این بار علاوه بر دم خروس، خود خروس هم پیداست!
واقعا یک داستان غمانگیز است در ایران که شاید آنچه در آنجا اتفاق افتاده است، بخصوص در خارج از کشور یا کسانی که دور از صحنه هستند، قابل حس و درک و لمس نباشد. ولی جوانها با تمام وجودشان احساس میکنند. در خیابان میروند احساس ناامنی میکنند. در دانشگاه هستند احساس ناامنی میکنند. پسر و دختر باهم سلام و علیک میکنند، احساس ناامنی میکنند. حتا من بارها خودم شاهد بودم که دختران و پسران جوانی که ازدواج کردهاند، نامزد همدیگر هستند یا به اصطلاح به عقد شرعی همدیگر درآمدند یا فرض کنید که مثلا یکسال از ازدواجشان گذشته، دوسال از ازدواجشان گذشته و بچه ندارند، در سفر به شهرستانها جلوشان را میگیرند، در خیابانها جلوشان را میگیرند. از این جداگانه بازجویی میکنند، از آن جداگانه بازجویی میکنند