برچسب: مقالات

گزیده‌ای از مقالات شمس تبریزی

Molavi Shams sufi vیکی سخن ماهی می‌گفت، یکی گفتش که خاموش، تو چه دانی که ماهی چیست؟چیزی که ندانی چه شرح دهی. گفت: من ندانم که ماهی چیست؟ گفت: آری، اگر می‌دانی نشان ماهی بگو. گفت: نشان ماهی آنست که همچنین دو شاخ دارد همچون اشتر. گفت: من خود نمی‌دانستم که ماهی را نمی‌دانی الّا اکنون که نشان دادی چیز دیگر معلوم شد که گاو را از اشتر نمی‌دانی.*** گفتم: جنبیدن بر دو نوع است. یکی را شکنجه می‌کنند، هم می‌جنبد از زخم چوب می‌جنبد و آن دگر در لاله‌زار و ریاحین و نسرین. پی هر جنبش مرو …

گزیده‌ای از مقالات شمس تبریزی

یکی سخن ماهی می‌گفت، یکی گفتش که خاموش، تو چه دانی که ماهی چیست؟ چیزی که ندانی چه شرح دهی. گفت: من ندانم که ماهی چیست؟ گفت: آری، اگر می‌دانی نشان ماهی بگو.گفت: نشان ماهی آنست که همچنین دو شاخ دارد همچون اشتر. گفت: من خود نمی‌دانستم که ماهی را نمی‌دانی الّا اکنون که نشان دادی چیز دیگر معلوم شد که گاو را از اشتر نمی‌دانی. *** گفتم: جنبیدن بر دو نوع است.  یکی را شکنجه […]

«هنر و زیبایی در عرفان ایران»: مجموعه مقالات درباره هنر و زیبایی در نشریه عرفان ایران

پدیدآورندگان، گردآورنده: لادن اعتضادیموضوع: عرفان و هنر – مقاله‌ها و خطابه‌ها، عرفان – ایران – مقاله‌ها و خطابه‌هاناشر: حقیقتمحل نشر: تهرانقطع: رقعینوع کتاب: گردآوریزبان اصلی: فارسیقیمت: ۷۰،۰۰۰ ریالنوع جلد: شومیزتیراژ: ۱۰۰۰تعداد صفحات: ۳۴۶تاریخ نشر: ۱۳۹۰/۵/۲۲رده دیویی: ۰۲۹۰۷۸۳شابک ۹۷۸-۶۰۰-۵۲۳۱-۱۸-۲ در این کتاب، به بررسی تأثیر متقابل عرفان و هنر پرداخته شده است. کتاب حاضر، مجموعه‌ای است از بیست مقاله پیرامون هنر و زیبایی و تأثیر آن در عرفان که بنابر موضوع در پنج فصل طبقه‌بندی گردیده‌اند. […]

راز نابگشوده علي(ع) با ياد مولوي مقاله ای از دکتر تنهایی

Imageمن ذوالقرنين ذكر شده در كتب پيشين هستم. من سنگي هستم كه از من دوازده چشمه جاري شده است. خاتم سليمان نزد من است. من كسي هستم كه وظيفه حساب رسي تمام مخلوقات خدا را به عهده دارد. من لوح محفوظ و جنب الله هستم ، من قلب خدايم.»(8) و يا: «من آدم و نوح اول بودم، من ابراهيم بودم، همان گاهي كه او را در آتش مي انداختيد، من موسي، مونس مؤمنينم. من گشاينده سبب ها و راه ها هستم. من به وجود آورنده ابرها هستم و پديدآورنده درختان وميوه ها و جاري كننده چشمه ها… من زمين را گستردم و كوه ها را برافراشتم. من تقسيم كننده بهشت و جهنمم… من همين كتابي هستم كه در آن شكي نيست. من اسامي حُسني هستم… موسي از من اقتباس و پيروي كرد و هدايت شد… من كسي هستم كه جبرئيل و ميكائيل خدمتگزارم هستند.

اعياد و عبادات حکيمان

Imageاخوان‌الصفاء و خلان الوفاء نام يك جمعيت سري با مشرب فلسفي و عرفاني است كه در سدة چهارم هجري در بصره و بغداد تشكيل شد و مرامنامه خويش را ترويج اخوّت و صفا در ميان خلايق و از ميان بردن اختلافات فكري و مذهبي از طريق ترويج عقل و هماهنگ‌سازي عقل و دين قرار داد. در اين نوشتار، نظريه اخوان‌الصفاء دربارة اعياد و عبادات ديني مورد بحث قرار گرفته است. اخوان الصفاء بنا به مشرب باطني و عرفاني خويش اين اعياد و عبادات (يا مناسك ديني) را در سه سطح تفسير مي‌كنند. ابتداء تفسير اهل شريعت است، سپس تفسير اهل فلسفه و سپس تأويل اهل حكمت (يا اخوان‌الصفاء). اخوان الصفاء با شريعت و عمل به آن مخالفت نيستند، بلكه تفسيري مخصوص به خويش از احكام و مناسك آن دارند.

خلاصه ترجمه ای از خطبه غدیر خم

Imageجبرئيل 3بار بر من نازل شد با سلام پروردگارم- كه خود عين سلام است- و اين فرمانش كه در اين مكان بايستم و به همه شما از سفيد و سياه، اعلام كنم كه همانا علي‌ابن‌ابيطالب، وصي من و جانشين من و امام پس از من است. نسبت جايگاه او به من، نسبت جايگاه‌ هارون به موسي است، با اين تفاوت كه نبوت به من ختم مي‌شود. و او ولي شماست بعد از خدا و رسول خدا. و در اين باب خدا اين آيه از كتابش را مد نزول بر من قرار داد: بي‌گمان ولي شما خداست و رسول او و آنان كه ايمان آوردند؛ همان‌ها كه نماز به پا مي‌دارند و در حال ركوع زكات مي‌دهند. و اين علي‌بن‌ابيطالب است كه برپادارنده نماز بوده و در حال ركوع زكات داده. و اوست كه در همه حال و همه كار، تنها خداي عزوجل را مي‌جويد.

 

جوانمردان هنرمند و معرکه گيران بي باک

Imageلوطي ها جزء طبقة پايين محسوب مى‏شدند. آنها خاستگاهي مردمي داشتند و خود را «أخي» مي خواندند و بيشتر از ميان پيشه وران شهري برمي خاستند و با منش اهل تصوف پيوند محکم تري داشتند. عموما از سواد و معلومات عصر خود بهره اي نداشتند، امّا به ارزشهاى اخلاقى و اصول مروّت و انسانيّت پايبند و معمولا از معتمدترين افراد محل بودند. آنها دست و دل باز و بخشنده بودند؛ از اين رو عامه در توصيف رفتار جوانمردانه و بذل و بخشش افراد از اصطلاح «لوطى‏گرى» استفاده مى‏كردند.30 لوطيان به گروه، محله و شهر بسيار وابسته بودند و هرگاه لازم مى‏شد سرسپردگى خود را نشان مى‏دادند.

تصوف و اسلام؛ روزنه‌ای به آموزه‌های عرفانی مولانا

Imageتصوف، کلی‌ترین جلوه‌ی بعد باطنی اسلام است. راهی است که در آن انسانی از فردیت خود فرا می‌رود و به خدا می‌رسد. تصوف در چارچوب وحی اسلامی، راههایی برای رسیدن به یک زندگی پربار روحانی عرضه می‌کند. زندگی یی که در آن وجود انسان دگرگون می‌شود و به فضیلت‌های اخلاقی آراسته می‌گردد و در نهایت به دیدار پروردگار (لقاء الله) می‌انجامد. به همین دلیل است که بسیاری از صوفیان در تعریف تصوف، این فرموده‌ی پیامبر اسلام درباره‌ی فضیلت اخلاقی (احسان) را نقل می‌کنند: «خدا را باید چنان عبادت کنی که گویی او را می‌بینی. چه، اگر تو او را نبینی، همانا او تو را می‌بیند.»

گناباد ؛ يادداشتي از مرتضي کاظميان

Imageگناباد اگر با زعفران معطر است و با هواي گرم و خشک، معروف، حالا چند روزي است که شهره شده به ميزباني روزنامه نگاري که در محکوميتش، تبعيد پنج ساله به اين شهر نيز آمده است. اگر روزي قرار بر اجراي اين حکم باشد، احمد و خانواده اش بايد حدود 300 کيلومتر از مشهد به سمت جنوب خراسان طي طريق کنند تا در چند کيلومتري آرامگاه ملاسلطان محمد بيدختي گنابادي، مشهور به سلطان عليشاه صوفي و عارف بزرگ قرن سيزدهم هجري، و قطب سلسله نعمت اللهي سلطان عليشاهي ، سکني گزينند. 

از زیدآباد تا گناباد

Imageنامه زیر یادداشتی است از عمار ملکی برای آقای زیدآبادی . از آنجا که در این نامه از گناباد به عنوان شهر درویشان نام برده شده ، سایت مجذوبان نور آن را منتشر می سازد :….احمد عزیز، با این همه به یک چیز غبطه میخورم و از یک چیز در عجبم. غبطه به حال اهالی گناباد و در عجبم از کار خدا که چگونه مقدر کرده بود که حتی در تقریر حکم تو بدست نامردان، درویشی ات لحاظ شود. خوشا به سعادت جوانان گنابادی که یک الگوی زیستن انسانی را درکنارشان ببینند و خوشا بحال گناباد، شهر درویشان، که درویشی مبارز را پذیرا باشد

برگهٔ بعد »