گزارشی کوتاه از مراسم سالگرد درگذشت دکتر یداللّه سحابی

مراسم بزرگداشت مرحوم دکتر یدالله سحابی از مؤسسین نهضت آزادی ایران، بعدازظهر روز یکشنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۵ با حضور اعضای نهضت آزادی، نیروهای ملی-مذهبی و چهره‌های سیاسی، فرهنگی، مذهبی در دفتر مجله‌ی ایران فردا برگزار گردید.

ابتدای این مراسم به فاتحه‌خوانی و یادی از گذشتگان اختصاص یافت. سپس آقای مصطفی بادکوبه‌ای اشعار خود درباره‌ی مرحوم یدالله سحابی را برای حاضرین قرائت نمودند. بعد از ایشان نیز برخی از حاضرین مدت کوتاهی از خدمات و خاطرات آن مرحوم صحبت کردند.

photo 2016 04 11 11 45 23آقای عمادالدین باقی به طور مختصر به دیدگاه‌های علمی و مذهبی مرحوم سحابی اشاره داشتند. حجت‌الاسلام احمد منتظری نیز ضمن تأسف از عدم صدور مجوز برای برگزاری مراسم در محل مناسب مانند حسینیه‌ی ارشاد یا یکی از مساجدِ شهر، یادآورِ اخلاق و نجابت و ایمانِ دکتر یدالله سحابی در تمام مراحل و سطوح زندگی شدند. همچنین مهندس لطف‌الله میثمی علاوه بر بیان برخی خاطرات خود از مرحوم سحابی، شرحی از ملاقاتِ علامه طباطبایی و دکتر یدالله سحابی در زندان دادند و از احترام و علاقه‌ی متقابل آنان سخن گفتند.
سپس دکتر فریدون سحابی ضمن خوش‌آمدگویی و تشکر از حضار، از طرف میزبانان بابت کمبود جا و ایستاده ماندنِ تعداد زیادی از حاضرین در راهروها و حیاط عذرخواهی کردند و دراین‌باره توضیحاتی بیان فرمودند. همچنین با اشاره به دعوت از دکتر ابراهیم یزدی، از عدم حضور ایشان به دلیل بیماری و مصدومیت خبر دادند.photo 2016 04 11 11 45 38

مهندس محمد توسلی به‌عنوان آخرین‌سخنران، ضمن تجلیل از دکتر سحابی، به بیان محورهای اعتقادی و اندیشه‌ی ایشان پرداختند. مهندس توسلی از آخرین دیدار خود با دکتر سحابی نیز سخن گفتند و این دیدار را اینگونه توصیف نمودند: «سال ۱۳۸۰ بنده آخرین نفری بودم که با وثیقه از زندان آزاد شدم. بلافاصله به دیدار دکتر سحابی رفتم. ایشان روی تخت خوابیده بودند. زمانی که صدای مرا شنیدند به سختی روی تخت بلند شدند و مرا در آغوش گرفتند و ضمن ابراز محبت گفتند که در انتظار دیدار شما بودم. صحنه، بسیار سنگین و در عین حال تألم‌آور بود. با توجه به ضعفی که در ایشان دیدم کمک کردم که روی تخت قرار بگیرند و از ایشان خداحافظی کردم تا بتوانند استراحت کنند. دخترشان خانم زهره سحابی که در منزل مراقب ایشان بودند بعدها به من گفتند که آن سخنان آخرین کلماتی بود که پدرشان به زبان آوردند…»

منبع: سایت نهضت آزادی ایران