلاعات

مطالب مرتبط