مکتوب فرمایشات حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده (مجذوبعلیشاه)، مجلس صبح پنج‌شنبه ۹۶/۳/۱۱ – آقایان (ممنوعیت از تحصیل)

Hhdnat majzoobaalishah96 005شنیده‌ام همین روزها که یکی از محصلین و دانشجویان دانشگاه را به واسطه‌ی- حالا هر واسطه‌ای- از تحصیل محروم کردند. حالا اگر یک درویشی را این‌کار را کردند در واقع اقرار کردند به این که “بیان درویشی آن قدر قوی است که هر کسی باشد تسلیمش می‌شود.” این است که خب می‌گویند نباشد اصلاً. این یک جهت است. جهت دوم این است که یک باری‌ست، یک زحمتی‌ست. این بار و این زحمت را از دوش مردم برداشتند، دیگر لازم نیست تحصیل بکنی، زحمت بکشی، این چیزها…

Hhdnat majzoobaalishah96 11بسم الله الرّحمن الرّحیم

شنیده‌ام همین روزها که یکی از محصلین و دانشجویان دانشگاه را به واسطه‌ی – حالا هر واسطه‌ای – از تحصیل محروم کردند. حالا اگر یک درویشی را این‌کار را کردند در واقع اقرار کردند به این که “بیان درویشی آن قدر قوی است که هر کسی باشد تسلیمش می‌شود.” این است که خب می‌گویند نباشد اصلاً. این یک جهت است. جهت دوم این است که یک باری‌ست، یک زحمتی‌ست. این بار و این زحمت را از دوش مردم برداشتند، دیگر لازم نیست تحصیل بکنی، زحمت بکشی، این چیزها…
البته در قدیم، در تاریخ حقوق که می‌خوانیم مثل اینکه تا قبل از این رنسانسی که در اروپا ایجاد شد و همه‌ی دنیا را گرفت، قبل از آن یک مجازاتی بود به اسم “مرگ سیویک”؛ مرگ شهری، مرگ یه همچین چیزی، و «مورسیویک» فرانسه‌اش ما می‌گفتیم؛ یعنی تمام وسایل زندگیِ معمولی را ازش می‌گرفتند. خب این نمی‌توانست، سر به بیابان می‌گذاشت. که شاید بسیاری از شورش‌هایی که در تاریخ ما خواندیم نتیجه‌ی همین‌ها باشد؛ از اسپارتاکوس مهمش تا چیزهای کوچکش مثل همین‌هایی که در ایران اتفاق افتاد؛ آن زمان‌های قدیم نمیدونم کی؟ کاشی. کی؟ فلان. واِلّا جنبه‌ی دیگری دارد اگر ما فکر کنیم در اینکه کسی را به‌عنوان مجازات محروم کنند از تحصیل،این چه چاره، توابعی دارد و چه اصولی دارد؟ فقط انتقاداتی که می‌شود از دانشگاه و از دستگاه‌های تعلیماتی جامعه از قبیل: دبستان، دبیرستان، دانشگاه و امثال اینها؛ گو اینکه سعی می‌شود در همه‌جای دنیا که آن نواقص را بگیرند، ولی مع‌ذلک خب یک نواقصی وجود دارد و این نواقص بعضاً به اندازه‌ای قوی ممکن است بشود که اصل علم و اصل دانش را زیر نظر… بنابراین در این صورت محروم کردن یک نفری از تحصیل علم، تحصیل دانش – علم هم نه همین چیز نیست که همین‌هایی که خواندیم؛ سیم منفی مثبت وصل بشود چراغ و اینها – البته علم به طور کلی هر چیزی دانستنش، اگر واقعاً علوم حالا کامل است و ما را به واقعیت رهنمایی می‌کند، این مجازات معنی ندارد. این مجازات اصلاً عاقلانه که هیچ، حیوانانه هم نیست. پس معلوم می‌شود این محروم کردنِ از تحصیل در واقع یک محبتی‌ست به او کرده‌اند؛ یعنی تو را چه که می‌آیی دانشکده در دانشگاه درس می‌خوانی و حال آنکه دانشگاه به درد نمی‌خورد، این علوم اینجا به درد نمی‌خورد، بیخود وقتت را صرف کردی آمدی اینجا… به هر جهت یک چیز، مسأله‌، مجازاتِ خیلی عجیبی‌ست که ما هر چه فکر کردیم نتوانستیم در علم حقوق برایش جایی تعیین کنیم. در مذهب اگر که دیدید چیز، حقوق اسلامی هم هرگز همچین چیزی وجود ندارد، بلکه توصیه می‌کنند ترغیب می‌کنند به این که علم بیشتر یاد بگیرند. یک دورانی که واقعیت بود که اصلاً علم جهان در اختیار مسلمین بود؛ ابوعلی سینا، ابوریحان بیرونی، کی کی کی همه‌ی اینها، اصلاً مجموعه‌ی علوم آن روز که پایه‌ی علوم امروزی حساب می‌شود در اختیار مسلمین بود. به هر جهت انشاءالله خداوند با همه‌ی گردش‌های روزگار و جوامع، ما را به سمت خیر راهنمایی کند.