مانی و مانایی

mani manavi manaii96حسین بهروزی‌پور

 مانی پیام‌آور ایرانی بود که نفوذ افکارش بیش از یک هزارسال در خِطّه وسیعی از چین تا اروپای مرکزی و شمال آفریقا حادثه آفریده. وی در آخرین سال‌های حکومت اشکانیان به دنیا آمد. پدر و مادرش احتمالاً از دودمان نجبای اشکانی و پیرو مذهب ماندایی‌ها یا صابئین بودند که پس از مهاجرت از فلسطین در دشت میشان از نواحی خوزستان می‌زیستند. مانی کسی است که او را به عنوان نگارگر چیره‌دست که کتاب ارژنگ [ارتنگ] را به تصویر کشیده، معرفی کرده‌اند؛ ولی هیچ اثر تصویری از وی به جای نمانده است.

او پیام‌آور آیینی جدید بود. در آسیای غربی و آسیای مرکزی به تبلیغ کیش خود پرداخت و پیروانی بسیار گرد آورد. نوعی ثنویت پایه اندیشه مانی را می‌ساخت. او می‌گفت: عالم از دو عنصر متضاد روشنایی و تاریکی پدید شده؛ و از این رو، بر خوبی و بدی استوار است. همواره نبردی میان روشنایی و تاریکی جریان دارد، ولی در پایان، با جدایی روشنایی از تاریکی، صلح ابدی همه جا را فرا خواهد گرفت.

 اگرچه نقاش بودن مانی بیشتر جنبه افسانه‌ای دارد، بر اساس شواهد و مدارک عینی – به خصوص آثار مکشوف در تورفان[ترکستان] توسط لوگک – می‌توان به وجود سنت قوی تصویری و کتاب‌آرایی در میان مانویان پی برد. مانی در بابل در یک خانواده اشکانی‌تبار زاده شد، محتملاً او با سنت نقاشی اشکانی باختری آشنا بوده و شالوده تصویرگری‌اش را بر همین سنت نهاده است. سرانجام به فرمان بهرام اول ساسانی در ایران اعدام شد.

 بعدها، پیروان مانی در آسیای میانه با اثرپذیری از سنت‌های دیگر عناصر هنر بودایی در هنر مانوی شده اما باید توجه داشت که هنر بودایی آسیای میانه خود تا اندازه‌ای از سنت‌های ایرانی تأثیر گرفته بود. پیروزی شاهان ساسانی بر کوشانیان راه نفوذ هنر ایرانی را به مراکز آیین بودایی باز کرد.

 شمار زیادی از مانویان به سبب سختگیری و آزار روحانیان زردشتی به نواحی خاوری کوچ کردند. آنان در سغد اقلیمی مستقل و آزاد را تشکیل دادند و به ترویج آیین خود پرداختند. در میانه سده هشتم میلادی، مانویت در آسیای میانه به اوج گسترش خود رسید و به عنوان مذهب رسمی ترکان ایغور شناخته شد.

ارتباط دین مانی با نگارگری

 با اندکی تأمل در ادیان مختلف که توسط پیامبران برای هدایت و ارشاد مردم جامعه خویش به خداپرستی و انجام امورات دینی در این دنیا آورده شده بود، به روشنی در می‌یابیم که هر یک از این پیامبران به نوعی احکام و تعلیمات دینی خویش را تبلیغ می‌کردند؛ طوری که مورد نظر انسان‌ها در جوامع مختلف قرار گرفته و پیروان بیشتری را به سوی دین خویش دعوت کنند. مثلاً حضرت داوود با صدای خوشی که داشت، آموزه‌های دینی و تعالیم دینی خویش را با صدای اهورایی و خوش‌الحانی که داشت برای مردم می‌خواند و به این ترتیب مردم را بیشتر به دین خود دعوت می‌کرد.

 همینطور پیامبر عظیم‌الشأن اسلام با صوتی زیبایی قرآن را تلاوت می‌کردند و همین صوت زیبا به همراه جملات و کلمات زیبا و دلنشینی که از سوی حضرت حق بر قلب پاک پیامبر(ص) نازل می‌شد، باعث می‌شد که روز به روز بر پیروان دین مبین اسلام افزوده شود. قبل از اسلام، در کشور ایران مانی که پیام‌آور و بنیان‌گذار کیش مانوی در ایران بود، با استفاده از نقاشی و نگارگری دستورات و تعالیم دینی خویش را به مردم نشان می‌داد تا از این راه مردم را به کیش خود هدایت کند. مانی همیشه در ایران به عنوان نقاشی مافوق تصور یاد می‌شده است و حتی آنهایی که پیروان او را آزار می‌داده‌اند، این حقیقت را انکار نکرده‌اند.

 شواهدی از غنای تصاویر کتاب‌هایشان را در نقل قول سنت اگوستین می‌توان مشاهده کرد. او از خط‌نوشته‌های زیبای آنها که سوزانده شده نام می‌برد. در واقع تعالیم ضد اصول رایج اجتماعی و مخفیانه مانویان به همراه موفقیت در فراخواندن مردم سرزمین‌های مختلف به کیش خود منجر به ایذا و آزار پیروان او شد. چند فقره‌ای که توسط لوگک کشف شده جزء ناچیزی هستند که از آنها هم کتاب‌های مصور مانی باقی مانده است. آنها بی‌شک ایرانی‌اند.

 در ادبیات فارسی، مانی «نگارگر» به مراتب برجسته‌تر از مانی پیام‌آور بوده است. فردوسی، سعدی، حافظ و بسیاری دیگر به چیره‌دستی مانی اشاره کرده و کتاب ارژنگ او را نمونه عالی زیبایی نقش و رنگ دانسته‌اند. از میانه سده هفتم میلادی، هنر بودایی ترکستان شرقی تحول دیگری را آغاز کرد. این زمانی بود که تحت نفوذ سیاسی و فرهنگی چین، مرکز فعالیت هنری از کوچا به ناحیه شرقی‌تر به نام تورفان منتقل شد. در نقاشی بودایی تورفان تأثیر چینی دوره تانگ توأم با پیکرنگاری سنخ مغولی غالب آمد. پس از آنکه ترکستان شرقی به دست ترکان ایغور افتاد، دستاوردهای هنری تورفان در میان پیروان مذاهب مختلف گسترش یافت.

 بدین سان مانویان تحت حمایت حاکمان جدید از این دستاورد بهره کافی گرفتند. تورفان که تا سده یازدهم میلادی نیز همچون منبعی غنی از سنت‌های هنری آسیای میانه باقی ماند، از یک سو هنر خاور و از سوی دیگر هنر ایرانی-اسلامی را تغذیه کرد.

 تقریباً تمامی اسناد نقاشی مانوی – اعم از آنچه بر دیوارها تصویر شده یا بر صفحات کاغذ و طومارهای پارچه‌ای – از ناحیه تورفان به دست آمده و عمدتاً به سده نهم میلادی(قرن سوم هجری قمری) متعلق‌اند. کاوشگران در یارخوتو، تختگاه تورفان در روزگار چیرگی سلسله‌هان و تانگ، نسخه‌ای با متن معروف خواستوانیف (khuastuanift) پیدا کردند. در تویوق، درون یک سلول رهبانی کهن تعدادی نسخ خطی کشف شده که بیشتر آنها متون مانوی و سریانی‌اند و از قطعات پراهمیت السنه ترکی برشمرده می‌شوند. تویوق نام ترکی است یعنی «سنگربندی» اما در اینجا مشابه اصطلاح قرون وسطایی ایتالیایی serravalle است که به یک دره کوهستانی محصور اشاره دارد.

 بررسی این آثار تا حدی شیوه و اسلوب کار نقاشان مانوی را برای ما روشن کرده است. به پیروی از آموزه‌های مانی، نقاشی برای مانویان یک وسیله تعلیم و تبلیغ بود. نقاشان مانوی غالباً مفاهیم نمادین را به مدد نقش‌مایه‌های قراردادی بیان می‌کردند.

 نگاره‌ها(نقاشی‌ها) را به طرزی خلاصه با خطوط موزون و رنگ‌های درخشان می‌ساختند و با نقوش انتزاعی می‌آراستند. گزینه رنگی آنها مشتمل بود بر لاجوردی، آبی روشن‌فام، نارنجی، سرخ وسبز، رنگ یکدست آبی یا سبز یا سرخ را در پس زمینه تصویر به کار می‌بردند.

 برای اجرای هر طرح ابتدا خطوط اصلی را با رنگ قرمز یا سیاه بر روی صفحه صاف صیقلی می‌کشیدند، سپس درون شکل‌ها را با رنگ ماده یا برگ زر می‌پوشانیدند و سرانجام برخی قسمت‌ها را قلم‌گیری می‌کردند.

 برخی تأثیرات هنر هندو بر نقاشی مانوی، و نیز پیوند این نقاشی با دیوارنگاره‌های سغدی قابل ملاحظه است. ولی اثرپذیری آن از هنر بودایی بارزتر به نظر می‌آید. غالباً، شخصیت‌های برگزیده مانوی بر اورنگ گل لوتوس(نیلوفر آبی) نشسته اند. هبه کنندگان مانوی شبیه نمونه بودایی تصویر شده‌اند. سیمای تمام‌رخ (همچون بدر کامل) و‌ هاله‌ای بر گرد سر همانندی چهره‌نگاری مانوی و بودایی را نشان می‌دهد.از دیگر ویژگی‌های محلی، طراحی پیکرها بر اساس یک الگوی نژادی(اندام کوتاه و سر بزرگ) است.

 کاربست خطوط منحنی اهمیت اساسی در پیکرنگاری و جامه‌پردازی مانوی دارد و همین نوع خطوط نرم در طراحی جانوران، گل‌ها و گیاهان نیز به کار رفته است. نکته جالب‌توجه آنکه شیوه پیکرنگاری مانوی با مختصر تغییراتی در نقاشی عهد سلجوقی نیز ظاهر می‌شود. بی‌شک مانویان به پیروی از مانی به کار تصویر و تذهیب کتاب می‌پرداختند، اما هنر آنان به خصوص در دربار اویغورها مجال رشد و توسعه یافت. نگاره‌های مکشوف در تورفان – گرچه تصاویر پاره پاره‌ای بیش نیستند – این نکته را تأکید می‌کنند. برای کتاب‌نگاران مانوی ایجاد ارتباط صوری و معنایی میان تصویر و متن بسیار مهم بود. در واقع، آنان به پیروی از پیامبرشان خوشنویسی و نگارگری را هنرهای مکمل یکدیگر می‌دانستند. هر نسخه مصور می‌بایست این سخن مانی را به یاد آورد که «برای همه رسولان و برادران من که پیش از من آمده‌اند،‍[به نوشتار درنیاورند] خرد خویش را چنان که من؛ و نه به تصویر کشیده‌اند خرد خویش را چنان که من [کشیده‌ام]». سنت کتاب‌نگاری مانوی تا مدت‌ها در آسیای میانه پایدار ماند و سپس توسط سلجوقیان در سراسر ایران گسترش یافت. جوهر زیبایی‌شناختی مانوی را حتی در نسخه‌های مصور سده‌های بعدتر نیز می‌توان باز شناخت. تأثیر و نفوذ این سنت در نگارگری ایرانی دوره اسلامی قابل توجه می‌باشد.


 مأخذ:
پاکباز، روئین، ۱۳۸۵، دایرةالمعارف هنر، تهران: انتشارات فرهنگ معاصر
گری، بازل، ۱۳۸۵، نقاشی ایران، تهران: نشر دنیای نو
پوپ، آرتور اپهام، ۱۳۷۸، سیر و صور نقاشی ایران، ترجمه دکتر یعقوب آژند، چاپ اول، تهران: انتشارات مولی
پاکباز، روئین، ۱۳۸۶، نقاشی ایران، تهران: انتشارات زرین و سیمین

منبع: روزنامه اطلاعات