مکتوب فرمایشات حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده ” مجذوبعلیشاه “مجلس صبح پنج‌شنبه آقایان ۹۵/۸/۱۳ (قاعده‌ی عمل و عکس‌العمل، روز کوروش)

Hhdnat majzoobaalishah21

بسم الله الرحمن الرحیم

یک قواعدی همان جور که در طبیعت و در اجسام بی‌جان هست، در مجموعه‌ی انسان‌ها یعنی مجموعه‌ای از اشخاص جاندار و با اراده هم به وجود می‌آید و هست و گاهی اینقدر این قاعده طبیعی و ساده است که اصلاً می‌شود آنها را حدس زد. یکی از این قواعد این است که هر عملی وقتی از موقعیت، واقعیت و اندازه‌اش خارج بشود، مسلماً عکس‌العمل ایجاد می‌شود. خوب قوانینی است که در همه‌ی طبیعت هست. طبیعت بی‌جان یعنی فنر، فنر هر جا باشد چه فنر ساخت مثلاً یک کشور دشمن اسلام باشد یا یک کشور ثالث. به هر جهت فنر خاصیتش این است که فشار بدهند فشار را یک خورده تحمل می‌کند بعد تا مجال پیدا کند یعنی تا دست را به کلی بردارند، فنر از جا می‌پرد ولی همان جور هم کم کم فنر برمی‌گردد به جای اولش. هر عملی می‌گویند عکس‌العملی است. این است که (فنر) در اصل باید از اول در حالت تعادل از اول داشته باشد. یک ساعت‌هایی در قدیم بود که پاندول داشت. اگر این پاندول را با دست بگیرید و نگه دارید بعد ولش کنید پاندول (برمی‌گردد) و صاف می‌شود ولی تا رسید به مرکز، تا رسید به این محلی که آخرش است، یک مقدار نیرو در آن ذخیره شده که (حرکتش می‌دهد) به این طرف. از این (طرف) رفته، شما ولش کردید از آن طرف دیگر می‌رود، این خاصیت فنر است. در انسان، این انسان‌های فعلی یعنی از وقتی که این بشر ایجاد شده است، همیشه همین این جور بوده. کمتر فردی در این (اجتماع وجود دارد) که آن خاصیت فنر را انجام ندهد، با این تفاوت که هر وقت یک عملی را دیدید، هر وقت دیدید که فنری را دارند فشار می‌دهند، فوراً مترصد و منتظر جهش این فنر باشید.

این فنر پاندول ساعت اینقدر می‌رود و بعد (می‌آید) باز برمی‌گردد به این جای اول، یک چند بار که این جور گردش کرد وقتی به محل تعادلش رسید یعنی ایستاد، دیگر از آن جا تکان نمی‌خورد و در آن جا آرامش دارد. جوامع بشری همین جور است. یک وقت انسان‌ها همش جنگ و جدال می‌کردند، خرد خرد عوض شد. حالا جنگ و جدال‌های آن‌ شکلی نمی‌کنند. یک قاعده‌ی دیگری هم آمده و دخالت کرده است که در واقع برحسب آن قاعده  می‌کنند. سه چهار روز پیش یک خبر مختصری توی یک روزنامه دیدم، نوشته بود که امروز هفتم (آبان) به مناسبت نمی‌دانم تولد کوروش بزرگ، تظاهراتی شد. خوب این طبیعی است مردم نمی‌دانستند اگر مردم بدانند همه‌ی ایرانی ها در چنین تظاهراتی شرکت می‌کنند. چند روز بعد همان خبر بود، به اضافه‌ی این نکته که  بعضی‌ها شبانه دور قبر کوروش طواف کردند که این خیلی نگران‌کننده بود. ممکن است این اشخاص مسلمان بودند، نامسلمان هم بین آنها مسلماً (بوده است) تا دیروز یک روزنامه‌ی که فرستاده بود از آن طرف‌های شیراز یا خودش رفته مسافرت، تظاهرات عظیمی بوده. چون یک وقتی فشار بی‌جایی که حتی اسم کوروش را مردم نمی‌دانستند هنوز هم نمی‌دانند آن فشار عجیب عکس‌العملش این می‌شود البته اگر حکومت‌ها قدرت جلوگیری داشته باشند جلوی آن را می‌گیرند ولی گاهی آن نیرو اینقدر شدیدتر است که قدرت ندارند که جلوی آن را بگیرند. بسیار کار زشتی است دور مقبره‌ی کوروش! اولاً معلوم نیست کوروش همان جا باشد، نباشد بعد هم البته کوروش مرد بزرگی بوده است و تمام جهان باید از او تجلیل کنند چون کوروش در واقع حقوق بشر را شناخته است.

حقوق بشر در واقع حقوقی است که بدون هیچ وسیله و استفاده‌ای می‌چسبد (منطبق می‌شود) به شخص، همه‌ی انسان‌ها هم می‌توانند و باید از حقوق بشر بهره‌گیری کنند و بدانند. چون در اینجا حقوق شرع را توجه ندارند، اهداف شرعی چرا ولی به عنوان حقوق بشر می‌گویند. این عکس‌العمل ایجاد می‌شود و از این متأسفانه الان هر حکومتی هم که خیلی جلوی او باز باشد در هر مورد که بخواهد آدم اظهارنظر کند این جور موارد طبیعی است. رعایت اعتدال در هر موضوعی خوب است حتی در همین مسأله‌ی “عمل و عکس‌العمل” فنر را مثال زدیم که آن وقتی که رفته بالا، برمی‌گردد در جهت مخالفش از این طرف بالا می‌رود. این (حرکت) روی (قاعده‌ای) است که همه می‌دانند. اگر به بازی بچه‌ها (توجه کنید) می‌بینید خیلی نکات جالب توجهی هست که در همین قضیه‌ی “عمل و عکس‌العمل” نشان می‌دهند. خوب این اغتشاش موجب می‌شود که در اصل نظم جامعه و نظم نظام به هم بخورد. نظامی که ایرانیان مدت‌ها (اندوختند). ما در (نظام) تاریخچه‌ای برای شهدای تمام زمان‌ها داریم و مجموعه‌ی این شهدا را، رهبر و سیدشون یعنی آقای آنها را امام حسین گرفتیم. روی فرمایش پیغمبر و بزرگان که “سید الشهدا” هست و هر کسی می‌خواهد یادآوری بکند از پیغمبر در مراسم خاص خودش، همین جور از ائمه. منتهی توجه دارید که اگر در آن ضمن بخواهند برای شهدای شخصی خودش (از خانواده‌ی خودش) تجلیل بکند، این تجلیل نباید از حد معینی تجاوز بکند. مثل اینکه فرض بفرمایید شما چند نفر از محترمین را دعوت می‌کنید، همه‌ی اینها محترم هستند و همگی در صدر مجلس جای دارند ولی حالا که با هم آمدند، هر چهار پنج نفر آنها یک نظم واحدی داشته باشند. حالا امیدوارم ما هم حد تعادل را بفهمیم و همیشه بر خط تعادل حرکت کنیم تا خود و دین خود و فرهنگمان را به طور کلی نجات بدهیم. ان‌شاءالله.