۲۶ دیماه یادروز درگذشت خوشنویس و خطاط مزار متبرک سلطانی بیدخت

morteza abdolrasouliمرتضی عبدالرسولی (۱۲۸۴-۱۳۷۳ش)

خطاط بزرگ معاصر مرحوم استاد مرتضی عبدالرسولی در سال ۱۲۸۴ در تهران متولد می‌شود. مرتضی عبدالرسولی فرزند علی عبدالرسولی و نوه ملاعبدالرسول فیروزکوهی بود، مرحوم استاد عبدالرسولی پس از تحصیل در مدرسه ثروت قدیم و سپس دارلفنون و بنا به ذوق و نبوغ فراوانی که به هنر خوشنویسی داشت، به آموختن خطاطی روی آورد و ابتدا به راهنمائی پدر خود مرحوم علی عبدالرسولی که او نیز خود از خوشنویسان روزگار خویش بود، به فراگرفتن خط شکسته مشغول شد و از او بهره بسیار برد. استاد در مورد آموزش نزد پدر گفتند: «شادروان پدرم، که غیر از استادی در ادبیات، استاد کاملی در نسخ و رقاع و نستعلیق و شکسته و تحریر بودند.»
پدر چون می‌خواست که فرزندش در آتیه خطاطی هنرمند گردد، او را نزد مرحوم میرزا عبدالحمید ملک‌الکلامی معروف به امیرالکتاب که در هنروری استاد مسلّم عصر خود بود و یکی از مبرزترین شاگردان کلهر بود و در کتابت بی‌نظیر بود، اعزام می‌کند، مدت بسیار کوتاه آموزش خط و اشتغال به تحصیل، چیز قابلی فرا نمی‌گیرد، تا آنکه چند سال بعد، پدرم وی را به خدمت آقا میرزا حسن خان عاصم، که از شاگردان ممتاز آقا میرزا کاظم خوشنویس بود، می‌سپرد. اما باز هم ادامه‌ی تحصیل نمی‌گذارد استعدادش آن چنانکه شایسته است بروز نماید، تا آنکه چندین سال بعد که در اداره کل صناعت و فلاحت اشتغال داشت، پس از دیدن گلستان سعدی و رباعیات خیام به خط استاد علی منظوری که از خوشنویسان بنام معاصر به شمار می‌رفت به مشق پرداخت مدت مدیدی از تعالیم آن استاد در نستعلیق مایه خط را از وی می‌آموزد و با این حال برای کسب کمال هنری که استعداد آن به حد وفور در نهاد او موجود بود به مکتب اساتید دیگری راه یافت و توشه‌ای وافی بر گرفت و خود از خطاطان ارزنده این زمان گردید.

 تا آنکه در سال ۱۳۲۳، تحریر کتیبه‌ی سلسله اولیای سلطانی بیدخت مزار حضرت سلطانعلیشاه گنابادی (قدّس سره) حسب‌الامر پیر و مرشد خود حضرت حاج شیخ محمدحسن گنابادی (صالحعلیشاه) را عهده‌دار می‌شود.
آقای عبدالرسولی در کتاب یادنامه صالح در خاطرات خود در صفحه ۴۴۹ الی۴۵۱ بطور مفصل از این خاطره یاد می‌کند: … تا سن ۳۲ سالگی همواره به خدمات دولتی مشغول بودم ولی از خط بهره‌ای نداشتم و حتی وسائل این کار را در دستم نبود… در سال‌های ۱۳۲۱ الی ۱۳۲۲ آقای دکتر نورالحکماء با توجه به اشتراکات خط پدر اقای عبدالرسولی جهت کتابت کاشی‌های مزار با خط ثلث تحریر توسط امیرالکتاب ملک همراه می‌شود که بدین ترتیب، به نزد یگانه استاد خط ثلث، امیرالکتاب ملک‌الکلامی که از برادران اهل سنت بود رفته و علیرغم بیماری امیرالکتاب طی حدود دو سال خط ثلث را تجربه می‌کند ولی پس از فوت امیرالکتاب، حضرت صالحعلیشاه ادامه تعلیم خط را به فرزند ارشد خود جناب حاج سلطانحسین تابنده می‌سپارند، استاد از این سرمشق بدین گونه یاد می‌کند: «سرمشقی گرفتم که چون حرز جواد محفوظش داشته‌ام. تا سایه مبارکش افتاد بر سرم / دولت غلام من شد و اقبال چاکرم» بعد از مراجعت از بیدخت به تهران، به مطالعه و شناسایی خط ثلث می‌پردازد، که در نهایت حضرت صالحعلیشاه هنگام مراجعت به تهران (به قول خود استاد) … ایشان – حضرت صالحعلیشاه – نمونه کتیبه را ملاحظه و تعریف و اصلاح مجدد آن را طبق نظر و تعلیمات ملکوتی خویش دستور فرمودند) استاد مستقیماً تحریر کتیبه‌ی ثلث مزار سلطانی بیدخت گناباد را دست می‌گیرد، با حدود اندازه چهل متر که امروزه نیز در آن مزار شریف نصب و موجود می‌باشد.

این خطاط توانا در آموختن این هنر ظریف و بدیع رنج‌های فراوانی برده و به زودی در تحصیل فنون خطوط نستعلیق و شکسته و نسخ و ثلث موفقیت شایانی به‌ دست آورده و آوازه‌ای برای خود کسب کرد. عبدالرسولی به مکتب اساتید دیگر هنرها هم راه یافت و توشه‌ای وافی برگرفت، حبیب سماعی نوازنده شهیر سنتور نیز بعنوان استاد خطاطی وی نام برده شده است، وی جزو یکی از چهار شاگرد خاص حبیب‌الله خان سماعی بود و بدین ترتیب نام مرتضی عبدالرسولی در کنار اساتید بزرگ موسیقی مانند: نورعلی برومند، قباد ظفر، مهدی ناظمی و ابوالحسن صبا دیده می‌شود. گرچه که بخاطر علاقه عمیق و عرفانی میان حبیب‌الله خان و مرتضی عبدالرسولی پس از در گذشت حبیب‌الله خان، آقای مرتضی عبدالرسولی، عهد می‌کند که هرگز دست به ساز نبرد، بدین ترتیب و با این علاقه دیگر نامی از مرتضی عبدالرسولی در تاریخ موسیقی ایران نمی‌بینیم ولی بواسطه همین حشر و نشرها ومراودات و همچنین تسلطش در موسیقی وی توانست یکی از مهم‌ترین و کامل‌ترین آرشیوها را در حوزه‌ی موسیقی ایرانی گردآوری کند. پس از درگذشت استاد عبدالرسولی، پسر استاد، این آرشیو گرانبها را به خانه موسیقی اهدا کرد.

استاد با وجود فعالیت‌های فراوانش در عرصه فرهنگ و هنر و نیز در دانشگاه، هیچگاه خوشنویسی را رها نکرد تا به استادی ممتاز مبدل گشت. وی در تحریر خطوط شکسته چیره‌دست بود و خصوصاً در خط ثلث جلی دستی توانا داشت. در اثر حسن خط و قدرت قلم در بیشتر محافل هنری کشور اشتهار حاصل کرده و آثار خطی او به‌ حد مطلوب و مورد پسند خطاطان و خط‌شناسان معاصر واقع گردید. استاد عبدالرسولی بسیار متواضع و مسلک درویشی‌اش وی را متأدب به خلق و ادب نیکو ساخته بود. وی مصرّانه اصرار داشت که از خطاب کردن وی با عنوان استاد خودداری کنند و به هیچ وجه خود را مستحق این عنوان نمی‌دانست و همواره خود را خطاط ساده می‌خواند و استادان این هنر را میرعمادالحسنی و درویش عبدالمجید طالقانی در عهد صفویه و محمدرضا کلهر و عمادالکتاب سیفی قزوینی در عهد قاجاریه می‌دانست. وی حتی در وصیت خود می‌خواهد سنگی سیاه و بیتی شعر فقط بنویسند:

 رویم سیاه  و  غرق گناه و امید عفو

چون ذره‌ای به پرتو خورشید رفته‌ام

استاد عبدالرسولی در دیماه ۱۳۷۳ دار فانی را وداع گفت و در صحن بالای مزار متبرک سلطانی بیدخت در جوار پیر و مراد خود آرام گرفت. حدود یک دهه بعد بنا به امر حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده مجذوبعلیشاه (سلم الله) نام و مشخصات استاد بر آن نوشته شد.

 عماد خراسانی شاعر معاصر که تحت تأثیر پنجه هنرور و قلم سحار و زیبائی‌های خط و همچنین صفات نیکو و ارزشمند اخلاقی او قرار گرفته بود، هنر وی را چنین می‌ستاید:

 تو درون دل آشفته ما جا داری                                 کانچه دل می‌طلبد از تو مهیا داری

 خط دلجوی تو چون سرخط آزادی                       جان پنجه‌ای زنده کن روح نکیسا داری

 از جمله آثار خوشنویسی وی می‌‎توان به کتیبه‌های ثلث داخل مزار و کتیبه‌های نستعلیق مزار بیدخت، و جداره‌های بیرونی آرامگاه حکیم عمر خیام نیشابوری که توسط مهندس سیحون طراحی و ساخته شد، همچنین با توجه به آنکه از صدر اسلام تا آن زمان قرآن به خط ثلث نوشته نشده بود قرآنی بنا به توصیه حضرت اقای حاج سلطانحسین تابنده (رضاعلیشاه) نوشته شد و با عنوان «قرآن ثلث تابنده» به اتمام رسانید، کتابت «پند صالح» و کتابت «ریاض الولیاء»، کتابت «گلستان سعدی» و کتابت «دیوان خواجه شمس‌الدین محمد حافظ شیرازی» که در کمیسیون ملی یونسکو در سال ۱۳۶۹ منتشر شد و «دیوان خواجه حافظ شیرازی» که در قطع سلطانی منتشر شد و حتی عنوان نفیس‌ترین دیوان حافظ را در سال ۹۲ بنام خود ثبت کرد و قیمت این اثر در تجدید چاپ آن به یک میلیون تومان رسید که با عنوان کتاب «نمونه‌ای از خطوط هفتگانه» اشاره کرد.

گردآوری و تنظیم: صالح موسویان

منابع:
• کتاب یادنامه صالح چاپ اول ۱۳۶۷، چاپ خواجه
• ماهنامه کیهان فرهنگی، سال پنجم، شماره ۸، آبان ۱۳۶۷، صفحات ۴ تا ۷ 

• http://www.noormags.ir/view/fa/creator/5794/%D9%85%D8%B1%D8%AA%D8%B6%DB%8C_%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%B3%D9%88%D9%84%DB%8C
• http://cinemapress.ir/news/20708/