معرفی کتاب : هفت رخ فرخ ايران(اختصاصی مجذوبان نور)

Imageمطالعه اين كتاب با ارزش به همه ايران دوستان و علاقمندان به فرهنگ و هنر ايراني به خصوص جوانان عزيز توصيه مي‌شود*

مدت‌ها است كه ايران و ايرانيت از داخل و خارج مورد هجوم قرار گرفته است،  به شكلي كه اگر از گذشته‌ها و شكوه و جلال ايران باستان و فرهنگ و هنر عميق ايران بعد از اسلام ياد نكنيم، ممكن است تحت تاثير تبليغات سوء، از ايراني بودنمان هم خجالت زده شويم. 

 

مطالعه اين كتاب با ارزش به همه ايران دوستان و علاقمندان به فرهنگ و هنر ايراني به خصوص جوانان عزيز توصيه مي‌شود

 

مدت‌ها است كه ايران و ايرانيت از داخل و خارج مورد هجوم قرار گرفته است،  به شكلي كه اگر از گذشته‌ها و شكوه و جلال ايران باستان و فرهنگ و هنر عميق ايران بعد از اسلام ياد نكنيم، ممكن است تحت تاثير تبليغات سوء، از ايراني بودنمان هم خجالت زده شويم.

در تب و تاب هجوم تبليغات منفي كه يكجا ايرانيان پاك نهاد زمان هخامنشيان را بربر معرفي مي‌كنند و در جاي ديگر به اشكال مختلف، مقدسات ما را مورد توهين قرار ميدهند و مردم ما را تروريست مي‌خوانند شاهد اقدامات مفيد و روشن‌گري نيز هستيم كه به صورتي زيبا و با منطقی قوي تصويري صحيح از واقعيت‌هاي افتخار آميزکشور ما را ارائه مي‌نمايد.

كتاب با ارزش "هفت رخ فرخ ايران" كه توسط آقاي فرزين رضائيان و با ياري بسياري از دانشمندان و ايران شناسان جهانی توسط شركت طلوع ابتكارات تصويري در چاپي نفيس به همراه دي وي دي حاوي فيلم به زبان های فارسي و انگليسي چاپ و منتشر شده يكي از اين اقدامات است.

براي توضيح بيشتر در مورد اين كتاب بخش‌هايي از پيشگفتار آن كه توسط پروفسور ريچارد فراي رئيس كرسي ايران شناسي دانشگاه‌ هاروارد و ديباچه كتاب كه توسط آقاي فرزين رضائيان نوشته شده است در زير نقل مي‌شود.

 پيشگفتار از : پروفسور ريچارد نلسون فراي،

رئيس كرسي ايران شناسي دانشگاه هاروارد

 شايان توجه است كه تنديس‌ها و بناهاي يادبودي كه ايرانيان ايجاد كرده‌اند، بر خلاف ديگر ملت‌ها به قصد بزرگداشت فاتحان يا سرداران جنگي بر پا نشده است.  برعكس همه جا مجسمه‌ها و يادمان‌هايي از حافظ، سعدي، فردوسي و ديگر چهره‌هاي ادب و معرفت به چشم مي‌خورد.  چنين تاكيدي بر دستاوردهاي فرهنگي در برابر پيروزي‌هاي نظامي، حاكي از آن وجوه ناگفته تمدن ايراني است كه سبب ماندگاري آن در طي قرون شده است.

موقعيت جغرافيايي ايران، آن را به صورت چهارراه تمدن‌هاي گوناگون درآورده و اين امر سبب شده است كه ايران در طول تاريخ، مدام مورد تهاجم بيگانگاني چون يونانيان، روميان، اعراب، تركان و مغولان قرار گيرد.  با اين همه همچون سروي كه در فشار توفان خم مي‌شود اما هرگز نميشكند، ايران نيز پس از هر بار ويرانگري نيروهاي مهاجم، بار ديگر قد راست كرده و برپا ايستاده است. طبيعتا" اين تهاجم‌ها تاثيرات فرهنگي مختلفي را به دنبال داشته است.  با اين وصف، نبوغ ايرانيان و فرهنگ انعطاف پذير آنها تاثيرات مزبور را چنان در خود تحليل برده است كه پس از چندي جزء تفكيك ناپذيري از آن شده‌اند.

در تاريخ درخشان ايران، شاهد شاهان هخامنشي هستيم، كه در قبال ملل تحت حكومت خود تسامح و گذشت بي‌نظيري را به نمايش مي‌گذاشتند و به آنها اجازه مي‌دادند تا شعائر و مراسم ديني و مذهبي خويش را آزادانه اجرا كنند.  در اين دوره بود كه براي نخستين بار در تاريخ، نوعي نظام قانوني غيرديني و بين‌المللي به نام "قانون شاهانه" وضع شد كه همه اقوام امپراتوري را متحد و تداوم حكومت هخامنشيان را امكان پذير ساخت.  بعدها اين قانون گرايي الگويي براي قانونگذاران رومي شد.

در زمان ساسانيان، بناهاي عظيم و باشكوهي، با استفاده از آجر و گچ، پي افكنده شد.  اين سبك جديد معماري تا دوره اسلامي، كه طي آن شهرهايي همچون اصفهان و نيشابور به صورت مراكز فن و هنر در آمدند، ادامه يافت.  در اصفهان، كه آن را نگين شهرهاي ايران مي‌نامند، هنوز هم بسياري از بناهاي باشكوه گذشته را مي‌توان مشاهده كرد.

چهره و رخ‌هاي گوناگوني كه تمدن ايراني، در هنر و معماري، شعر و ادب و حتي در نظام حقوقي، به دنيا عرضه كرده، سبب شده تا اين فرهنگ غني همچنان موجب شگفتي همگان باشد.

در كتاب هفت رخ ايران، بسياري از ابعاد تمدن مفتون كننده ايران به تصوير كشيده شده و شهرهاي باستاني فراموش شده و يادمان‌هاي عظيم آن براي نخستين بار بازسازي شده است.  اين كتاب استثنايي با آنكه بر پايه پژوهش‌هاي علمي استوار است، براي مخاطب عام تنظيم شده و به جهاتي مي‌توان آن را ادامه كتاب‌هاي من يعني ميراث ايران و عصر زرين فرهنگ ايران، به شمار آورد.

نويسنده كتاب هفت رخ ايران، فرزين رضائيان، همان خالق شكوه تخت جمشيد است.  وي پژوهشگري نكته بين، موشكاف و سخت كوش است كه آثار نوآورانه‌اش ستايش و تحسين اينجانب را به دنبال داشته است.

 

 ريچارد فراي ايراندوست

 

 ديباچه

 

بشنويد اي دوستان اين داستان

خود  حقيقت نقد حال ماست  آن

 آرزوي نوشتن اين كتاب به سال‌ها پيش برمي‌گردد، زماني كه در سال هزارو سيصد و پنجاه و چهار، در اوان نوجواني، براي ادامه تحصيل راهي شيكاگو در امريكا شدم و در همان روزهاي اول به افرادی برخوردم كه به رغم سن كم من، در مورد تاريخ و فرهنگ ايران و به ويژه زبان فارسي پرسش‌هايي را با من در ميان مي‌گذاشتند.

سي سال بعد زماني كه در دانشگاه‌هاي UCLA, MIT، شيكاگو و استنفورد و همچنين مجامع بزرگ فرهنگي مانند كتابخانه كنگره آمريكا (در واشنگتن)، موزه سلطنتي اونتاريو (در كانادا) و موزه بريتانيا (در لندن) پس از يك سخنراني كوتاه و نمايش فيلم "شكوه تخت جمشيد" (Persepolis Recreated) و عرضه كتاب همراه آن، جلسات جالب پرسش و پاسخ برقرار شد، متوجه شدم كه همان سوال‌ها همچنان مطرح است و علاقه عجيبي به آشنايي بيشتر با فرهنگ و تمدن ايران، به ويژه در هم وطنان ايراني پديد آمده است و به ياد سخن مولانا افتادم كه :

در سفر گر روم بيني يا ختن

از دل تو كي رود حب الوطن

 اين علاقه را در نگاه‌هاي پرشور و سخنان تحسين برانگيز جواناني مي‌ديدم كه شايد بيش از چند كلمه فارسي نمي‌دانستند و در تشويق‌هاي مكرر حاضران و صحبت‌هايي كه نشان از غرور و افتخار داشت و در ميان پرسش‌هاي حاضران از پير و جوان كه مي‌خواستند بدانند:

-آيا اساسا" ما ايرانيان نقشي در شكل‌گيري تمدن بشري داشته‌ايم؟

-آيا عرصه‌اي در جهان علم و معرفت يافت مي‌شود كه وامدار ما ايرانيان باشد؟

-آيا تبليغاتي كه اخيرا" در قالب فيلم‌هاي هاليوودي عرضه مي‌شود و از ايرانيان با واژه‌هاي "بربر" و "بي‌تمدن" ياد مي‌شود، واقعيت دارد؟

اين همه مرا به ياد قطعه شعري از دوست گرانقدرم، شادروان مجتبي كاشاني (م.سالك) انداخت كه در بسياري از اين جلسات، در كنار سخنان انگليسي، آن را صرفا" براي فارسي زبانان قرائت كردم:

 مي‌رســد آواي تاريخم به گوش

كــاي مدبر جامه عبرت بپوش

پشت اين درها گهرها خفته است

رازهـــا از عالمي ناگفته است

روزگــــــاري پرتو علم و هنر

در جهان، تابيده از اين بوم و بر

هر كه جانش حله تحقيق بافت

هفت گوهر را به هفت اقليم يافت

با خود مي‌انديشيدم كه آيا مي‌توان آواي تاريخ را شنيد، جامه عبرت پوشيد، و گنجينه‌هاي ارزشمند فرهنگ اين مرز و بوم را يافت و مهم‌تر از همه آنكه آنها را به نمايش گذاشت؟

آيا روزي خواهد آمد كه ايران، اين سرزمين پرنگار و پرگهر، نقاب از چهره بركشد و رخ زيبا و فرخ خود را به تماشا گذارد؟

شهري است پرظريفان وز هر طرف نگاري

ياران صلاي عشق است گر مي‌كنيد كاري

حافظ

با صدها پرسش از اين جنس در سر و عشقي بي‌پايان در دل با همفكري و همراهي جمعي از ياران مصمم گشتيم كاري را كه از سال 1371 (1992) شروع كرده بوديم به انجام برسانيم و آن را در قالب كتابي نفيس و فيلمي جذاب عرضه كنيم.

طي اين سال‌ها در اقصي نقاط گيتي به دنبال پاسخ‌هايي در خور بوديم، در بسياري از دانشگاه‌ها، موزه‌ها و كتابخانه‌هاي معروف دنيا جستجو كرديم و پاي صحبت بيش از هفتاد نفر از دانشمندان، مورخان، باستان‌شناسان و ايران شناسان نامي در كشورهاي فرانسه، انگلستان، روسيه،

آلمان، آمريكا و ژاپن نشستيم.<!–[if !supportFootnotes]–><!–[endif]–>

واقعا" چه خوش گفت فردوسي پاكزاد كه :

چه نغز بازي كند روزگار

كه بنشاندت پيش آموزگار

 سرانجام در فرصت پيش آمده مجموعه مصاحبه‌هاي اين آموزگاران را ترجمه و دسته‌بندي و نكات برجسته آن را انتخاب كرديم تا با روشي نو به همگان عرضه كنيم، زيرا همواره اين سخن مولانا آويزه گوشمان بود كه:

خوشتر آن باشد كه سر دلبران

گفته آيد در حديث ديگران

 همزمان با اين مصاحبه‌ها، با صاحب نظراني در ايران نيز به گفتگو نشستيم و با همكاري بسيار موثر مسئولان موزه‌هاي معروف دنيا وهمچنين عزيزاني در سازمان ميراث فرهنگي، از بسياري از فضاهاي باستاني و گنجينه‌هاي تاريخي ايران و همچنين از اقلام منحصر به فرد ايراني در موزه‌هاي بزرگ داخلي و خارجي فيلمبرداري كرديم و آرشيوي با حدود 7000 دقيقه تصوير فراهم آورديم.

هر چه جلوتر مي‌رفتيم درهاي جديدي به روي ما باز مي‌شد و به هدف نزديك‌تر مي‌شديم.  همان‌طور كه حافظ شيرين سخن بشارت داده بود:

 سروش عالم غيبم بشارتي خوش داد

كه بر در كرمش كس دژم نخواهد ماند

براي تمدني 7000 ساله، 7000 دقيقه تصوير ناچيز مي‌نمود، به همين علت به جمع‌آوري اطلاعات و تصاوير جزئي در مورد شهرنشيني و به عبارت ديگر مدنيت و تمدن و سير تحول آن در طول قرون و اعصار در ايران پرداختيم.  اين اطلاعات، با توجه به تجارب قبلي ما در تدارك مجموعه شكوه تخت جمشيد، با وسواس خاص مهندسان و هنرمندان جوان و شيداي ايراني به طرح‌هاي گرافيكي تبديل شد و سپس در مسيري طولاني به بازسازي سه بعدي شهرهاي معروف ايران انجاميد.  از شهرهاي اوليه، همچون چغاميش، شوش و چغازنبيل گرفته تا پاسارگاد كوروش و شهر دايره‌اي شكل اردشير ساساني و از طاق كسري گرفته تا سلطانيه سلطان محمد خدابنده، از ابر شهر نيشابور و ارگ بم و شهر علم تبريز تا اصفهان، نصف جهان، پايتخت شاه‌عباس صفوي.

اينك قاطعانه مي‌توان گفت كه تمدن ايران در طول عمر 7000 ساله خود، سهم بسيار مهمي در شكل گيري فرهنگ و تمدن كنوني بشري ايفا كرده و نقوش بسيار ارزشمندي را در فرش تمدن از خود به جاي گذاشته است.

ما در اين نوشتار هفت نقش از اين نقوش را انتخاب كرده‌ايم و تحت عنوان هفت رخ فرخ ايران به علاقه‌مندان تقديم مي‌داريم.

هفت جام از هفت ساقي هفت دست

تا رويم از نو به ميدان مست مست

بـــــــاده‌اي گز نو به حيرت آورد

بــــــاده‌اي كز نو به غيرت آورد

 بي‌ترديد تهيه اين مجموعه، بدون همكاري و همفكري گروه كثيري از استادان بزرگوار از دانشگاه‌ها و ديگر مجامع فرهنگي و همچنين سروران وهمراهاني كه نامشان در بخش سپاسگزاري پايان كتاب آمده، به ويژه بدون راهنمايي‌هاي ارزشمند و مستمر استادان گرانقدرم پروفسور ريچارد فراي از دانشگاه‌ هاروارد و پروفسور عباس عليزاده از دانشگاه شيكاگو، كه بزرگوارانه متن انگليسي را مطالعه و نكاتي اصلاحي را گوشزد كردند، غيرممكن بود، چرا كه به گفته سعدي شيراز:

گرنبودي گل نخواندي بلبلي بر شاخساري …

در اينجا از همه اين بزرگواران عزيز و همه هموطنان گرانقدري كه با ابراز محبت و پشتيباني معنوي موجب دلگرمي ما شدند، صميمانه تشكر مي‌كنيم و هم نوا با حافظ شيراز به يكايكشان درود مي‌فرستيم.

گر به سر منزل سلمي رسي اي باد صبا

چشم دارم كه سلامي برساني ز منش

ناگفته پيداست، آنچه از كم و كاستي و خطا در اين دفتر وجود دارد همه متوجه نگارنده و همكاران وي در شركت طلوع ابتكارات تصويري است و آنچه از فر و فرخي فرهنگ اين مرز و بوم ارائه شده، همه از آن ايران است و بس و به تعبير مولانا:

دم كه مرد نايي اندر ناي كرد

در خور ناي است ني در خورد مرد

فرزين رضائيان

مرداد 1386

 

 مطالب كتاب هفت رخ فرخ ايران كه به حق مي‌توان آن را تاريخ مصور فرهنگ و هنر ايران دانست در هفت بخش به شرح زير تقسيم بندي شده است:

رخ اول : گهواره تمدن

شامل شروع تمدن در سرزمين ايران، دوران زرين تمدن عيلام و ورود اقوام آريائي و غروب تمدن عيلام.

رخ دوم : مديريت يك امپراتوري جهاني

در باره كورش كبير بنيان گذار يكي از بزرگترين امپراتوري‌هاي جهان و مبتني بر اولين قانون بين‌المللي، شوش شهري جهاني، تخت جمشيد و تاريخ آن و پايان دوران هخامنشي.

رخ سوم : چهارراه تمدن‌ها

با موضوع به قدرت رسيدن اشكانيان تا دوران خاندان ساسان، شهرهاي باشكوه ساسانيان، طاق كسري و جنگ قدرت با روم.

رخ چهارم : دوران طلايي فرهنگ ايران

در باره ظهور اسلام و سهم ايرانيان در توسعه فرهنگ اسلامي، عناصر هنر اسلامي، ارگ بم بزرگترين شهر خشتي در جهان و مطالبي در باره ابوعلي سينا و ديگر دانشمندان ايراني.

رخ پنجم : ميناگري با كلمات

شامل ورود سلجوقيان به ايران، نظاميه خاستگاه دانشگاه‌هاي آينده و مطالبي در باره دانشمندان، اديبان و عرفان بزرگ ايران از جمله عمر خيام، نظامي، مولانا، سعدي و حافظ.

رخ ششم : استوار چون سرو

در باره حمله مغول، تبريز شهر علم، توفان دوم – تيمور لنگ، سمرقند پايتخت جديد و هنرهاي خوش نويسي و كتاب آرايي و صحافي.

رخ هفتم : بازآفريني يك تمدن

شامل به قدرت رسيدن صفويان، تشيع و تسنن، شاه‌عباس بزرگ، هنر معماري بديع در اصفهان، هنرهاي ماندگار و مروت و مداراي مذهبي رهاورد ايران براي هند و امپراتوري عثماني

<!–[if !supportFootnotes]–>