عطر قرآن در کلام عطار/ «کرد در شش روز، هفت انجم پدید»

IMG09504256خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ: هر چند در انتساب عطار به یکی از سلسه‌های تصوف همواره بین محققان بحث بوده است، اما حداقل می‌توان گفت که تصوف او هیچگاه از راه شریعت جدا نمی‌شود و این تصوّفِ تعلیمی عطار آکنده از درد و سوز و عشق است.

اطلاعات موثق درباره زندگی و اساتید عطار نیشابوری اندک است و به قول مرحوم فروزانفر «عطار از آن مردان مشهور و در عین حال ناشناخته ادبیات فارسی است که اینان نه مرد روزگار خود و نه مرد روزگار ما، بلکه مردِ زمان و عصری هستند که ممکن است تکامل بشریت و علوّ انسانیت ازین پس آن را به وجود آورد»؛ اما از مثنوی‌ها و دیوان او و همچنین از تنها کتاب نثر او تذکره‌الاولیا، که بسیار خواندنی است، عشق به شریعت اسلام و قرآن آشکار است و لویی ماسینیون فرانسوی معتقد است «آثار عطار بر سه رکن زیبایی، عشق و درد تکیه دارد، پیشه حقیقی او آن است که نخست جان‌های عاشقان را در دامِ زرین جمال، اسیر و سرمست باده عشق کرده، آنگاه به کمک معجون و اکسیر عشق تسلی و راحت ابدی بخشد».

در مجموع از بیت‌بیت سخن عطار، اندیشه و درد انسانیت و اعتقاد به شریعت نمایان است.

اگرچه عطار در مثنوی‌های خود برای القاء تعالیم عرفانی خود غالباً به حکایت و تمثیل روی آورده است تا جایی که او را «شهرزاد قصه‌گوی عالم عرفان» لقب داده‌اند و شمار حکایات عرفانی، در مجموع آثار او را حدود هزار و سیصد حکایت دانسته‌اند؛ اما جالب است بدانیم علیرغم غلبه روح عرفان در این مثنوی‌های تعلیمی که غالباً به شکل حکایت در حکایت منظوم شده است، اعتراض به ظلم و تعدّی حکّام جورِ روزگار و نقدِ رسوم اجتماعی غلطِ زمان که آموزه‌های قرآنی مبارزه با آنها را همواره توصیه کرده است، در شعر عطار از بسامد بالاتری نسبت به بسیاری از اَقران روزگار خود برخوردار است. عطار هر جا می‌خواهد، دردهای اجتماعی روزگار خود را بیان کند از زبان این شوریدگان و مجانین نقدهای سخت و اعتراضات تند علیه ظلم و ستم موجود را بیان می‌کند.

تا آنجا که هلموت ریتر آلمانی درباره این وجه از آثار او می‌گوید: «من در نوشته‌های اسلامی دیگر چنین انتقاد تند و سختی که در داستان‌های عطار از ارباب قدرت شده است ندیده‌ام.»

بنابراین نخستین چیزی که از مطالعه آثار عطار محقّق می‌شود، احاطه و وسعت اطلاعات او در زمینه دین به ویژه قرآن و حدیث و قصص مذهبی است. البته این مضامین بیشتر در مقدمه و خاتمه‌های مثنویات او به چشم می‌خورد و آنجاست که اکثر ابیات آمیخته به الفاظ آیات و احادیث است.

برای نمونه چند مورد استفاده از تلمیحات و اشارات قرآنی در مثنوی‌های عطار را ذکر می‌کنیم:

کرد در شش روز هفت انجم پدید
وز دو حرف آورد نُه طارم پدید

که در این بیت به آیات قرآنی که درباره خلقت آسمان و زمین امده است، اشاره کرده است: «إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوى‏ عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ ما مِنْ شَفِيعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ ذلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ أَ فَلا تَذَكَّرُونَ‏» (آیه ۳ سوره یونس)

از عصایی آورد ثعبان پدید
وز تنوری آورد نه طارم پدید

که در مصرع اول به تبدیل شدن عصای موسی به اژدها مطابق آیه”فَأَلْقى‏ عَصاهُ فَإِذا هِيَ ثُعْبانٌ مُبِين‏ (آیه ۳۲ سوره شعرا) و در بیت دوم به آغاز طوفان نوح که در قرآن اشاره شده است نظر دارد: «حَتَّى إِذا جاءَ أَمْرُنا وَ فارَ التَّنُّورُ قُلْنَا احْمِلْ فِيها مِنْ كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْن‏» (آیه ۴۰ سوره هود).

ای شده سر گشته ماهیِ نفس
چند خواهی دید بدخواهیِ نفس

گر بوَد از ماهیِ نفست خلاص
مونسِ یونس شوی در صدر خاص

که در ساخت ترکیبِ اضافی «ماهی نفس» به داستان حضرت یونس(ع) در قرآن توجه کرده است: «وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنادى‏ فِي الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِين»‏ (آیه ۸۷ سوره انبیاء)

کوه را چون ظُلّه آسان او کند
بحر را گهواره جنبان او کند

که اشاره دارد به آیه: «وَ إِذْ نَتَقْنَا الْجَبَلَ فَوْقَهُمْ كَأَنَّهُ ظُلَّه» (آیه ۱۷۱ سوره اعراف)

شیرخواری را به تقریر آورد
وز میانِ فرث و دم، شیر آورد

در مصرع اول به سخن گفتن حضرت عیسی در گهواره و آیه «وَ يُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَ كَهْلًا وَ مِنَ الصَّالِحِينَ» (آیه ۴۶ سوره آل‌عمران) و در مصرع دوم به سودمندی چارپایان برای انسان و عبرت‌های آن اشاره دارد: «وَ إِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعامِ لَعِبْرَةً نُسْقِيكُمْ مِمَّا فِي بُطُونِهِ مِنْ بَيْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ لَبَناً خالِصاً سائِغاً لِلشَّارِبِين» (آیه ۶۶ سوره نحل).

هر چه هست به قول دکتر زرین‌کوب «تصوف عطار، عرفان معتدلی است؛ نه زهد خشک، آن را ملال‌انگیر کرده است و نه چاشنی کلام آن را از مزه انداخته است… و چیزی است که خیلی بیش از عرفانِ سایر متصوفة ما با شعر و دل، سر و کار دارد و عبث نیست که شعر عطار نیز مثل عرفان او لطافت و سادگی بی‌مانند دارد و خیلی بیش از سنایی و مولوی روح و ذوق را سیراب و متاثر می‌‌کند.»

حامد شکوفگی، دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی

منبع : خبرگزاری مهر