مکتوب فرمایشات حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده (مجذوبعلیشاه)، مجلس صبح جمعه ۹۶/۱/۴ – آقایان (پرهیز از ایجاد تفرقه)

DrNour Ali Tabandeh Majzoub Alishah 85

بسم الله الرّحمن الرّحیم

چهار روزی که برای بزرگداشت این عید سپری کردیم به خوبی گذشت. من امیدوار بودم و هستم که برای خیلی از فقرا این دوران دوران تکاملی باشد، ولی متأسفانه. روش خودم هم اگر در نظر داشته باشید از شب اوّلی که بدون حضرت محبوب‌علیشاه گذراندیم، یعنی رحلت ایشان که من با چه زحمتی اعلامیه تکثیر کردم. در آنجا برنامه‌ی آتیه را گفتیم و بیلان عمل را به عهده‌ی شما گذاشتم. همیشه من در همه‌ی بیاناتم این خطرِ تفرقه و نفاق را خیلی شدید می‌دانستم و شدت دارد و امیدوار بودم که دچار این نشویم، و الحمدلله خب تا مدتی این جریان بود. متأسفانه ضعف من، کسالت من، موجب شد که کمتر توجه بشود و سلسله‌ها و نقش‌های مختلفی در داخل ما نفوذ کند بطوری که ما را از مسیر اولیه‌ی خودمان جدا کرد. بسیاری از دوستان یا کسانی که باید دوست باشند ولی خودشان نمی‌فهمند که با کی دوستی کنند، اینها را ما غالباً دشمن تلقی می‌کردیم. حتی در اعلامیه‌ها و در نامه‌ها به‌عنوان دشمن ذکر می‌کردیم و حال اینکه اینها دشمن نبودند، اینها دوستان نادانی بودند، دوستان دشمن‌نما، که ظاهراً لباس دوستی داشتند ولی دشمن. و مهمترین چیزی که در بین فقرا موجب اختلاف می‌شود این تفرقه‌ای است که خودهایمان توجه نکردیم. این سلسله‌ی گنابادی، سلسله‌ی فقر گنابادی، در نوشته‌جات، در تاریخ، در گفته‌ها همیشه به‌عنوان تمیزترین فرقه‌ها پاکند، الحمدلله پاکند، به‌عنوان تمیزترین فرقه‌ها معرفی می‌شد، ولی متأسفانه در یک دوران کوتاهی این یک‌خرده موجی‌ست که زد و آن حالت تبدیل شد. امیدوارم که جبران این دوران کوتاهِ مختصر که موجب این تباهی‌ها شد دقت کنیم و آنچه تاکنون گفته شده و نوشته شده و بخصوص اعلامیه‌های سنوات اخیر را توجه کنیم که دوست را از دشمن بشناسید و دشمنانی که تبدیل به دوست شدند تشخیص بدهیم، همچنین دوستانی که تبدیل به دشمن شده‌اند. همیشه مطابق میل و هوای نفسِ خودمان رفتار نکنیم. مصلحتِ دین و دستورات فقری را در نظر بگیریم و همیشه مطابق آن رفتار کنیم و حتی این تفرقه‌ها و این دسته‌بندی‌ها سعی کرده‌اند که بعضی از آقایان مشایخ را هم محو کنند. و حال آنکه آقایان مشایخ قاعدتاً هر کدام در حد خودشان برای اصلاح و برای نشان دادن اینکه درویشی یعنی “صلح و سلامت و مهربانی” اینها را هم خواستند بعضی‌ها فاسد کنند و از راه درببرند. دشمنان ما اینها هستند آن کسانی که این کارها را می‌کنند، آن کسانی که بدون اینکه ما بصورت ظاهر بشناسیمشان ولی در تحت سیطره‌ی افکار آنها کار می‌کنیم. یک گروه‌هایی هم هست که از اولِ عرفان، اگر ما اول قائل بشویم، اولی برای عرفان، از همان اولِ عرفان با عرفان مخالف بودند و بالنتیجه کسانی که اهل عرفان بودند مخالف بودند و حتی بنام دین مخالفت خودشان را ابراز می‌کردند. آنها اصل به اصطلاح “اصولی” مخالفتی دارند نه شخصی. آنها را هم البته مؤثر در تفرقه‌ی بین ما نیست ولی خیلی مؤثر است در گمراه کردن. به هر جهت من امیدوارم که بعد از این، به جای گوش دادن به حرف افراد یا سازمان‌های ظاهراً منظم، به مجالس فقری تشریف بیاورید و در مجالس فقری پند بگیرید و آنچه برنامه‌ی زندگی‌تان هست از آن بگیرید. کسانی که نمی‌آیند به درویشی و می‌گویند: ما خودمان کارمان را می‌کنیم، این صحیح نیست. این غیر از کسانی است که گاهی یا گرفتاری‌هایی دارند یا نمی‌توانند بیایند. آن کسانی که عمداً به مجلس، مجالس شب جمعه اهمیتی نمی‌دهند و حال آنکه این مجالس در واقع برای نزدیک شدن دل‌های فقرا به هم، چنان باشد که آن شعر که در مورد چیز بوده باشد:

چنان بسته‌ست جان تو به جانم                                  که هر چیزی که اندیشی بدانم

حالا گذشته از این چیزی که اندیشی، از گفته‌ای که بیان می‌شود در این گفته دقت کنیم و سعی کنیم به آن رفتار کنیم. خارج از این راهی برای درویشی، درویش باید هم در عمل درویش باشد هم در فکر درویش باشد، و اینکه در این وسط فسادی که می‌شود و فسادی که کمک می‌کند به این تفرقه، تو نگذاری که کمکی به این تفرقه بشود و هر سخن تفرقه‌آمیزی را بگذاریم به کنار. در جمع، احترام مشایخ واجب است. البته در مقابل، مشایخ هم در قبال این احترامی که به آنها گفته می‌شود و با حرف‌های آنها را حجت می‌دانند باید بیشتر سعی کنند که منطبق باشند با دستورات اسلامی. خلاصه من معتقد بودم و امیدوار بودم که لااقل اگر ظاهراً و سنّاً پیرتر می‌شوم فقرا هم بیشتر توجه کنند. فقرا آنچه گفته‌اند و شنیده‌اند در آن دقت کنند. به عکس، اینکه من ضعف بدنی پیدا کرده‌ام فقرا متأسفانه این موریانه‌های فقری دارد بساط و بنیاد درویشی را آلوده می‌کند. از هیچ سخن تفرقه‌انگیزی پیروی نکنید. حرف‌هایی که من می‌زنم کسی نباید از آن نقل کند برای اینکه دچار اشتباه می‌شود، مگر اینکه دقت کند و عین آن حرف را گفته بشود. اشتباهات لفظی که می‌شود مثل همین مسأله‌ی “حذف” و “حصر” که اخیراً گفته شد، این هم دیگر باید با تحمل رفع کرد. کما اینکه اعلامیه همان کسانی که آن اعلامیه نوشته بودند و اشتباهاً لغت “حذف” را حذف کردند خودشان تصحیح کردند و اقرار به اینکه اشتباه بوده. در این مدت که من بودم الحمدلله به خاطر نمی‌آورم که سوءقصدی نسبت به من شده باشد، نه. من حتی دشمنان من که غالباً در لباس دوستی بودند و از دوران قدیمِ زندگی من باخبر بودند و از آن دوران دشمنی می‌کردند، آنها هم هیچ چیزی نکردند. الحمدلله چنان خودم هم غالباً آنچنان اعتقاد به خداوند را عملی می‌کردم که هرگز نگران نکرد. یک کوششی که می‌کنند می‌شود که گروه ما را هم به‌عنوان یک گروه سیاسی حساب کنند و همان کارهایی که برای ضعف گروه سیاسی می‌کنند در اینجا برای ضعف ایمان مردم بکنند. درویشی جنبه‌ی سیاسی ندارد. موضوع درویشی اعتقاد است و عمل. اعتقاد به مبانی عرفان، مبانی اسلامی در عمل، و عمل هم مطابق با آن. شرح حال بزرگانی را در تذکرةالاولیاء می‌خوانیم، البته با روحیه‌های مختلف، سلیقه‌های مختلف رفتار می‌کردند ولی اختلاف سلیقه موجب اختلاف شخص نشد. ما همه کوششی کردیم و در نتیجه آنها که عرفان را به منزله‌ی حکومت سیاسی می‌دانستند این کوشش‌ها را خراب کردند، جلویش… مثلاً ما از سمینارهایی که ترتیب دادیم در مورد فرض بفرمایید شیخ احمد غزّالی، درمورد شیخ ابوالقاسم کرکانی برای اینکه مردم بشناسند. …ما در ایران نام “غزّالی” یا “غزالی” خیلی شنیده شده و مورد قبول همه‌ی ایرانی‌ها هست ولی از خصوصیاتِ بیانات این بزرگان اطلاعی ندارند. ما خواستیم کم کم این بزرگان عرفانی را که در شناخت ما کمک می‌کند حتی همان شناخت ظاهری، کسی که احمد غزالی را خوب بشناسد از لحاظ ادبی هم از لحاظ تاریخی متبحر است و می‌تواند جزء افتخارات ایران او را به یاد بیاورد، هم از لحاظ عرفانی وارد است و این شیخ بزرگوار را رهبرِ دورانی از فقر می‌داند، ولی خب جلوی اینها را گرفتند. حالا آنها رفع می‌شود، چیز مهمی نیست. آنهایی که این زحمت را کشیدند با کمال متانت زحمتشان را چیدند کنار. ما ملایمت به خرج دادیم و همین طریق موجب شد که آنهایی که از عدم فهم موضوع با ما دشمنی می‌کردند لحنشان عوض شد و روششان عوض شد. به هر جهت ما نباید نظم و ضابطه‌ی خودمان را به هم بریزیم. باید با کمال نظم درونی به کار بپردازیم. عقاید عرفانی هم همیشه با ماست، از ما جدا نمی‌شود، هر کاری که می‌کنیم منطبق با این عقاید است. ان‌شاءالله خداوند همه‌ی ما را سلامت نگهدارد. سلامت جسمی و روحی.