اختلالات روانی و جرم

زهره غلامعلی‌زاده

hoghough ghanoon tarazooدر فرهنگ عمومی رابطه‌ی بین بیماری‌های روانی و جرم همواره مورد قبول بوده است. رسانه‌ها در به تصویرکشیدن جرائم خشن، غیرانسانی و شدید آن‌ها را به افرادی با اختلالات و بیماری‌های روانی منتسب می‌کنند.

روزنامه‌ها، رادیو، تلویزیون، دنیای مجازی و… در تبیین حوادث اجتماعی هماره اختلالات روانی را عامل مهم قتل‌ها، ضرب و جرح‌ها، تجاوزات به عنف، فرزندکشی و عموماً رفتارهای خشونت‌آمیز معرفی می‌کنند. خطرناک و غیرقابل پیش‌بینی بودن، مهم‌ترین خصیصه‌ی بیماران روانی معرفی می‌شود.

اخیراً در دنیای مجازی شاهد قتل (به آتش کشیدن) یک نوزاد دختر پنج‌ماهه توسط مادرش بودیم. این مادر ۳۴ساله شیرازی دختر خردسال خود را با ماده‌ی سوختنی آغشته کرده و کبریت را کشیده است.
مادر کودک در بازجویی‌های اولیه اظهار داشته است: روز حادثه از گریه‌های دخترم خسته شده بودم و چون شرایط مناسبی نداشتم و فکر می‌کردم او باعث بدبختی‌های من است به آتش کشیدمش.

عوامل اساسی که می‌توان در این زمینه مورد بررسی قرار داد عبارتند از:
۱. نامطلوب بودن وضعیت و شرایط اجتماعی و اقتصادی زندگی
۲. خشونت درونی و روانی در این نوع از افراد
۳. انتظار عموم مردم از بیماران روانی در مورد اعمال خشونت

به گزارش گروه باشگاه خبرنگاران جوان از شیراز؛ سرهنگ کاووس محمدی معاون اجتماعی نیروی انتظامی فارس گفت: در پی وقوع خبر سوزاندن نوزاد ۵ماهه توسط مادرش، در تحقیقات صورت‌گرفته مشخص شد وضعیت نامناسب خانواده ناشی از فقر، بی‌بضاعتی و دسترسی نداشتن به مشاوران و مددکاران اجتماعی از عوامل بروز این حادثه بوده است. همچنین وی افزود: مادر نوزاد، بیمار اعصاب و روان و تحت نظر پزشک معالج بوده است.

مراجع نظام عدالت کیفری تنها یکی از مراجعی است که با بیماران روانی سر و کار دارند. مراکز بهداشت و درمان و مراکز خدمات عمومی نیز در برخورد مستقیم با بیماران مذکور بوده و در شکل‌دهی وضعیت آنان تأثیر دارند. همچنین نقش جامعه و خانواده را در مجاورت با بیماران روانی نباید نادیده گرفت.

وقتی جرمی اتفاق می‌افتد این جرم ناشی از عوامل زیستی، روانی و اجتماعی است. اینکه فرد در چه محیطی رشد و پرورش یافته، و تحت تأثیر چه عواملی مرتکب جرم گردیده بسیار حائز اهمیت است.

از نظر اختلالات روانی مطالعه‌ای که درباره‌ی قاتلین محکوم در زندان در یوگوسلاوی در سال ۱۹۹۲ انجام گرفت نتیجه‌ای بدست آمد که در آن مجرمین را در چهار دسته قرار داد که یکی از آن دسته‌ها افراد سایکوتیک می‌باشند که بسیار خطرناک می‌باشند و نحوه‌ی ارتکاب آن جرائم غیرعادی و بسیار بی‌رحمانه و غیرانسانی است. (مادری که جگرگوشه و پاره‌ی تن خود را با به آتش کشیدن به قتل می‌رساند؛ بیشتر از سایر مشکلاتش می‌بایست به بعد روانی وی توجه شود.)

چنین افرادی می‌بایست از طرف خانواده و اطرافیان تحت مراقبت قرار گیرند و باید در جهت کمک به آن‌ها قبل از هر اقدامی مساعی لازم را انجام دهند و به عنوان مثال گزارش‌دهی رفتارهای خشونت‌آمیز بیماران روانی به پلیس، به نمود بیشتر رابطه بین بزهکاری و بیماری روانی کمک می‌کند.

در مورد کسانی که تحت نظر و مراقبت‌های پزشک و مشاوره می‌باشند، می‌بایست احتیاط‌های لازم را انجام داد و به عنوان مثال هیچگاه آن‌ها را تنها به حال خود‌‌ رها نکرد. زیرا ممکن است باعث ورود خسارت اعم از مالی و جانی به دیگران گردند و بدین ترتیب می‌توان مانع ارتکاب جرم توسط آنان شد.

منابع:
رستمی تبریزی، لمیاء، روان‌شناسی جنایی، انتشارات مجد، ۱۳۹۳
سایت گروه باشگاه خبرنگاران جوان
سایت خبرگزاری مهر
گروه فوق‌تخصصی جامعه‌شناسی جنایی