علی مولای درویشان

13 rajabدر چنین روزی حیدر کرار پا به عرصهٔ وجود گذاشت و وجود به وجودِ او معنا یافت. او از ازل آمده است و تا ابد خواهد آمد:

هر لحظه به شکلی بت عیار بر آمد دل برد و نهان شد
هر دم به لباس دگر آن یار بر آمد گه پیر و جوان شد
گه نوح شد و کرد جهانی به دعا غرق خود رفت به کشتی
گه گشت خلیل و به دل نار بر آمد آتش گل از آن شد
یوسف شد و از مصر فرستاد قمیصی روشن گر عالم
از دیدهٔ یعقوب چو انوار بر آمد تا دیده عیان شد
حقا که هم او بود کاندر ید بیضا می کرد شبانی
در چوب شد و بر صفت مار بر آمد زان فخر کیان شد
می گشت دمی چند بر این روی زمین او از بهر تفرج
عیسی شد و بر گنبد دوار بر آمد تسبیح کنان شد
بالجمله هم او بود که می‌آمد و می‌رفت هر قرن که دیدی
تا عاقبت آن شکل عرب‌وار بر آمد دارای جهان شد
منسوخ چه باشد؟ نه تناسخ به حقیقت آن دلبر زیبا
شمشیر شد و در کف کرار بر آمد قتال زمان شد
نی نی که هم او بود که می‌گفت انا الحق در صوت الهی
منصور نبود آن که بر آن دار بر آمد نادان به گمان شد
رومی سخن کفر نگفته‌ست و نگوید منکر مشویدش
کافر بود آن کس که به انکار بر آمد از دوزخیان شد

در آن روز که خدا، تنهای تنها و غریب در لامکان بود و جز او هیچ نبود، اولین تولد علی با تولد وجود، آغاز شد و در آن روز بود که خدا در این اندیشه رفت که هویدا شود، آینه‌ای ساخت و در آن نگریست، صورتی دید که بر او عاشق شد، غیرت عشق جنبشی کرد، معشوق در آینه بود و خدا تاب دوری نیاورد، عاشق به وصال معشوق رسید و دوئیت برخواست وعلی به وجود آمد و وجود آینه شد و آینه عاشق بیقرار علی شد.

علی با هزاران نامِ مختلف، اما با یک مسمای واحد، بارها و بارها متولد شده است. او هر بار با صورتی زیباتر از قبل می آید و چنین است که در حبس زمان و مکان و اسم نمی‌ماند زیرا هستی به واسطهٔ او هست شده است.

باید که دیوار کعبهٔ دل در مکهٔ جسم بشکافد، تا بتوان تولد او را جشن گرفت. اگر او را در تاریخ دیدیم و زبان به تعریف گشودیم و از دل ندیدیم، بغایت از او دور گشته‌ایم، که او اینجا در کنار ماست و ما غافل از او شده‌ایم. کافیست چشم بر خویش ببندیم و چشم دل بگشاییم، تا نور علی را در زمین و زمان ببینیم. علی عاشق و مجذوب خداست. تا راه عشق و جنون را نپوییم، علی تنها یک نامِ بی مسما در توهمِ ماست. علی درویش و مولای درویشان است و او عین درویشی است.

دین بی او، گمراهی و عشق به او صراط وعین ایمانست. معرفت به او معرفت به خداست. آنکه با او نیست یا از قاسطین است یا از ناکثین و یا از مارقین است و با او بودن راهِ موحدین است. امروز نشانه‌ای است که نسبتِ خود را با او بسنجیم. اگر او را نیافته‌ایم، بیابیم و با او پیمان ببندیم و اگر یافته‌ایم و پیمان بستهایم در عهدمان با او استوار و ثابت‌قدم باشیم تا هر روزمان عید و جشن و سرور باشد.

این عید را به یگانه مرد زمان، مولای درویشان حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده (مجذوبعلیشاه) و سالکین طریق الی الله تبریک و تهنیت عرض کرده و سلامتی و سرافرازی همگان را از درگاه الهی آرزومندیم.