مجذوبان نور - پایگاه خبری دراویش گنابادی

طریقت صفویه و ترکیب‌بند محتشم (بخش چهاردهم)

mohamad ali3 soltani faceدکتر محمدعلی سلطانی

ششم: درباره‌‌ی امیر علیشیر نوایی آمده است: «در وقفنامه‌ امیرعلیشیر نوایی از جمله مصارف رقبات وقف‌شده، یکی هم آن است که روز عاشورا چهل من گوشت با مصالح دیگر به قدر ضرورت آش پخته، با پنجاه من نان قسمت کنند.» (تذکرةالمجالس، ص کج) [در توضیح آن به نحو سؤالی آمده است:] «آیا ممکن است این مسأله مربوط به مبارکی روز عاشورا نزد سنیان بوده و ربطی به امام حسین علیه‌السلام و شهادت آن حضرت نداشته باشد؟» (تأملی در…، ص۴۳۰) این سؤال در حالی است که از امیرعلیشیر نوایی به عنوان وابسته و مرید طریقت نقشبندی صراحتاً نام برده شده است! (تأملی در…، ص۴۱۹)

ای کاش به جای این پرسش، سخن صاحب «النقض» را که عیناً در کتاب «تأملی بر نهضت عاشورا» نقل شده است و در این نوشتار از همان ‏مأخذ آورده‌ایم، سند قرار می‌دادند و به آن ارجاع داده می‌شد؛ زیرا فلسفه‌‌ی «آش نذری» که در طرایق صوفیه، به‌ویژه طریقت نقشبندیه در خانقاه‌ها غذای اصلی است، برای آنان که با این سلاسل ایرانی آشنایی دارند، واضح است که نقش هر نغمه‌ آنان راه به جایی دارد. آش نذری به غذای «اُسرای شام» در خرابه‌ی دمشق برمی‌گردد که بنا به نقل پیران شائق بن سهل بن سعد ساعدی آن را پس از گرسنگی‌های راه، برای اسرا تهیه کرد و این غذای محبوب سالکان طریق در اکثر خانقاه‌ها و تکایا شد و در محرم مرسوم گردید و فرسنگ‌ها به دور از پسند آل ابوسفیان است؛ هنوز هم در کرمان که مرکز تصوف نعمت‌اللهی است و نوع نذری عاشورا تغییری نکرده است، «آبگوشت متنجنه»اش ویژه‌ی عاشوراست.

شادروان دکتر علی شریعتی از جمله دغدغه‌هایش همین تداخل عنوانی است که می‌گوید: «از دیرباز ناصبی‌ها و امروز وهابی‌ها را که اقلیتی بداندیش‌اند و با خانواده‌ی علی(ع) دشمن، به جای اهل تسنن [نام برده می‌شوند] و این است که وقتی ایرانی‌ها مثلاً به مصر می‌روند و آن همه کتاب در شرح حال اهل‌بیت می‌بینند که یکی‌اش را هم در ایران نمی‌یابند و به‌خصوص می‌بینند که ضریح زینب را ـ که احتمال می‌دهند زینب بزرگ، خواهر امام حسین باشد ـ مصری‌ها مطاف خود کرده‌اند و تالاری به آن بزرگی از جمعیت نمازگزار و زائر موج می‌زند و حتی مردم مرده‌هایشان را در حرم زینب طواف می‌دهند، تعجب می‌کنند که یعنی چه!…» (تشیع علوی و…، ۲۰۵ـ۲۰۴) چنان‌که می‌دانیم مصری‌ها نیز عرب نیستند و به قول منسوب به حسنین هیکل: «چون فردوسی نداشتند، زبان قبطی را به عربی تبدیل کردند» و…

سخن کوتاه که نگارنده توضیح این موارد جزئی از کتاب «تأملی در نهضت عاشورا» را به ضرورت لازم دانست، وگرنه در یک کلام امروز کتابی که به‌دقت و توجه و تأمل و علم و عمل با پیوستن دو نگاه ماندگار استاد شهیدمرتضی مطهری و دکتر علی شریعتی، به گونه‌ای جامع و مانع بتواند جوابگوی امروز و امروزیان و حتی بنیادی برای فردا در حوزه‌ی پژوهش تاریخی و اعتقادی کربلا و عاشورا باشد، این تألیف منیف، یعنی «تأملی در نهضت عاشورا» و از نوعی دیگر «پیام‌آور عاشورا» اثر دکتر سیدعطاءالله مهاجرانی است.

نتیجه‌ی بخش یکم:

۱ـ ضرورت بازشناسی طریقت صفویه و طرائق همسو در تمامی ابعاد اعتقادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی.

۲ـ از آنجا که به عللی پژوهش‌های مرتبط با آداب و رسوم و عادات ایرانی، بدون شناخت طریقت صفویه و تأثیرات و رسوبات آن بر مسائل اجتماعی و فرهنگی ایران انجام گرفته است، به سبب عدم توجه به مبنای اصلی، جز معدودی غالباًً به بیراهه رفته‌اند.‏

‏۳ـ در این نوشتار برای نخستین بار، عملیات شگفت‌انگیز «زخم‌زنی» پیروان طرائق و مراسم رمزی آنان در سوگواری واقعه‌ی کربلا بر اساس کند و کاوهای میدانی تحلیل شده است.‏

‏۴ـ برای نخستین بار برپایه‌ی بازشناسی طریقت صفویه، بحث «چهل‌تن»، «چهل‌چراغ»، «چهل کلید» و رسوبات نمایشی آن در مراسم «قمه‌زنی»، «تیغ‌زنی»، «شام غریبان» و… ارتباط مستقیمشان با طریقت صفویه بیان شده است.‏

‏۵ـ روشنگری تاریخی مراسم تعزیه و… شمایل و ارتباط بطنی و عاطفی و تاریخی پیران طریقت صفویه (مرشد کامل) با مسیحیت.‏ 

‏۶ـ بازبینی دیدگاه علمای اهل سنت و جماعت درباره‌ی واقعه‌ی کربلا و برگزاری سوگواری خامس آل‌عبا(ع) از سوی آنان و تأثیر نقشبندیان در احیای مراسم عزای حسینی. همچنین برای نخستین بار علل انتخاب سلسله‌ی متفاوت آنان به عنوان تاکتیک تصوف در قلمرو جهان اسلام، بررسی گردید. ‏

‏۷ـ ارائه‌ی دیدگاه استاد علامه ابوالحسن شعرانی درخصوص ملاحسین واعظ کاشفی و نگاهی منصفانه به متن روضةالشهدا. برای نخستین بار بررسی منشأ عروسی حضرت قاسم براساس پژوهش‌های میدانی و ارائه نشان روشن مراسم اجتماعی و اساطیری آن در کردستان امروز، و بازنمایی دیده‌ها و نادیده‌های این کتاب ارزشمند در نوشتار حاضر صورت گرفت.‏

‏۸ـ مقابله‌ی تطبیقی روضةالشهدای کاشفی و ترکیب‌بند محتشم کاشانی برای نخستین بار و نگاهی به مرتبه‌ی محتشم در طریقت صفویه.

۹ـ نقدگونه و نگاهی به منابع عاشورایی معاصر (مطهری، شریعتی، جعفریان) با محوریت روضةالشهدای کاشفی.‏

۱۰ـ نگاه به عاشورا به عنوان واسطه‌ی پیوستگی مذاهب اسلامی و ادیان ابراهیمی.

۱۱ـ ضرورت نگرش همه‌جانبه‌ی درونی، برونی و تاریخی و اعتقادی به حادثه‌ی عاشورا.

۱۲ـ مراسم عاشورا بخشی از هویت ملی ایرانی است به‌ طور اعم، فارغ از مذهب، زبان، جغرافیا و…‏

شرح و تفسیر ترکیب‌بند مولانا محتشم کاشانی

‏ ۱)

باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟

باز  این  چه  نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟

باز  این  چه  رستخیز  عظیم  است  کز  زمین

بی‌  نفخ  صور  خاسته  تا  عرش  اعظم  است

پرسشگری و تجاهل‌العارف از شیوه‌های مرسوم «علویانِ صفوی» و طرائق همسو در طول تاریخ بوده است. این خصیصه در بند اوّل کربلانامه‌ی محتشم روی می‌نماید و شاعر که خود گزارشگر این فاجعه‌ی وحشتناک است، جزئی از تراژدی می‌شود و همچون خبرنگاری در صحنه عمل می‌کند.

باز؛ قید تکرار است. در این تکرار مقصود دوباره، یا سه‌باره و… نیست، بلکه منظور استمرار است. باز= تکرار = دوْر = استمرار اصطلاح علوی است از ‌هابیل(ع) تا ابراهیم(ع) تا نوح(ع) تا یحیی(ع) تا زکریا(ع) تا عیسی(ع) تا محمد(ص) تا اوج آن که حسین(ع) است و حسین(ع) متمایز است، چیز دیگری است، چرا؟ زیرا حسین(ع) پیامبر نبود، اما بار تجدید و احیای آرا و اعتقاد تمامی پیامبران از آدم تا خاتم بر دوشش بود. وجه دیگر آنکه اکثر قریب به اتفاق پیامبران را نزدیکان و وابستگان آنها به عرصه‌ی عذاب و آزار و شکنجه و رنج و مشقت کشانیدند و بر آنها ستم روا داشتند: یوسف(ع) را برادرانش به چاه انداختند، عیسی(ع) را هم‌خونانش آزردند (و به روایت مسیحی، به صلیب کشیدند)، ابراهیم(ع) را کسانش در منجنیق نهادند، نوح(ع) را فرزندش ترک کرد و محمد(ص) در چنگال قریش از نزدیکان خود گرفتار بود و… اما حسین(ع) را برادران و خواهران و برادرزادگان و همسر و فرزندانش برای احقاق کلمه‌ی حق تا آخرین قطره‌ی خون یاری کردند.

خلق؛ مقصود تنها انسان نیست، بلکه کُل هستی (جماد و نبات و حیوان و انسان) را می‌گوید و پیوستگی تمامی این عناصر با حسین(ع) در طی این سروده جاودانه را در نظر دارد.

نوحه: مویه کردن؛ عزا: صبوری و شکیبایی؛ ماتم: سوگواری، مولانا محتشم کاشانی واژگان مصرع دوم را مترادف یکدیگر نیاورده است، بلکه همچون ضرباهنگی با توجه به معانی کلمات فضایی غم‌انگیز و متصل از مویه و شکیبایی و سوگواری پدید آورده و با سیمای صبحگاهی مقابله در نینوا منطبق ساخته است.

این بیت را به کرّات و تواتر به حضرت مولی‌الموحدین علی(ع) نسبت داده‌اند که در عالم رؤیا به محتشم انشاء فرموده است! و این را نیز نمونه‌ای از مقام معنوی و سیر و سلوک محتشم باید دانست که وی را مهبط الهام و در حد عنایت مولای خاص و عام دانسته‌اند. (مدرس تبریزی، ریحانـه‌الادب، ج۵، ص۲۲۶ـ ۲۲۷)

ادامه دارد… 

منبع: روزنامه اطلاعات

مطالب مرتبط