سيد هاشم وكيل كه بود ؟

Imageشصت سال در شغل قضاوت و وكالت دادگستري در احقاق حق مردم جد و جهد كرد. تحولات وكالت دادگستري در ايران و مرحله استقلال كانون وكلا پس از آن ، همه جا با نام سيد هاشم وكيل همراه بوده است و مي توان گفت وكالت عدليه بصورت فعلي را در ايران سيد هاشم وكيل پايه گذاري كرد 

مرتضي شيخ الاسلامي  

در محل ورودي ساختمان كانون وكلاي دادگستري مركز ، مجسمه مردي نصب گرديده است كه در جامعه وكالت همواره از جايگاه و منزلت بالايي برخوردار بوده است ، اما كمتر شرح حال او در دسترس مي باشد ، نوشتار ذيل اداي ديني است نسبت به آن مرد بزرگ .

آقاي سيد هاشم وكيل ، فرزند سيد علينقي ، در سال ۱۲۶۵ ( ش) در خانواده اي فاضل و متقي در شهر سامره به دنيا آمد . از كودكي به فراگيري علوم ديني ، قرآن ، فقه و اصول ، احكام وروايات ، منطق، بيان ، ادبيات فارسي و عرب پرداخت و دراين علوم به آگاهي كامل رسيد .

در سال ۱۲۸۹ ( ش) مقررات اصول تشكيلات و محاكمات عدليه به تصويب رسيد و او در بيست و چهار سالگي شروع به وكالت در دعاوي كرد و اين امر تا سال ۱۲۹۴ ( ش) ادامه داشت . در زمان وزارت نصرت الدوله فيروز در عدليه ، يك سال و اندي به رياست دادگاه بدايت و رياست محاكم ابتدايي در شهرهاي رشت و تهران مشغول بود . در سال ۶-۱۲۹۵ ( ش) مجدداً به وكالت روي آورد .

شصت سال در شغل قضاوت و وكالت دادگستري در احقاق حق مردم جد و جهد كرد. تحولات وكالت دادگستري در ايران و مرحله استقلال كانون وكلا پس از آن ، همه جا با نام سيد هاشم وكيل همراه بوده است و مي توان گفت وكالت عدليه بصورت فعلي را در ايران سيد هاشم وكيل پايه گذاري كرد .

وي يكي از اعضاي موسس كانون وكلاي دادگستري ايران و از قديميترين وكلاي عدليه بود و تحولات چشمگيري در كار وكالت دادگستري و استقلال كانون وكلا به وجود آورد . كارت وكالت وي پس از دوازده سال وكالت ، به دستخط و امضاي سيد مصطفي عدل ( منصورالسلطنه ) در سال ۱۳۰۰ ( ش) به وي اعطا شد . او نخستين كسي است كه فروش پوشههاي۳۰ ريالي پرونده هاي دعاوي را پايه گذاري كرد و از اين راه كمك مالي قابل توجهيبه كانون وكلا كرد . به نقل از روزنامه خاك و خون شماره ۵۱۲ مورخه ۱/۴/۱۳۴۸( ش) نام سيد هاشم وكيل با نام دادگستري و مفهوم اجراي قانون آميخته بود . وي سالها نيابت كانون وكلا را بر عهده داشت . از سال ۱۳۲۲ تا ۱۳۳۰ ( ش) نايب رئيس و از ۱۳۳۰ تا ۱۳۴۵ ( ش ) رئيس كانون وكلا بود .

او همچنين عضو كميسيون مطالعه قوانين ورياست مجله كانون وكلا را به عهده داشت. آقا سيد هاشم وكيل ،كار وكالت را از سال ۱۲۹۸ آغاز كرده بود ، اما بطور رسمي ( در دادگستري نوين ) از بيست و دوم مردادماه ۱۳۰۷ ( ش) به عنوان وكيل پايه يك ، مشغول به وكالت شد .وي مدتي نيز وكيل مجلس شوراي ملي بود .

آقاي سيد هاشم وكيل ، پس از ۸۴ سال عمر پرتلاش ، در روز جمعه سي و يكم خردادماه ۱۳۴۸ ( ش) به علت سكته قلبي در تهران بدورود حيات گفت .

 


چون دستيابي به نوشته اي كه به قلم آقاي سيد هاشم وكيل باشد ممكن نگرديد با تحقيق دراولين شماره هاي مجله كانون خصوصا شماره ۳۷ سيد هاشم وكيل را كه داراي نكات جالبيست و در اولين جشن استقلال كانون بيان فرموده اند به نقل از آن مجله ذيلا اعلام مي گردد :

آقاي سيد هاشم وكيل بعد از آقاي اخوي وزير محترم دادگستري و دكتر عميد رئيس محترم دانشكده حقوق و استاد دانشگاه ، سومين سخنران اولين جشن استقلال كانون بود كه ايشان به عنوان تاريخچه كانون و كارهاي گذشته بيانات ذيل را نمودند :

از آقايان محترم كه دعوت كانون را قبول و ما را سرافراز فرموده اند تشكر مي كنم. بطوريكه در دعوتنامه به عرض آقايان رسيده است اين جشن به مناسبت پايان اولين سال استقلال كانون برپا شده و لزوماً گزارش مختصري از دخالت وكلا در امور دادگستري و تشكيلاتشان تا تاريخ انتخاب هيات مديره جديد كه مستقلاً از طرف آقايان وكلا انتخاب شده اند و عللي كه موجب استقلال كانون شد به عرض آقايان محترم مي رسد:

وكلا علاوه بر اشتغال به شغل وكالت بدواً به شورائي كه در وزارت دادگستري براي بحث در مسائل قانوني تشكيل مي شد دعوت مي شدند . در سال ۱۳۰۰ شمسي مجمع وكلا تشكيل و هيات مديره آن از طرف وكلا تعيين و مرحوم داور از جمله اعضاء آن مجمع بود .

بعد از چندي مجمع مزبور تعطيل و در زمان وزارت مرحوم داور عده اي از وكلاء در وضع و اصلاح قوانين و بعضي مسائل ديگر طرف شور بودند و تشكيلاتي هم پيدا كردند كه بدواً به عنوان كميسيون معاضدت قضائي عده اي براي اين كار دعوت شدند كه به تقاضاي مستمندان رسيدگي كرده و براي آنان در امور مدني وكيل مجاني تعيين مي كردند كه هم اكنون نيز كانون وكلا به اين مهم مي پردازد .

بعدا كانون وكلاء بموجب آئين نامه وزارتي تشكيل و بخواهش وكلا رياست آنرا خود مرحوم داور تقبل كرد . پس از مرحوم داور مجموعه اي از قوانين و مقررات راجع به وكالت تدوين و به وزارت دادگستري پيشنهاد شد كه آنرا به عنوان لايحه قانون وكالت به مجلس بدهند و از جمله مقررات آن تشكيل كانون وكلاء به انتخاب وكلاء بود . قانون مزبور به تصويب رسيد ولي مقرر شده بود عده اي را وكلا انتخاب نمايند و وزير دادگستري از بين منتخبين هيات مديره را انتخاب نمود . اين قانون پس از دو نوبت اجراي آزمايشي متوقف و سپس تغيير نمود و انتخاب هيات مديره بقرعه تعيين گرديد . ليكن بعد به موجب آئين نامه مستقيماً از طرف وزير تعيين مي گرديد و به تقاضاي هيات مديره مدت انتخاب هيات مديره دو سال تعيين و راس دو سال تجديد ميشد .

بعدهاوزير دادگستري موافقت كرد كه دو برابر عده لازمه از طرف وكلاء انتخاب و ايشان از بين منتخبين هيات مديره را تعيين نمايند و در تمام مدت جز در مجمع اول رياست كانون با وزير دادگستري بود و هيات رئيسه و روسا و اعضاي شعب را هم وزير تعيين مي نمود.

پس از جنگ بين المللي اخير مجامعي در امور مختلفه از ملل تشكيل شد از جمله كانون بين المللي وكلا بود كه از وكلا و قضات ممالك مختلفه تشكيل و كانون وكلا عضويت كانون مزبور را قبول و نمايندگاني در چند نوبت به مجمع مزبور كه در نيويورك ، لاهه، لندن و مادريد منعقد شده بود فرستاد،

نمايندگان مزبور آقايان سرشار و شهيد زاده و دكتر پرويز كاظمي و مهدي ملكي بودند كه به هزينه خود بدون اينكه ديناري كانون بابت مخارج پرداخته شود در مجامع خارج شركت كردند و نائب رئيس كانون تهران نيزبه نيابت رياست كانون بين المللي انتخاب و آقاي ژرژ موريس از وكلا واشنگتن كه سمت رياست كانون بين المللي را داشت براي آشنايي با وكلا به تهران آمد .

در اين ملاقاتها از وضع وكلا وادارهامور ايشان در ايران تحقيق مي شد و پاسخ صريحي داده نمي شد اما با كنجكاوي از وضعيت وكلا مطلع شدند و اظهار داشتند معلوم مي شود شما رشيد نيستيد و عدم رشد وكلا را دليل عدم رشد موكلين هم مي دانستند .

اساساً استقلال قوه قضاييه را بدون آزادي و استقلال وكلا و اداره امور ايشان بي حاصل مي دانستند چنانچه در اصل ۱۰ و ۱۱ اعلاميه جهاني حقوق بشر كه در مقدمه منشور ملل متفق مورد تاييد واقع و به تصويب مجلس شوراي ملي رسيده به لزوم استقلال و بيطرفي دادگاه و تضمينات لازمه براي دفاع تعرض شده قضاوت عادلانه را مستلزم دفاع از طرف وكيل آزاد و مستقل دانسته است .

آخرين جلسه كانون بين المللي كه نمايندگان ما شركت كردند در مادريد بود و معلوم شد در آنجا هم با شايعاتي كه نسبت به آن هست وكلا آزاد و مستقلند . اين جريان حس مليت اعضاي كانون را تحريك كرده و بدون سرو صدا مشغول اقدام شدند رسيدگي به كميسيوني از آقايان قضات عالي مقام ارجاع شد كه بدواً جناب آقاي وزير محترم فعلي هم دخالت داشتند و پس از رسيدگي لزوم استقلال كانون
را تاييد و مدت هيات مديره براي اجراء مقررات يكسال تمديد و بر طبق آئين نامه انتخاب جديد به عمل آمد و قريب صدي هشتاد از آقايان وكلا كه حق راي دادن داشتند در انتخاب شركت كردند و كسانيكه شركت نكردند بعضي بطور قطع و بعضي ديگر بظن قوي در مسافرت بوده يا گرفتاري مهمي داشته اند كه مانع حضور براي دادن راي شده است .

اينكه عرض شد وكلائيكه حق راي دادن داشتند مقصود اين است كه در لايحه استقلال صرف اشتغال بوكالت را كافي براي حق راي دادن ندانسته بلكه شرايط ديگري هم مقرر شده كه از جمله مدت اشتغال بوكالت و در بين راي دهندگان بعضي مريض بودند كه با حال كسالت از قريب چند پله بالا آمده راي دادند و بطوري دقت و تامل در نوشتن راي مي كردند كه شايد در امور شخصي آن قدر دقت نكنند و از شركت اين عده در انتخاب و دقت در آن معلوم است كه اهميت اين امر را از لحاظ مملكت درك كرده اند .

اين ابراز علاقه بهترين مشوق و پاداش براي هيات مديره است و آقايان راي دهندگان با راي خود عمل هيات مديره را تاييد كرده زيرا اكثراعضاي هيات مديره مجدداً با آراء زياد انتخاب شدند كه منتخب اول داراي متجاوزاز سه ربع مجموع آراء راي دهندگان و منتخب دوازدهم قريب به نصف مجموع آراء مزبور بود .

در جريان انتخاب بعضي از همكاران از حيث محروميت از حق راي اعتراض كردند و همين قدر كه متذكر شدند اعتراض خلاف مصلحت است متقاعد شدند وبا اينكه شرط مدت اشتغال بوكالت از طرف اشخاص دخيل در اين امر از روي حسن نيت بوده معذلك اميد است در آتيه توفيق رفع اين محروميت حاصل شود .

بنا به مراتب تصديق مي فرماييد كهاستقلال كانون امر صنفي نيست بلكه ملي است و براي وكلاء هم نه فقط نفع مادي ندارد بلكه ضرر هم دارد زيرا عده اي كه در اداره كانون دخالت دارند مانند مامورين موظف با كمال علاقه مندي بدون دريافت حقوق و پاداش انجام وظيفه مي نمايند و به واسطه صرف وقت در اينكار از تحصيل عايدي شخصي باز مي مانند فايده آن براي دولت اين است هزينه دفتر بازرسي و سازمان وكلاء و دادگاه انتظامي وكلاء صرفه جوئي شده و قسمتي از وقت وزير و روساي وزارتخانه كه صرف اداره امور وكلاء مي شد آزاد شده و صرف امور ديگر وزارتخانه خواهد شد .

آقاياني هم كه در اداره امور وكلاء دخالت دارند از ضرر اين كار بي نصيب نيستند زيرا در سال جاري بعللي كه محتاج بذكر نيست چند برابر سالهاي قبل پروانه داده شده كه موجب تقليل عايدي ايشان شده است و تحميلات ديگري هم به ايشان شده كه بواسطه استقلال كانون تحمل كرده اند از جمله آنكه تمبر پروانه وكالت تا چهار برابر ترقي كرده و هزينه دادرسي دو برابر شده كه موجب تقليل كاراست و كارهاي جنائي گيلان ومازندران به تهران رجوع شده كه دفاع مجاني از متهمين آن بعهده وكلاي تهران است.
اداره مجله كانون هم كه كار مهم و مفيد و پرزحمتي است به عهده آقاي قوام الدين مجيدي است كه غالباً وقت ايشان مصروف اينكار است ساير اعضاي هيات مديره و عده اي از آقايان خارج از هيات مديره هم در امور راجعه به آن و نوشتن مقالات كمك مي كنند . و مجله مزبور در داخل و خارج مورد توجه شده و از خارجهم تقاضاي اشتراك آنرا مي نمايند .

وكلاء علاوه بر دفاع از اتهامات جزائي كهاغلب تعيين آنها از طرف دادگاه و مجاني است كارهاي حقوقي اشخاص بي بضاعت را هم كه از طرف كانون رجوع مي شود انجام مي دهند و اگر عرض كنم هيچكس بقدر وكيل ساعي در معاضدت با مردم نسبت به امور مربوطه به شغل خود نيست اغراق عرض نشده در صورتيكه در ساير امورخيريه اغلب متصديان امور حقوق دريافت مي كنند ولي وكلاء وكالت اشخاص بي بضاعت را مجاناً انجام مي دهند .

در خاتمه از توجه آقايان محترم كه دررسيدگي بدلايل استقلال كانون و تنظيم لايحه آن دخالت و همچنين از آقايان محترميكه آنرا تاييد فرموده اند سپاسگزاري مي كنم. سخنراني آقاي

 


خالي از لطف نمي باشد قصيده اي كه آقاي صادق سرمد بعد از سخنراني آقاي سيد هاشم وكيل سرودند ذيلاً نقل شود :


شغل قضا كه ضامن اصل عدالت است

تضمين آن بشغل اصيل وكالت است


شغل قضاء و شغل وكالت دو شغل نيست

كاين هر دو يك وظيفه ولي در دو حالت است


ميزان عدل را بمثل قاضي و وكيل

بهر تراز حق دو برازنده آلت است


شاهين بدست قاضي و از هر دو سو وكيل

دو كفه اند و در كف ميزان عدالت است


قاضي ميان ظالم و مظلوم جاهلي است

كش علم در اصول قضا بيدخالت است


آنجا دليل بايد و گويائي دليل آنجا

وكيل چشم و زبان عدالت است


ديدم به ( لوور ) پرده اي از صورت قضا

كان نقش صورت از پي معني وسيلت است


نقشي به خون طپيده بد هليز مظلمي وآنجا

دوتن نظاره كه اين خود چه حيلت است


يكتن چراغ در كف و يكتن بجستجوي

وآن هر دو را نظر پي تحقق علت است


يعني برهنمائي قاضي وكيل خوب

شمع هدايت است و چراغ دلالت است


نعم الوكيل گفت خداوند حق گذار

يعني قضا و حق بوكالت حوالت است


يعني وكيل ضامن حق است و شغل او

در پيشگاه حق بحقيقت رسالت است


اي آنكه در لباس وكالت شدي بدان

اين شغل پاسداري حق و فضيلت است


سربازي عدالت وحريت ست و نيست

اين شغل شغل آنكه پي كسب دولت است


بر تر كدام دولت از دولت وكيل

كاو حافظ و امين حق و عرض ملت است


فخر است اگر وظيفه سربازي وطن

اين فخر نه بكشتن قوم و قبيلت است


اين فخر در اشاعه حق ست و بسط عدل

اين فخر در ازاله ظلم است و ذلت است


سرباز معدلت كه وكيل است نام او

فتحش نه در غنيمت حق جعالت است


مزد وكيل مبلغ حق الوكاله نيست

كاين خود نه مزد اينهمه رنج و ملالت است


مزد وكيل دفع ستم از ستم كش است

ور زحمتش بكثرت و مزدش بقلت است


هر كس عمل بشغل وكالت جز اين كند

در شاهراه علم هدي در ضلالت است


پروانه وكالت اگر خوانده اي درست

فرمان حمله بر سر ظلم و مذلت است


سربازي وكيل و سرافرازي وكيل

در پيشرفت فضل و شكست رذيلت است


امروز مستقل شد سرباز معدلت وين جشن

از ان سبب بشكوه و جلالت است


امروز را بجمع وكيلان درود باد

كامروز را بشغل وكالت اصالت است


مرتضي شيخ الاسلامي

مدير دفتر دادسراي انتظامي كانون مركز