مجلس صبح شنبه ۱۳-۱۰-۹۳ (آلوده نکردن دل به چرک دنیا – دست به کار و دل با یار – ابدی نبودن کار‌ها و حالات – خانم‌ها)

008

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

ما اصطلاحات فراوانی داریم که خیلی هم متداول هستند. منتها به کُنه معنایشان پی نمی‌بریم. مثلا می‌گوییم فلان پارچه چرک تاب است یا پارچه‌ای که رنگ روشن دارد یک لک جزئی هم رویش دیده می‌شود. همین را برای دل‌ها هم حساب کنید، دل‌های مردم و ما نیز همینطور است، باید سعی کنیم که دلمان رنگ چرک نگیرد. چرک به هر جهت می‌آید، شما اگر هفته‌ای یک بار، دو هفته یک بار، ماهی یک بار حمام بروید دست بزنید چرک می‌آید. چرک لازمه‌ی وجود این دنیاست. ولی باید سعی کنیم چرک دنیا را به خودمان نگیریم نه اینکه دنیا را فراموش کنیم، نه! نمی‌توانیم فراموش کنیم الان در دنیا هستیم ولی آن دنیا و آن مسیری که قبلا داشتیم نباید فراموش کنیم.

قبلاً صحبت کرده‌ایم راجع به جدا کردن شیطان از آدم و اینکه هر دو را فرستاد به کره‌ی زمین به اینجا. باید همیشه یادمان باشد که این زندگی، زندگی است که ما را از آرامش و سکون و نعمت‌هایی که در بهشت داشتیم بیرون کردند، همین زندگی است، شرح حال همین الانِ همه‌ی ماست،‌‌ همان کسی که هیچ ناراحتی ندارد، اگر نگاه کند در قدیم در زندگی‌اش ناراحتی خیلی بوده، منتهی باید این‌ها را تحمل کند و رد کند. با توجه به اینکه خداوند از وقتی که مقرر کرد انسان به صورت اجتماعی زندگی کند، خود دیدن اینکه انسان با یک عده‌ای هم درد است برایش موجب تسکین می‌شود. یعنی توجه می‌کند به اینکه این امری است که نه تنها من دارم، همه دارند هر کسی به یک نحوی. این جمله‌ای که می‌گویند «دست به کار و دل با یار» اگر درست اجرا کنیم و توجه کنیم زندگی‌مان آرامش و لذت پیدا می‌کند. توجه کنیم که هیچ کار و حالتی، ابدی نیست. همانطوری که در حالات بدنی گرسنگی و تشنگی همیشگی نیست، فوری رفع می‌شود. این توجه را کنید و این‌که این همه توصیه کرده‌اند به عکس آنچه که می‌گویند، این چیز‌ها برای خاموش کردن و سست کردن فعالیت نیست بلکه بلعکس، این توجهات را اگر کنیم در مقابلِ هیچ ناراحتی که از بین نمی‌رود [صبر می‌کنیم و آن حالت را رد می‌کنیم]. توجه به خدا به اینکه همیشه در حال ذکر، یعنی در حال توجه به خداوند باشیم و در درجات بالا‌تر در حضور خدا، این حالات به ما نیرو می‌دهد و با آن می‌توانیم زندگی کنیم. ان‌شا‌الله.

شعر باباطاهر که برگرفته از اخبار است می‌گوید:

یکــی درد و یکـی درمـــان پسنــدد  / یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران  / پسنـــدم آنچه را جانـــان پسندد