جو ترش

IMG18521890جو ترش

در کوهستان های کرمان ، دختر را «جو» و پسر را « گندم » می گویند ، و کسی که مثلا یک دختر و یک پسر دارد اگر از او پرسیده شود بچه ها چند تاست ؟ جواب می دهد : دو تا – جو و گندم . این اصطلاح جو برای دختر از آن رو نیست که ارزش جو کمتر از گندم باشد ، بلکه از آن نظر است که به روایت دیگر کرمانی ها ، دختر مثل جوترش ( جو صیفی ) می ماند ، از روز کاشت تا روز برداشت آن فقط صد روز طول می کشد . « یعنی دختر ها زود بزرگ می شوند و زود پر می گیرند و بالنتیجه زودتر از پسران به بار می آیند و شوهر می طلبند ، هم چنانکه جو صیفی را قبل از درو گندم ( خرداد) می کارند و قبل از کاشت گندم ( مهرماه ) بر می دارند .

در روایات مذهبی اشاره شده که « … داود از فرزندانش پرسید که در جهان مرد بیشتراند یا زن ؟ هیچ جواب نداد . سلیمان گفت : زن بیشتراند – از بهر آن که آن چه زن اند خود زن اند ، و هر که فرمان زن برد و به فرمان زنان کار کند ، او هم چون زن است …» منتهی حقیقت این است که اولا این حرف را کسی گفته که خود را مقتدر ترین پیغمبران و پادشاهان اساطیری است و در عین حال خودش از ضعیف ترین مردان در برابر زن بود ، که بلقیس بر او استیلای تمام یافت و داستان های او معروف است . و تازه 360 کنیزک نیز بر سر بلقیس آورده بوده است . علاوه بر آن ، آمار ، هم چنانکه گفتیم ، این تساوی را طی قرنها نشان داده ، و بالاتر از آن اینکه ، هیچ زنی ، هر چقدر زشت باشد ، بی شوهر نمی ماند و هر مردی ، هر چند بی عرضه باشد ، باز هم یک کور و کچلی نصیب او خواهد شد . یا به عبارت دیگر هر چه باشد لااقل هیچ زن زیبایی در شب بیکار نیست ، و هیچ نازیبائی هم لااقل در روز بیکار نمی ماند ، بالنتیجه نظام عالم ، راه خود را یافته است.

(باستانی پاریزی ، گذار زن از گدار تاریخ ، صفحه 172 )

من فکر می کردم این تشبیه خاص کرمان بوده باشد ، اما اخیرا در جایی دیدم که یک پاپیروس مصری – که شاید در 350 سال پیش از میلاد نوشته شده باشد – برای تشخیص حاملگی زنان ، می گوید مقداری جو و گندم روزانه با ادرار زن حامله خیس نمایند ، اگر جو شروع به جوانه زدن کرد دختر به دنیا خواهد آمد ، و اگر گندم زودتر شروع به جوانه زدن کرد ، نوزاد آینده پسر خواهد بود .

( پاورقی ، همان ، صفحه 172)


آنکه دارد و آنکه ندارد

باز خدا پدر مولانا محمد خوافی صوفی را بیامرزد که اصلا زن نگرفت ، و چون « یکی از مولانا محمد خوافی پرسید که خدمت مولوی چون میل تاهل نفرمود ؟ مولانا فرمود که : سلسله ولادت از آدم علیه السلام به این ضعیف رسیده ، میخواهم که یک سر سلسله در دست آدم باشد ، و سر دیگر در دست این ضعیف !» لابد او نیز هم قول استاد فیلسوف معاصر ، مرحوم عصار بود که می گفت : « … کسی که زن دارد مثل سگ زندگی میکند – و مثل شاه می میرد ، و آن کسی که زن ندارد مثل شاه زندگی می کند – و مثل سگ می میرد »

( باستانی پاریزی ، گذار زن از گدار تاریخ ، صفحه 67 )