سي تير ؛ فرياد يك ملت

Image

در گوشه اي از گورستان ابن بابويه ،در شهر ري ،برروي مصطبه اي كه نيم متر ازسطح زمين بلند تر است ، بيست وچهار گور سنگ ،همه به يك شكل ويكسان دردو رديف پهلوي همآرميده اند . بر روي هر يك از اين گور سنگ ها مي خوانيد :‹‹ شهيد راه وطن …. تاريخ شهادت ۳۰ تير۱۳۳۱ ›› 

 

نمايندگان سلطنت طلب وطرفدار انگليس با انتخاب قوام به نخست وزيري ،اميد بيهو ده اي داشتند كه وي بتواند پشتيبانان پيشين خود را از مصدق جدا كند ،در حاليكه جبهه ملي – با حمايت حزب توده – از مردم خواستند تا در پشتيباني از مصدق به اعتصابات مومي وتظاهرات گسترده دست بزنند . شاه نخست تلاش كرد تا با توسل به ارتش بحرانرا آرام سازد ،اما پس از پنج روز تظاهرات گسترده ،خونريزي وپيدا يش نشانه هايي ازنافرماني در ارتش، تسليم شد و از مصدق خواست تا دولتي جديد تشكيل دهد .

سي تير ؛ فرياد يك ملت

در گوشه اي از گورستان ابن بابويه ،در شهر ري ،برروي مصطبه اي كه نيم متر ازسطح زمين بلند تر است ، بيست وچهار گور سنگ ،همه به يك شكل ويكسان دردورديف پهلوي همآرميده اند . بر روي هر يك از اين گور سنگ ها مي خوانيد :

‹‹ شهيد راه وطن …. تاريخ شهادت ۳۰ تير۱۳۳۱››

اينجا آرامگاه شهداي ‹‹قيام ملي 30 تير›› است ،روزي كه مردم در سراسر ايران با مشت وفرياد خود ،با چوب و سنگ به پيكار با تانك ومسلسل وسرنيزه برخاستند ،وپيروزشدند .البته حتي در تهران كشته خيلي بيش از اينها بود .اين چندتن را به گونه اي نمادين در اينجا وبدين گونه به خاك سپردند تا نشانه ويادبود جانها وخون هايي باشد كه ملتما درراه استقلال وآزادي خود ودرنبرد عليه استعمارواستبداد نثار كرده اند .
در اين روز مردم يك صدا فرياد ميزدند :
‹‹از جان خود گذشتيم ،با خون خود نوشتيم ، يامرگ يا مصدق ! ››

در چها ردهم تير 1331 دكتر مصدق با توجه به افتتاح مجلس دور هفدهم بنا بر سنت پارلماني استعفا نمود .
در چنين اوضاعي رأي اعتماد مجدد به دكتر مصدق ازنظر گاه مصالح ملي در برخورد باقضيه ديوان لاهه حا ئز اهميت بود .زيرارأي عدم اعتماد مجلس به دولت مصدق تنهاابراز عدم اعتماد به يك دولت وشخص رئيس آن نبود ،بلكه عدم اعتماد وپشتيباني مجلسرا از كاركرد دولت در ديوان لاهه به همراه داشت ومي توانست دررأي صادره ديوان تأثيري منفي براي ايران به دنبال داشته باشد .

عوامل وابسته و علاقه مند به سياستهاي انگليس در ايران قبلا تمهيدات لازم را بهوجود آوردند ورياست مجلس را دراختيار گرفتند . دكتر سيد حسن امامي كه به امام جمعه وابسته به دربار وسياست انگلستان مشهور بود ،توانست مسند رياست را از نامزد جبهه ملي دكتر معظمي بگيرد .دراين رأ گيري امامي 39 رأي ودكتر معظمي 35 رأي را كسب نمودند . در اثنا استعفا دكتر مصدق موج حمايت مردمي ازسرتاسر كشور براي نخست وزيري مجدد وي صورت گرفت وتظاهرات پي درپي واعتصابات گسترده درتهران وشهرهاي ديگر به عملآمد .درنهايت در15 تير با فشار افكار عمومي وتلاش نمايندگان جبهه ملي در مجلس دريكرأي گيري كه در جلسه سري انجام شد ، دكتر مصدق مجددا به نخست وزيري انتخاب گرديد .نتيجه اين رأي گيري چنين بود: دكتر مصدق 52 رأي، قوام دو رأي،و 10 ورقه سفيد بود .

روز 19 تير ،شاه فرمان نخست وزيري مصدق را صادر كرد .دكترمصدق اهم سياست خود رااصلاحات داخلي اعلام كرد وبر اين اساس تقاضاي تصويب لايحه اختيارات به مدت شش ماه در مورد ‹‹ اتخاذ سياستهاي مالي،اقتصادي،اداري موازنه بودجه مملكت از درآمد نفت،اصلاحات وتصرفات در دستگاه دادگستري ،بانك ملي وايجاد سازمانهاي محلي در ولاياتوايالات را نمود .

در اين اثنا اختلافات دكتر مصدق با شاه در تصدي مقام وزارت جنگ وارد مرحله بحرانيشد . شاه اصرار داشت كه مثل هميشه وزير جنگ وتمام مقامات نظامي را خود منصوب كنداما دكتر مصدق با اين امر مخالف بود زيرا خوب مي دانست كه چنين وضعي اين امكان رابه شخص شاه وسياستهاي انگلوفيل وي مي دهد كه درروند اجراييات دولت اخلال كند ومانعدستيابي به اهداف ضد استعماري او شود .همين مسئله منجر به استعفاي وي شد . در متناستعفا آمده بود كه ‹‹ چون در نتيجه تجربياتي كه در دولت سابق به دست آمده پيشرفتكار دراين موقع حساس ايجاب مي كند كه پست وزارت جنگ را شخصا عهده دار شوم و اينكار مورد تصويب شاهانه واقع نشد البته بهتر آن است كه دولت آينده را كسي تشكيل دهدكه كاملا مورد اعتماد باشد وبتواند مصوبات شاهانه را اجرا كند با وضع فعلي ممكننيست مبارزه اي كه ملت ايران شروع كرده است ،پيروزمندانه خاتمه دهد .

اين عمل واكنش شديدي را به همراه داشت . نمايندگان سلطنت طلب وطرفدار انگليس باانتخاب قوام به نخست وزيري ،اميد بيهو ده اي داشتند كه وي بتواند پشتيبا نان پيشينخود را از مصدق جدا كند ،در حالي كه جبهه ملي – با حمايت حزب توده – از مردمخواستند تا در پشتيباني از مصدق به اعتصابات عمومي وتظا هرات گسترده دست بزنند .شاه نخست تلا ش كرد تا با توسل به ارتش بحران را آرام سازد ،اما پس از پنج روزتظاهرات گسترده ،خونريزي وپيدا يش نشانه هايي از نافرماني در ارتش، تسليم شد وازمصدق خواست تا دولتي جديد تشكيل دهد .در جريان ناآرا ميهاي تيرماه اعتصابات گستردهاي در شهرهاي مهم برگزار شد وبيش از 250 تظاهر كننده در تهران ،همدان، اهواز،اصفهان وكرمانشاه كشته ويا به شدت زخمي شدند . طبق آماري كه در سال بعد از مفقوداناين روز به دست آمد معلوم شد 105 نفر نيز مفقود شده اند كه اين عده را هم مي بايستجزء شهدا به محسوب كرد .

مصدق پيروزي خود را باحمله هاي شديدي عليه شاه ،ارتش ،اشراف زمين دار ومجالس سناوشوراي ملي دنبال كرد . او سلطنت طلبان را از كابينه اخراج كرد ، خودش كفيل وزارتجنگ شد ؛ سي تير راروز قيام مقدي ملي وقربانيان اين روز را شهداي ملي اعلام كرد ؛زمين هاي رضا شاه را به دولت باز گرداند ؛ بخشي از بودجه دربار را قطع كرد وبهوزارت بهداري داد ؛ بنيا دهاي خيريه سلطنتي رادرنظارت دولت درآورد ؛ ابوالقاسماميني را به وزارت دربارمنصوب كرد؛ شاه را ازبرقراري ارتباط مستقيم با ديپلماتهايخارجي ممنوع كرد ؛ شاهزاده اشرف ،خواهر دوقولوي شاه را كه فعاليت سياسي مي كردوادار به ترك كشور ساخت ؛ وازهراقدامي عليه روزنامه هاي توده اي كه درباررا‹‹مركزفساد، خيانت وجاسوسي ›› معرفي مي كردند خودداري كرد . در واقع، سرانجام ، خود مصدقهم درباررا به دخالت در سياست متهم كرد واطمينان داد كه يك كميته ويژه پارلمانيمسائل قانوني ميان كابينه وشاه را بررسي كند . در گزارش اين كميته آمده بودكهقانون اساسي سرپرستي واداره نيروهاي مسلح را در صلاحيت دولت قرار داده است ، نهشاه . بدين ترتيب ،شاه در ارديبهشت 1332 ،همه قدرت واختياراتي را كه از شهريور1320 به خاطر آن جنگيده بود ودوباره به دست آورده بود ،از دست داد .

مصدق با افسران ارتش هم به شدت بر خورد كرد . وي نام وزارت جنگ را به وزارت دفاعتغيير داد ،15 درصد از بودجه نظامي راكاهش داد واعلام كردكه دولت درآينده فقطتجهيزات دفاعي خواهد خريد .او،همچنين، يكي از بستگان خود را از مقام معاونت وزارتدفاع ملي كنار گذاشت ؛15000نفر را از ارتش به ژاندارمري منتقل كرد ؛وبودجهسرويسهاي اطلاعاتي را بسيار كاهش داد .افزون بر اين،مصدق دو كمسيون تحقيق ورسيدگيتشكيل داد :يكي زير نظر وزارت اقتصاد ودارايي براي بررسي دعاوي مربوط به فساد درتهيه و خريد تجهيزات ؛وديگري زير نظر كابينه براي بازرسي شيوه هاي ترفيع ارتشيهادر گذشته .همچنين، از پايان دادن به مأ موريت هيئت نظامي آمريكا سخن گفت ؛ 136نفرازافسران ارتش ،ازجمله 15 ژنرال را از ارتش بيرون كرد ؛ وبا گماردن تني چندازافسران مورد اعتماد خود به پستهاي مهم ،حكومت نظامي را عله مخالفان سياسي خود بهكاربرد . در اين هنگام ،يك وزير جنگ پيشين با تحصن درسنا ،اعلام كرد كه حكومتنظامي ‹‹مغاير با قانون اساسي ›› است ودولت را به ‹‹دامن زدن به جنگ طبقاتي ››متهم ساخت .

قيام 30 تير اين دستاورد مهم تاريخي را براي ملت ايران به همراه داشت كه اگر رهبريبا ويژگي ومقبوليت مردمي در صحنه حاضر شود واستوار وپايدار از منافع ملي وحقوق حقهمردم با حسن نيت دفاع كند بي گمان با پشتيمان وسيع توده اي همراه خواهد بود ونتيجهاين ايستادگي را ملت لمس كرده وبا چشمان خود خواهد ديد .

خسرو صادقي بروجني