مکتوب فرمایشات حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده (مجذوبعلیشاه) مجلس عصر شنبه آقايان ١٣-٩-٩۵ (حلول ماه ربيع‌الاول)

Dr Noor Ali Tabandeh Majzoub Alishah 121بسم الله الرحمن الرحیم

خیلی متشکرم، ولی خب امروز اتفاقاً باز ضعفم یک خرده بیشتر است چون من کسالت خاصی ندارم جز همین ضعف، که روز به روز ضعف زیادتر خواهد شد. من در خدمت آقایان حاضرم، فقط آمدم که از حضور خانم‌ها و آقایان تشکر کنم، و همین محبت‌ها و همراهی فقرا است که من را تا حالا نگه داشته وَاِلا خب خیلی زودتر رفتنی بودم ولی الحمدلله حالم خوب است و این است که با اجازه‌ی همگی یک چای بخوریم و زود از خدمتتون مرخص شوم. ان‌شاءالله دعای شما کماکان باشد، من را سرپا نگه دارد که یک سلام‌علیکی بتوانیم با هم داشته باشیم ان‌شاءالله. هر چند از لحاظ شما فرقی نمی‌کند برای اینکه خداوند بندگان فراوانی دارد، منتهی این هست فقط که هر کسی با یکی از بندگان میانه‌ی خوبی دارد. خب زمان پیغمبر هم خیلی‌ها با علی(ع) خیلی نزدیک بودند که آنقدر با پیغمبر نزدیک نبودند. نه اینکه علی را بر پیغمبر ترجیح می‌دادند. آن انس و الفتی که خداوند بین دو نفر ایجاد می‌کند، بین این دو نفر ایجاد کرد. حالا این است که امیدواریم که به‌هرجهت از من راضی باشید و با نارضایتی شماها نروم. یک وقتی صحبت شده بود و من خدمت آقایان و خانم‌ها عرض کردم که این قسمت را از تقویم‌های اروپایی یاد بگیریم که همه‌اش جشن است. تحرک را با جشن می‌گیرند. همه چیز جشن است، چون ان‌شاءالله ما که دلمان می‌خواهد فرمان خدا را اطاعت کنیم، همه‌ی زندگی هم همان کار را داریم. بنابراین امیدواریم که چون این کار را کردیم ولو اشتباهی هم کردیم، اشتباهات را دور بیاندازیم. [اگر] در امید بخشش خداوند بودیم، همه‌روز برای ما جشن است. جشن بگیریم از همه چیز. شاید اصلاً جهت این فرمایش پیغمبر هم که فرمود: هر که من را بشارت بدهد که این دو ماه یعنی محرم و صفر رفت من او را بشارت می‌دهم به بهشت، شاید منظور هم همین است یعنی دیگر عزاداری به‌عنوان احترام به یک بزرگانی انجام دادید، دیگر حالا وقت شادی است. به یاد بیاورید همین ظهور اسلام را که پیغمبر ظاهراً یک انسانی بود خودش هم مثل ماها، فرمود که: “انا بشر مثلکم” ولی یک‌مرتبه چه شد؟ در ذهن ما به مرحله‌ی خدایی رسید حتی! این خب یک جشنی است و این جشن را پیغمبر با ما شریک شد. با شرکتِ هم این جشن را گرفتیم و می‌گیریم و الی‌الابد هم خواهیم گرفت. ان‌شاءالله همتون موفق و خوب باشید.

شماها گفتید، شما گفتید صد و بیست و یک سال، ان‌شاءالله بشود ولی دعا کنید شما که صد و بیست و یک سال از خدا خواستید دعا کنید با سلامتی باشد ان‌شاءالله. با همه دوست هستیم. حالا شما می‌گویید صد و بیست و یک سال، خب مگر حضرت نوح را خداوند هزار سال عمر نداد! حالا که زبان در اختیار شماست، بیخود گفتید صد و بیست و یک سال، باید بیشتر می‌گفتید! حالا ان‌شاءالله با دعای شما با سلامتی باشد. همه‌ی فقرا سلامت و سرحال و خوشحال و خندان باشند. خیلی متشکرم از همه التماس دعا… خیلی متشکرم از همتون. ان‌شاءالله که همیشه دلخوشی‌تان و تکیه‌گاهتان قرآن و آیات قرآن باشد، یعنی این‌ها را دقت کنید، برای تمام حالات ما یک آیات [و] یک چیزهایی هست که می‌توانیم با تکیه بر آن آیه زندگی را ادامه دهیم.