مجلس صبح شنبه ۸-۹-۹۳ (بار مومنان بر پیغمبر – استقامت در امر – دقت در معنای آیات قرآن و یافتن وظیفه خود – خانم‌ها)

007

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

در قرآن آیاتی هست که ظاهراً عباراتش با هم متناقض است، ولی نه، متناقض نیست و بعضی آیات هم هست برعکس، تکرار یک مطلب است، هر کدام به جای خود. مثلاً آیه‌ای هست که می‌گوید: بگو به دیگران، خبر بده. وَلاَ تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ (بقره/۱۳۴﴾ نه حساب شما را از آن‌ها می‌خواهیم و نه حساب آن‌ها را از شما. یعنی هر کدام از شما دفترچه‌ی حساب مخصوصی دارید، به هم ربطی ندارند. این بود تا این‌که در سوره‌ی هود که نازل شد، بعدش پیغمبر فرمود: شَيَّبَتْنِي‏ سُورَةُ هُود؛ سوره ی هود مرا پير كرد. بعد در توضیحش حضرت فرمودند که از ناراحتی و یادآوری سنگینی وظیفه‌ای که دارم. آیه‌ای که فرمود، این بود: فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَكَ ﴿هود/۱۱۲﴾ مستقیم باش، اقامه کن با دقت به آنچه به تو امر شده. بعد می‌گوید و کسانی که با تو هستند و با تو مورد امرند، یعنی مسلمین. حضرت فرمودند که در واقع بار سنگینی وظیفه ملت را هم بر گردن من گذاشته‌اند. افرادی که می خواهند ایراد بگیرند و یا چیزی بگویند توجه ندارند که هر کدام در یک مورد است. حساب مردمانی که اصلا با پیغمبر آشنایی هم نداشتند حساب با خودشان است. ولی کسانی را که پیغمبر دست‌شان را گرفته و دستوراتی هم به ایشان داده، این‌ها فرق می‌کند این‌ها اگر خوب رفتار نکنند گناهشان به گردن بزرگشان است. نه اینکه خودشان گناهی ندارند یا هر چه بخواهند گناه کنند؛ نه، مشترکاً در گناه شریک هستند.

البته با این وجود پیغمبر حق داشت که می فرماید: بار زندگی من را اذیت می‌کند. به مناسبت‌های مختلف خداوند به پیغمبرش دلداری داده گفته: اینقدر جوش نزن، من نگفتم اینقدر جوش بزنی. یک جایی می‌گوید که تو اختیاردار این‌ها نیستی، اینقدر جوش نزن غصه نخور، انجام نمی‌دهند، ندهند، به تو چه! وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلاَّ مُبَشِّرًا وَنَذِيرًا (سبأ/۱۰۵﴾ تو فقط کارت این است که خبر خوب به آن ها بدهی و خبر بد، یعنی مژده بدهی که کار های خوب شما پاداش خوب دارد و کار های بد شما پاداش بد. وَمَا عَلَيْنَا إِلاَّ الْبَلاَغُ الْمُبِينُ ﴿یس/۱۷﴾ جوش نزن، که تو مامور رساندن این حرفی، مامور رساندن این امریه هستی، وظیفه‌ی دیگری نداری جز اینکه این پیام را برسانی. این البته در وقتی است که پیغمبر خیلی ناراحت می‌شدند. دو – سه جا خداوند  می‌فرماید: لَّسْتَ عَلَيْهِم بِمُصَيْطِرٍ ﴿غاشية/۲۲﴾؛ لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَّفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ ﴿شعراء/۳﴾ تو که داری خودت را می‌کشی از اینکه این‌ها ایمان نمی‌آورند، ایمان به دست تو نیست. خداوند می‌گوید من اگر خواستم به آن‌ها ایمان می‌دهم و اگر نخواستم نمی‌دهم. البته نگویید که ما هم همینطوری هستیم، نه، این خطاب به پیامبر است. خطاب خداوند به پیغبر است. ما باید وظیفه خودمان را رفتار کنیم.

به هر جهت قرآن را بخوانید با دقت. در هر باری که می‌خوانید به معنای هر جمله‌ای که می‌خوانید دقت کنید. به اینکه این معنا در چه زمانی گفته شده دقت کنید تا وظیفه خودتان را پیدا کنید.