مکتوب فرمایشات حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده ” مجذوبعلیشاه ” مجلس صبح روز چهارشنبه آقایان ۹۵/۷/۲۱(روز عاشورای حسینی)

Hhdnat majzoobaalishah36
بسم الله الرحمن الرحیم

 

از همهٔ شما فقرا، هم بیعت‌ها! ما باهم یک بیعتی کردیم و با هم در یک راهی داریم می‌رویم. انشاءالله خداوند همهٔ ما را به آن مقصدمان برساند. همهٔ ما این شعر: ما ز بالاییم و بالا می‌رویم (را شنیده‌ایم) بخصوص ما که یک بیعتی کرده‌ایم و اقرار کرده‌ایم که ما از «بالا آمده‌ایم» و گفته‌ایم که:

من ملک بودم و فردوس برین جایم بود                            آدم آورد در این دیر خراب آبادم

 این راه طولانی را نفهمیدیم چه جوری طی کردیم؟ یک وقتی فهمیدیم_ یک وقتی که خداوند که همه چیز را به ما داد در آن آخر شعور و آگاهی داد_ آگاه شدیم که از بالا آمدیم و در اینجا هستیم، در آن لحظه فهمیدیم که این راه طولانی را طی کرده‌ایم؛ راهی را طی کردیم که فکر می‌کردیم شاید یک لحظه اگر فکر می‌کردیم راه کوتاهی است ولی آمدیم و تصور کردیم که اینجا، جای ماست معلوم شد جای ما نیست! خداوند طنابی داده؛ گفته از این طناب را بگیر بر اثر همین طناب بیا، تا به من برسی. دیر فهمیدیم منتهی‌‌ همان جوری هم که فهمیدیم خداوند برای ما (مدل قرار داد) که بتوانیم بر این مدل رفتار کنیم. یک روزی هم برای ما برقرار کرد به نام «روز عاشورا» که بفهمیم مسیری که داشتیم، آن کسی که الگوی ما بود و جلو رفت تمام این مسیر را با (شور و شعف)طی کرده. هر لحظه امیدوار بود که به مقصد برسد تا امروز به مقصد رسید! زندگی که به عنوان الگو به ما نشان دادند، خداوند از اول زندگی ما بود؛ از اول نشان داد که ما چه جور باید باشیم، چه بکنیم و چه راه‌هایی پیدا کنیم؟ در موقع خودش این مسیری که به ما نشان داد و این دنیایی که به ما داد_ شاید در لحظاتی ما تصور می‌کردیم همیشگی است_ ولی کم کم به ما حالی کرد، نشان داد که باید راه بروید در همین مسیر باید رو به سمت مقصدتون بروید ولی کاری که باید در این دنیا بکنید در این مبدا بکنید_ غیر از کاری است که در مقصد می‌کنید. از این نمونه‌ای که ما در مبدا داریم؛ خوراک، پوشاک راه رفتن، ازدواج و همهٔ این‌ها. این‌ها همه جلوهٔ معنوی خودش را از دنیا گرفته است. یادگاری از آن دنیا داریم همهٔ این‌ها را به ما ارزانی داد و به ما نشان داد که این‌ها هستید. ما وقتی محو می‌شدیم در عظمت و پاکی به ما گفت: فرشته داریم، شما هم فرشته بودید و به ما به تدریج فهماند. زندگی این بزرگواری که به ما به عنوان نمونه ارائه فرمود، در تمام لحظاتش برای ما الگو و مدل بود.

(دوستی و محبتی) که به هم داریم این الگویی بود از انس و محبتی که در روز ازل داشتیم و می‌فرماید به همین طریق باشد.(دشمنی‌ها و عناد‌ها) نمونه‌ای از آتشی بود که در آن عوالم به ما نشان داد، و به ما نشان داد که به آن سمت می‌خواهید بروید یا به این سمت؟ ما که نمی‌دانستیم! فرستاد نمایندگانی که به ما حالی کنند، نه تنها درس حالی کنند؛ بفهمانند قدر زندگی فرشته وار و در مقایسه با زندگی ابلیس وار_ ما را به این راه هدایت کنند_ بفهمانند. فرمود: اگر شیطان در آن لحظه‌ای که آن عالمی که به شما نشان داده‌ام، به شما خوش رقصی کرد و شما را خواست جذب بکند؛ نگاه بکنید ولی مبادا گول بخورید! جای شما آنجا نیست، رفیق راه شما هم او نیست! رفیق راه شما این کسی است که در مقابل همهٔ این نعمت‌های ظاهری که به شما ارایه کرد و وعده داد که به آن‌ها برسید آن راه شما نیست. الحمدالله راه فهماندن را هم به ما نشان داد. بخصوص بیعت خودش را! اگر می‌خواهید که من راهنمایتان باشم این مسیر است، در تمام زندگی. این‌ها را نپسندید حتی شیطان اگر به جنگ شما آمد با او بجنگید. به ظاهر اگر بر شما پیروز شد، گوش ندهید. آن پیروزی را به خودش برگردانید. پیروزی اصلی مال ماست. پیروزی آن نیست که ما الان هزار و خورده‌ای گذشته، آن بزرگوار را می‌بینیم. اگر به درجهٔ او رسیده باشیم که او را ببینیم، می‌فهمیم که خوب کردیم راه درست همین است. حسین (علیه السلام) نعمات دنیا، لطمه‌های دنیا را تحمل کرد. به ما فهماند این لطمه‌ها شما را آماده می‌کند برای زندگی آرام، برای غرق شدن در تمام نعمات الهی. حسین (علیه السلام) آن همه ضربه خوردن را ترجیح داد گفت: من در راه تو می‌آیم، خدایا من در راه تو هستم. همهٔ این‌ها نعمت است.

هر چه از دوست می‌رسد خوب است                            گر همه سنگ و گر همه چوب است

 ضربه‌های شمشیر را تحمل کرد تا آخرین لحظه حاضر نشد یک لحظه، یک موی بدنش در مقابل عظمت فرعون وار تسلیم بشود. حیات جاودانه این است هنوز هم زنده است ما به زندگی او زنده‌ایم.