مصاحبه و گفتگو با آقایان فرشید یداللهی و امید بهروزی دو تن از وکلای دراویش سلسله نعمت اللهی گنابادی

Image

از برادران ایمانیم وتمامی  دراویش و خصوصا جناب آقای شریعت   شرمنده ام که نتوانستم از حقوق قانونی  آنها دفاع کنم . من اطمینان دارم روزی خواهد آمد که نقابها برداشته می شود و مردم به حقایق پی می برند ، آن روز دیر نیست !!  

 (وکلای دراویش گنابادی فرشید یداللهی      و امید بهروزی)  

روز گذشته اطلاع یافتیم حکم جلب دو تن از وکلای دراویش گنابادی صادر گردیده است ضمن  گفتگو و طرح چند  پرسش با   آقایان امید بهروزی  و  فرشید یداللهی علت موضوع را جویا  شدیم

نور:

آقای بهروزی اولین سئوال خود را با این پرسش آغاز میکنم که دلیل صدور حکم جلب  چه بوده است؟

همانگونه که مستحضرید بنده و آقای یداللهی  وکالت جناب آقای شریعت شیخ بزرگوار دراویش سلسله نعمت اللهی گنابادی و واقف حسینیه شریعت را در بهمن ماه 84 در شهر قم به عهده داشتیم .

 از ابتدای واقعه  شرایط و فاکتورهای موجود  بازگو کننده ی   بروز یک فاجعه و حادثه ی   تلخ  بود که میتوانست غیر قابل کنترل  ودارای ابعاد بسیار وسیع  باشد  . تنها عامل بازدارنده سیر صعودی بحران  که نزدیک به یک ماه از سوی مخالفان تصوف  طول کشید    اقدامات قانونی وکلا بود .از یک سو هزاران  درویش به عنوان موقوف علیهم  حقوق قانونی خود را مطالبه می نمودند و برآن اصرار داشتند و از سوی دیگربعضی از  نیروهای امنیتی و ارگانهای اجرایی  در  برنامه ای هماهنگ با نیروهای متحجر و قشری  با توسل به فتوا  بدنبال ایجاد  درگیری بودند . وکلا دربحران پیش آمده   ضمن  دفاع و احقاق حقوق  موکلین  و خصوصا جناب آقای شریعت ،خود را موظف به حل مشکلات پیش آمده از طرق مسالمت آمیز و  قانونی می دیدند . روش هاو برخوردهای  قانونی با  شخصیتهای امنیتی و فرا قانونی وکلا رابا مشکل روبرونمود که در نهایت  نتیجه این بودکه تحت عناوین مجرمانه اخلال در نظم عمومی و تمرد از دستور مامورین در شعبه 112دادگاه جزائی قم به تحمل یک سال حبس  ،74ضربه شلاق ، 5 سال محرومیت از وکالت ،300 هزار تومان جزای نقدی و معرفی ماهیانه به اداره اطلاعات   محکوم گردیم .

در دادگاه تجدید نظر تمامی مجازاتها به 1200000 تومان جزای نقدی تبدیل گردید. که هم اکنون به دلیل عدم پرداخت جزای نقدی حکم جلب صادر گردیده است .گویی مقامات قضائی فراموش کرده بودند که وظیفه وکیل دفاع از حقوق موکل است ونمی بایست اورا در کنار موکلشان متهم نمایند . 

نور :

آقای یداللهی نظر شما در خصوص جرایمی که به شما منتسب نموده اند چیست ؟؟

ابتدا متذکر این نکته می شوم که در خصوص عناوین اتهامی ،وکلای محترم و همکاران گرامی  مفصل و مشروح در دفاعیات و لوایح خود به این موضوع پرداخته اند(1) اما به اختصار باید بعرض برسانم جرائم انتسابی اخلال در نظم عمومی و تمرد از دستورمامورین است . این  دو عنوان مجرمانه با توجه به قوانین مدون نیاز به ارائه دلایل  قانونی داردبه عنوان مثال  در جرم اخلال در نظم  عمومی عناصر مادی از جمله جنجال ،هیاهو ،ایجادرعب و وحشت و ممانعت در کسب و کار باید اثبات گردد ،آیا حضور  وکیل در محاکم قضایی و انتظامی  و انجام  وظایف قانونی  در دفاع از حقوق موکلین خوداخلال در نظم عمومی محسوب می شود؟   هیچ یک از  عناصراین عنوان مجرمانه  را نمیتوان به وکیل منتسب نمود  ،شرافت شغلی و اخلاق حرفه ای شغل وکالت نیز مبری از این اتهامات میباشد .

نور :

آقای یداللهی چرا و به چه علت از پرداخت جزای نقدی امتناع نموده و حاضر می گردید که راهی زندان شوید؟؟

با آنکه توانایی پرداخت جزای نقدی را دارم اما به زندان میروم.البته شاید زندان جای خوبی نباشد ،خصوصا برای من که به عنوان وکیل  تلاش می نمو دم  تا موکلینم به زندان نروند  امادر مکتبی آموزش دیده ام که موافقت و همراهی با برادران ایمانی را وظیفه خود میدانم حتی اگر بند و زندان باشد  ،از میان محکومین قم بسیاری بودند که توان پرداخت جزای نقدی را نداشتند  ، جوانمردی ندیدم که به عنوان وکیل  و برادر آنها ،راه خود را  ازعزیزانم جدا کنم .دفاعیات قانونی من نتوانست عقیده و عمل قضات دادگاه بدوی و تجدیدنظر  را تغییر دهد و آنان را به قضاوتی عادلانه  ترغیب کند، شاید زندانی شدن وکیلی به جرم دفاع قانونی ،وجدانهای خفته انها رابیدار کند وآنان را به پاسخ این پرسش وادار نمایم که حقیقتا گناه دراویش چه بود ؟ و گناه وکلای آنها چه بود ؟ مسلما  اگر به قیامت و روز معاد اعتقادی باشد مطمئنا قضات محاکم و دادگاه های  دراویش  میدانند که از فتاوی بعضی  مراجع مسکنی ساختند تا وجدان درد نگیرند و الابهتر از همه میدانند که براساس مواد قانونی دراویش بی گناه بودند  و محکومیت آنان توسط قانون سیاست بود نه سیاست قانون. شأن وکیل و قاضی  در استقرار عدالت و حاکمیت قانون ،همسان است . قاضی به بهانه ی  دفاعیات  ضعیف وکیل  نمی تواند متهم را محکوم کند و عدالت را پایمال کند و موظف است  از تمام ادله وشواهد و مستندات  قانونی برای صدور حکم عادلانه  استفاده کند وبنابراین  به تعبیری قاضی انسانی منصف است  که وکیل مدافع  عدالت و مظهر قانون  است همان گونه نیز وکیل نباید و نمیتواند موکل خود را به دلیل ضعف قاضی در صدور احکام قانونی  به امان خدا رها کند و رأی محاکم را نقطه پایان تلاش برای تحقق عدالت بداند . وکیل نیز  تنها وکالت متهم را به عهده ندارد بلکه وکیل؛  وکالت  قانون را نیز داراست  و  قاضی پنهان وجدان وعدالت  هم می باشد  و امروز به عنوان یک وکیل دقیقا در  شرایطی  قرار گرفته ام که نمی توانم  به راحتی چشمهای خود را بر بی عدالتی ها ببندم .

اگر به  فرض محال وتاکید میکنم فرض محال تخریب منزل موکل من وتخریب حسینیه ی شریعت و ضرب و شتم بیش از 1500 نفر از برادرانم  قانونی بوده است من در این جریان وکیل بوده ام وقانونا مستحق مجازات نمی باشم  و از این رو به میل شخصی خود به  زندان میروم تا مظلومیت وکیل را در مقام دفاع  و حقارت وکالت را در دستگاه قضایی به گوش همگان برسانم  من به زندان میروم ،شایدبرخی قضات بزرگواردادگاه ها به خود بیایند ودر اجرای قانون به  شان شغلی همکاران من احترام گذاشته و دفاع ازمتهم را جرم محسوب ننمایند . 

و اگر آنچه برسر موکلین من آمده بر خلاف تمامی موازین  حقوق بشر،شریعت مطهر وقانون اساسی و قوانین جاریه باشد که به حتم چنین است من به زندان میروم  شاید قضات صادر کننده احکام غیر قانونی و دستگاه قضایی  به این موضوع عنایت و توجه نماید که اگر درحیات دنیوی باز خواست نشوید که می شوید در قیامت عظمی جوابگو ی اعمالتان خواهید بود و اگر فکر می کنید که چنین روزی نخواهد آمد  که می آید کمترین زیان شماآنست که  مقام و حقیقت و وجدان  انسانی خود را از دست داده اید.

 نور : آقای بهروزی آیا شما نیز  جزای نقدی را  پرداخت نمی کنید و به زندان میروید ؟ چرا؟

 بله . به زندان میروم ، اما جرم خود را نمیدانم !! .من وکیلم . در امور اجتماعی قانون میزان وملاک من در انتخاب روشها بوده است .شغل  وکالت تنها به منظور امرار معاش نیست که  حقیقتا  رسالت وکیل احقاق حق مظلوم و آموزش  عملی  قانون به مردم است ،به موکلین خود یاد  داده ام  و آنان را تشویق کرده ام که با تبعیت از قانون و رعایت حقوق دیگران به خود و جامعه احترام بگذارند .اما امروز به  بعنوان یک انسان و در مقام یک وکیل  به  من توهین  شده است ،به اعتقادات  مذهبی و راه و روش من اهانت شده است  و من نتوانستم با اجرای قوانین  حداقل حقوق انسانی و قانونی خود را بدست آورم  بنابر این امروزمن  احتیاج به مربی و استادی  دارم که به من بیاموزد که با بی قانونی چگونه قانونی برخورد کنم !!. امروز من احتیاج به معلمی دارم که به من بیاموزد چگونه باید از خود و اعتقاد خود  در مقابل ظلم  برخی ازمجریان قانون  دفاع نمایم.   از برادران ایمانیم و تمامی  دراویش و خصوصا جناب آقای شریعت   شرمنده ام که نتوانستم از حقوق قانونی  آنها دفاع کنم . من اطمینان دارم روزی خواهد آمد که نقابها برداشته می شود و مردم به حقایق پی می برند ، آن روز دیر نیست !!

نور : 

آقای بهروزی چندی پیش با خبر شدیم که پروانه وکالت شماابطال گردیده است . علت و دلایل آن چه بوده است ؟؟

بعد از صدور حکم بدوی در شعبه112 دادگاه جزایی قم از سوی مرکز امور مشاوران حقوقی  قوه قضائیه  احضار  وبدون توجه به اظهارات و دفاعیات تقدیمی  ازاول شهریور ماه 85 پروانه وکالت اینجانب  تعلیق گردید و در نهایت پس از گذشت دو سال  ابطال شد . مسئولین مرکزامور مشاوران علت  ابطال را گزارش  اداره اطلاعات عنوان نمودند و دفاعیات قاطع وقانونی  از موکل محترم جناب آقای شریعت ودراویش را جرم دانسته  و بر خلاف موازین قانونی، درویشی و اعتقادات من راازدلایل ابطال پروانه وکالت عنوان نموده اند.

نور:

آقای یداللهی آیا پروانه وکالت شما نیز ابطال گردیده است ؟؟

خیر . بعد از صدور حکم شعبه 112 دادگاه عمومی جزائی قم مبنی بر5 سال محرومیت ازشغل وکالت برای اینجانب و همکار محترم آقای امید بهروزی وانتشار این خبر در رسانه ها و مطلع شدن کانون وکلای دادگستری فارس از این موضوع،هیأت مدیره محترم آن کانون طی نامه ای به ریاست محترم قوه قضائیه و ریاست محترم دادگاههای تجدید نظر استان قم از اینجانب حمایت نموده و با استدلال قانونی و قضائی حکم صادره از شعبه بدوی را بر خلاف قانون دانسته و تقاضای نقض آن را نمودند . که این موضوع مورد توجه قضات دادگاه تجدید نطر قرار گرفت و 5 سال محرومیت از شغل وکالت درحکم دادگاه تجدید نظر حذف گردید . کانون وکلای دادگستری فارس با بررسی موضوع و اخذاظهارات اینجانب به این استدلال رسیدند که بنده و همکار محترم اقدامی بر خلاف حق وشأن شغل وکالت انجام نداده ایم و با حمایت قانونی و صنفی خود در واقع از استقلال وکیل و کانون وکلا دفاع نمودند .

اما متأسفانه مرکز امور مشاوران حقوقی قوه قضائیه نه تنهاحمایتی از وکیل تحت پوشش خود نکرد بلکه بنا به توصیه و گزارش برخی مقامات امنیتی  پروانه آقای امید بهروزی را ابتدا به ساکن تعلیق و سپس ابطال نمود در پرونده  تخریب حسینیه شریعت و پرونده دراویش گنابادی عملاً اثبات شد که نه تنها مرکز امور مشاوران حقوقی قوه قضائیه از خود استقلالی ندارد   بلکه وکلای قوه قضائیه نیز بر خلاف ادعای رئیس مرکز( آقای حجازی) ، هیچگونه  استقلالی ندارند  و وکلایی هستند که از مردم دفاع میکنند ولی خود مدافعی ندارند ( وکلای بی مدافع ).

لازم به ذکر است که همکار دیگر اینجانب آقای مصطفی دانشجوکه ایشان نیز از وکلای قوه قضائیه بودند و وکالت عده ای از دراویش گنابادی را درجریان تخریب حسینیه شریعت بعهده داشتند و برعلیه مسئولین و مسببین این غائله اعلام شکایت نموده بودند براساس گزارش معاون امنیتی دادستان کل کشور پروانه وکالت ایشان نیز معلق و سپس ابطال شد .

در اینجا لازم می دانم از هیأت مدیره محترم کانون وکلای دادگستری فارس و اتحادیه کانون وکلاهای ایران و همکاران محترم در استان فارس که طی نامه ای با 187 امضاء(2) از اینجانب و استقلال وکیل و کانون وکلا دفاع نمودند ،تشکر و قدردانی نمایم .

 

  نور:

آقای یداللهی در خواست شما از مقامات و یا مسئولین قضایی چیست ؟

به صورت شخصی  هیچ درخواستی نداریم .اگر تهدید وزندان و زجرو شکنجه روحی و روانی وتخریب حسینیه های دراویش و منازل آنها و ایجاد محرومیتهای مختلف ،  باعث اعتلای دین و  شکوفایی فرهنگ واقتصاد و  وحدت جامعه و سربلندی ملت ما  می شود و عقلای قوم به این تشخیص رسیده اند ،حرفی نمی ماند اما به صورت معمول انتظار می رفت که مخصوصاً ریاست  محترم قوه قضائیه  یا مقامات مسئول از اختیارات  خود استفاده می نمودند واز برخوردهای غیرقانونی  و خلاف شرع جلوگیری نموده تااعتماد ملت نسبت به دستگاه حاکمه سلب نگردد  . و حرف آخر آنکه

                        آه دل درویش به سوهان ماند       گر خود نبرد ،برنده را تیز کند 

 

 

-پاورقی—————

(1)-لایحه تجدید نظرخواهی آقای فریبرز یداللهی

http://www.majzob.net/fa/content/view/113/11/

لایحه تجدید نظرخواهی آقایان فرشید یداللهی و امید بهروزی

http://www.majzob.net/fa/content/view/112/11/

 لایحه تجدید نظر خواهی امیر اسلامی

http://www.majzob.net/fa/content/view/294/11/

لایحه فرجام خواهی آقای غلامرضا هرسینی http://www.majzob.net/fa/content/view/114/11

/

(2)_ نامه186 نفر از وکلای استان فارس در حمایت از وکلای دراویش

 http://www.majzob.net/fa/content/view/115/11/