نگاهی به فرضیه‌های مختلف دربارهٔ دلایل خواب دیدن

khabمیلاد شکیب

مغز انسان یک توپ کوچک حاوی ماده خاکستری است. با این همه، پس از گذشت این همه سال از عمر انسان، محققان هنوز درباره بسیاری از جنبه‌های مختلف شامل نحوه و چرایی برخی از عملکردهای مغز اطمینان کافی ندارند. پژوهش‌گران در دهه‌های اخیر مطالعات زیادی روی خواب و رؤیا انجام داده‌اند و همچنان به طور ۱۰۰درصد در مورد عملکرد خواب و این‌که چگونه و چرا ما خواب می‌بینیم مطمئن نیستند. همه ما به تجربه می‌دانیم که چرخه رؤیا معمولاً در طول فاز REM به‌خوبی به یاد سپرده می‌شود. همچنین جامعه علمی به طور کامل پذیرفته‌ که همه انسان‌ها خواب می‌بینند، گرچه میزان به‌یادآوری این رؤیاها از فردی به فرد دیگر متغیر است.

مطالعات مختلف و خوبی در این مورد که رؤیاها کارکردهای روانی، زیستی یا جسمانی‌اند انجام شده اما پژوهش‌گران مطالعات خود را روی این موضوع متوقف نکرده‌اند. فرضیه‌های زیادی در مورد چرایی خواب دیدن وجود دارد. در یکی از این فرضیه‌ها بیان می‌شود که رؤیاها به مغز کمک می‌کنند تا داده‌هایی که در طول روز جذب کرده، مرتب کند. مغز شما روزانه صدها هزار، اگر نگوییم میلیون‌ها، داده و اطلاعات دریافت می‌کند؛ برخی از آن‌ها جزئیات حسی کوچک مانند رنگ خودروی در حال گذر، هستند و برخی دیگر پیچیده‌ترند مانند ارائه بزرگی که برای شغل خود مشغول آماده‌ کردن آن هستید. در طول خواب، مغز شما روی تمامی این داده‌ها و اطلاعات دریافتی کار می‌کند تا آن‌ها را براساس «اطلاعاتی که باید حفظ شود» و «اطلاعاتی که باید فراموش شود» دسته‌بندی کند. برخی از پژوهشگران معتقدند رؤیاها نقش بسیار مهمی در این فرایند بازی می‌کنند.

همچنین پژوهش‌های دیگری صورت گرفته که این ایده‌ را بیان می‌کنند که رؤیاها کاملاً با چگونگی شکل گرفتن خاطرات در مغز پیوند دارند. نتایج مطالعات نشان می‌دهد هر چه چیزهایی که در طول روز یاد می‌گیریم بیشتر شود، خواب‌ها و رؤیاهای ما هم افزایش پیدا می‌کند. در مطالعه‌ای که در این حوزه انجام شد تعدادی شرکت‌کننده حضور داشتند که در آن دوره مشغول یادگیری زبان بودند. نتایج این پژوهش نشان داد که این افراد نسبت به افراد عادی بیشتر خواب می‌دیدند. نتایج این پژوهش‌ها بیانگر این ایده است که مغز ما از رؤیاها برای دسته‌بندی اطلاعات استفاده می‌کند و خاطرات کوتاه‌مدت را به خاطرات بلندمدت تبدیل می‌کند. به این تئوری‌ها در سال‌های اخیر نگاه جدی‌تری شده است.

در فرضیه‌ دیگری بیان می‌شود که رؤیاها به طور معمول بازتاب‌دهنده احساسات ما هستند. در طول روز، مغز ما به‌سختی کار می‌کند تا به عملکردهای مشخصی دست پیدا کند. در این حالت وقتی مغز با یک مسئله ریاضی روبه‌رو می‌شود، به‌شدت روی آن متمرکز می‌شود. البته مغز فقط کارکردهای ذهنی ندارد. اگر شما مشغول ساختن یک نیمکت باشید، مغز شما روی ایجاد ارتباط درست تمرکز می‌کند تا دستان شما بتواند درست و دقیق با اره و چوب کار کند تا یک برش دقیق انجام شود. این فرایند در مورد وظایف ساده‌ای مانند با چکش روی میخ زدن نیز صادق است. آیا تا به حال شده که در چنین وضعیتی تمرکز خود از دست داده و به دلیل حواس‌پرتی با چکش روی انگشتان خود بکوبید؟

برخی دیگر بیان می‌کنند در شب سرعت همه چیز کم می‌شود. ما نیازی نداریم در طول خواب روی چیزی تمرکز کنیم، بنابراین مغز ما پیوندهای بسیار سستی ایجاد می‌کند. در طول خواب است که احساسات ما در طول روز خود را نمایان می‌سازند. اگر چیزی در زمان بیداری روی ما فشار بیاورد احتمالاً آن‌ را در رؤیا، به صورت استعاری یا به صورت واضح، می‌بینیم. برای مثال، اگر شما درباره از دست دادن شغل یا کاهش رتبه در شرکت نگرانید ممکن است شب خواب ببینید که یک آدم کوتوله هستید که در دنیای غول‌ها زندگی می‌کنید یا بی‌هدف در پرتگاهی در یک بیابان بزرگ سرگردانید.

البته یک فرضیه دیگر در این زمینه وجود دارد که بیان می‌کند رؤیاها عملاً هیچ کارکرد خاصی ندارند و فقط محصولات فرعی و بی‌فایده کارکردهای مغز هنگام خواب هستند. البته این فرضیه طرفداران بسیار کمی دارد. ما می‌دانیم که قسمت تحتانی مغز ما در طول فاز REM فعال است و در این فاز اکثر رؤیاها اتفاق می‌افتند. برخی معتقدند مغز ما در طول شب کم‌کم قدرت خود را از دست می‌دهد و رؤیاها خروجی‌های بی‌معنی و اتفاقی از درون مغزند و ما وقتی بیدار می‌شویم آن‌ها را فراموش کرده‌ایم. واقعیت این است که تا زمانی که پدیده مغز ناشناخته باشد، ما نمی‌توانیم به قطعیت درباره دلایل رؤیا دیدن صحبت کنیم.

منابع: howstuffworks
مؤسسه منظومه ایده و دانش