گنجینهٔ سخن

ganjine sokhan

آفریدگان چون در برابر آفریدگار بسیار حقیرند، به چشم نمی‌آیند، همچون شمع در برابر آفتاب. همین است معنای «کلّ من علیها فان» و «کلّ شیئ ما خلا الله باطل» و مراد آن نیست که ایشان هیچ‌اند.

شیخ اشراق (سهروردی)

***********

شما همچون طاووسی هستید که در زندانی گرفتار آمده و پوستی چرمین بدو پوشانده‌اند. او حقیقت خود را فراموش کرده است، تا دیر نشده خود را بشناسید و قدر خود بدانید.

شیخ اشراق (سهروردی)

 ***********

در نگر تا به کفر اول بینا گردی.
پس راه رو، تا ایمان عموم به دست آوری.
پس جان کن، تا به کفر ثانی بینا گردی .
پس طلب کن به جد، تا ایمان خصوصی را بیابی…
پس ازاین اگر دولتی باشی به کفر ثالث در نهاد خود بینا شوی.

ای عزیز اگر به این مقام رسی کافری را به جان بخری که خط و خال و دیدن معشوق جز کفر و زنار چه فایده دهد؟
باش تا رسی و بینی.

عین‌القضات همدانی

***********

جام جهان‌نما خود انسان است.
خود و علایق و عوایق را رها کن تا حضرت حق را ببینی.

شیخ اشراق (سهروردی)

***********

بدان که سلوک بر دو نوع است: 
یکی بطریق تحصیل و تکرار است و اینها سالکان کوی شریعت‌اند و یکی بطریق ریاضت و اذکار است و اینها سالکان کوی طریقت‌اند.

عزیزالدین نسفی

***********

سالک آنست که هر روز چیزی بگيرد یاد و یکی آنست که هر روزی چیزی فراموش کند، در یک طریق وظیفه آنست که هر روز چیزی از کاغذ سپید سیاه کند و در یک طریق آنست ورد ایشان که هر روز چیزی از دل سیاه سپید کند.

عزیزالدین نسفی

***********

خدای را آنجا دیدم که خود را ندیدم.
چون نیستی خویش به وی دهی، او نیز هستی خویش به تو دهد.

ابوالحسن خرقانی

***********

از همه‌ی اندوهان رستم و بی هیچ اندوهی نشستم…
سپس گفت: ای بایزید!
آنان همه، جز تو، خلق من‌اند.
و من گفتم: پس من آنِ تواَم
و تو، آن منی.

بایزید بسطامی