عرفان اسلامی جزو متن اسلام است

Imageتفسيرهای عرفانی را به عنوان تفسير اصطلاحی كه دم دست و سر زبان‌هاست نمی‌شود به حساب آورد. تفسير مراتبی دارد كه اين‌ها مرتبه‌ای از تفسير هستند و نمی‌شود گفت تفاسير معمولی‌اند، زيرا اين‌ها در مرتبه‌ای ديگر و با مبانی و معارف ديگر تفسير هستند؛ يعنی اين‌ها تفسير انفسی هستند نه آفاقی. 

آيت‌الله «سيدمحسن موسوی‌ تبريزی»، مدرس حوزه علميه قم، نويسنده كتاب «مقدمه عرفان عملی و طهارت نفس» و مصحح تفسير «المحيط الاعظم» در گفت‌و‌گو با سرويس انديشه خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، در مورد تأثيرپذيری عرفان اسلامی از قرآن و روايات، با اشاره به مطلب فوق گفت: همان‌طور كه اسلام، دارای اخلاق و عبادت است، دارای عرفان هم است.

وی افزود: در قبل و بعد از اسلام عرفان و مكتب‌های مختلفی در مكان‌های مختلفی بوده‌اند كه احيانا ارتباطی با مبانی اسلامی نداشته‌ يا مبانی مخالفی داشته‌اند، اما چيزی كه ما به عنوان عرفان اسلامی می‌شناسيم، جزو اسلام و متن اسلام است و جدای از آن نيست.

موسوی تبريزی تأكيد كرد: بعضی اشخاص فكر می‌كنند كه بعضی از عرفا ذهنيت خود را بر قرآن تحميل كرده‌اند. ممكن است ناخودآگاه اين اتفاق بيفتد، اما اين كار معمول نيست و عرفا می‌خواهند آن‌چه كه از آيات قرآن، سخنان ائمه اطهار(ع) و حضرات معصومين(ع) بيان‌ شده است را شرح و تفسير كنند، از قبيل: سيدحيدر آملی كه تمام نوشته‌های ايشان همين‌طور است. اگر اين كار آگاهانه باشد، خود عارف به اين مطلب اشاره می‌كند.

وی يادآور شد: افرادی مانند مرحوم ملا «عبدالرزاق كاشانی» از عرفای به نام اسلامی، در تأويلاتش كه دو جلد است، شخصا در مقدمه اشاره صريح دارد كه اين نوشته، تأويل است و تفسير نيست و اگر نامش را تفسير بگذاريم تفسير به رأی می‌شود. سيدحيدر آملی اما به طور جد تمام سعی‌، ريشه، مبنا و اساس آن چه می‌خواهد بفهمد همان است كه از آيات قرآن و روايات ائمه(ع) به دست می‌آيد و چيزی از خود بر قرآن و آيات تحميل نكرده است.

اين مدرس حوزه علميه قم در پاسخ به اين پرسش كه تفسير «المحيط الاعظم» سيدحيدر آملی دارای چه ويژگی‌هايی است؟، تأكيد كرد: سيدحيدر آملی قرآن را در 7 جلد به طور كامل و با خط خود تفسير كرده است، اما كتابی كه من چاپ كرده‌ام، قسمت مقدمه شرح ايشان و تفسير سوره حمد در 7 جلد است. جلد 1 تا 4، مقدمه تفسير؛ جلد 5 و 6، تفسير سوره حمد و جلد 7 به فهارس (اعلام، موضوعات و اسمای ائمه اطهار (ع)) برای راهنمايی افراد محققين اختصاص يافته است.

اين عرفان‌پژوه خاطرنشان كرد: تفسير «المحيط الاعظم» دارای دو ويژگی است: 1. تفسير قرآن به قرآن است؛ يعنی آيات قرآن را با شواهد ديگر آيات تفسير و شرح كرده است. 2. بيشتر توجه‌اش به مبانی عرفان است؛ يعنی می‌توان آن‌را يك تفسير عرفانی دانست. اما اين تفسير، در عين حال با تفسيرهای عرفانی ديگر نيز تفاوت بسيار دارد، زيرا هم مفصل است و هم براساس آيات قرآن و معارف اهل ‌بيت عصمت و طهارت(ع) نوشته شده است. ساير تفاسير عرفانی شايد غالبا اين‌طور نباشند، اما اين ويژگی‌ها در اين كتاب بسيار برجسته و روشن است و نشان می‌دهد تفسير عرفانی آن براساس خود قرآن و معارف اهل بيت(ع) است.

وی درباره روش سيدحيدر آملی در كتاب تفسير «المحيط الاعظم» گفت: عمده روش ايشان در بيان مطالب، توجه به خود آيات قرآن و معارف اهل بيت(ع) است؛ يعنی آن‌چه برای مطالبش شاهد و استدلال می‌آورد، عمدتا از خود قرآن و توجه به سخنان ائمه اطهار(ع) است.

وی در مورد ارزش و جايگاه تفاسير عرفا گفت: اين تفسيرها را به عنوان تفسير اصطلاحی كه دم دست و سر زبان‌هاست نمی‌شود به حساب آورد. تفسير مراتبی دارد كه اين‌ها مرتبه‌ای از تفسير هستند و نمی‌شود گفت تفاسير معمولی‌اند، زيرا اين‌ها در مرتبه‌ای ديگر و با مبانی و معارف ديگر تفسير هستند؛ يعنی اين‌ها تفسير انفسی هستند نه آفاقی.

موسوی تبريزی در مورد اثر جديدش خاطرنشان كرد: تصحيح شرح «فصوص‌الحكم» سيدحيدر آملی را در دست دارم. مقدمات اين كتاب توسط «هانری كربن» چاپ شده و اصل كتاب تا به حال چاپ نشده است. در حال حاضر در مرحله تحقيق و تكميل هستم كه شايد تا سال بعد طول بكشد.