منبع: یادنامه صالح – حضرت آقای حاج شیخ محمدحسن بیچاره بیدختی صالحعلیشاه حقیقه (۴۸۸): اگر در مظهرى تجلّى دیدى، به همان مظهر دل بند شو که این محدود ترا به نامحدود رساند و این شرک تو را موحّد نماید و این پابندى از علایق خلاصت فرماید: ظاهرش بت معنى او بتشکن. زنى نزد بایزید آمد که شوهرم مىخواهد بر سر من زن بیاورد؛ ولو جازَ الکَشْفُ لى لَکَشَفْتُ النِّقابَ حَتّى تَرى انَّهُ لا یَنْبَغى لِمَنْ یَکونَ لَهُ مِثْلى اَنْ یَتَزَوَّجَ […]
دسته: گفتار صوفیان
حق الیقین – باب اوّل در ظهور ذات حضرت حق تعالى و تقدس
برگرفته از: حق الیقین فى معرفه رب العالمین – شیخ محمود شبستری باب اوّل در ظهور ذات حضرت حق تعالى و تقدس، که مقام معرفت است مشتمل بر حقایق حقیقت- هستى حق- تبارک و تعالى- پیداتر از هستىها است، که او به خود پیداست، و پیدایى دیگر هستىها بدو است: اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ (۲۴/ ۳۵). حقیقت- دلیل هستى او به حقیقت جز او نیست، که هیچگونه کثرت را به هستى او راه نیست، و […]
ذکر ابوبکر کتانى دینوری
منبع: شرح التعرف لمذهب التصوف – مستملی بخاری و امّا ابوبکر محمد بن على الکتانى الدینورى. از او چنین حکایت آوردهاند که گفت: در دل من گردکى بود از آن امیرالمؤمنین على بن ابىطالب [علیه السلام] نه غبار عداوت، لکن در خاطر من چنین میآمد که از آنجا که فتوت على بود چه بودى اگر همه عالم به معاویه رها کردى تا آن شر از عالم برخاستى. و مرا این خاطر از آن افتاده بود که در […]
شرح ارکان پنجگانهٔ اسلام – رکن سوم، چهارم و پنجم
برگرفته از تمهیدات – عینالقضات همدانی رکن سوم اى عزیز زکاه است که مصطفى- علیه السلام- بیان کرد و گفت: «الزکاه قنطره الإسلام». آن طایفه که مال دارند و زکات مال بر ایشان واجب آید، خود علم آن و کیفیّت آن دانند؛ أمّا ندانم که «إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساکِینِ» از این هشت گروه تو چه فهم کردهاى که در عمرى یکى بدست نیاید؟ این جماعت هشتگانه که علما گویند دیگر باشند، و آن جماعت که محقّقان […]
شرح ارکان پنجگانهٔ اسلام – رکن دوم
عینالقضات همدانی – تمهیدات رکن دوم نماز است که حق تعالى بیان و شرح آن مىکند که «حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاهِ الْوُسْطى وَ قُومُوا لِلَّهِ قانِتِینَ». و مصطفى- علیه السلام- نیز بیان کرد که «الصلاه عماد الدّین فمن ترکها فقد هدم الدّین». و نیز گفت: «المصلّى یناجى ربه». اما شرط صحّت نماز موقوفست بر طهارت که بىطهارت، نماز حاصل نیاید. از مصطفى بشنو که «مفتاح الصلاه الطّهور». درجه اوّل طهارت پاک کردن اعضا و اندامست از […]
به کار دین مشغول میباش تا دنیا پسِ تو دَوَد
فیه ما فیه – مولانا شخصی امامت میکرد و خواند «اَلْاَعْرَابُ اَشَدُّ کُفْراً وَ نِفَاقاً». مگر از رؤساء عرب یکی حاضر بود یکی سیلی محکم وی را فرو کوفت، در رکعت دیگر خواند «وَ مِنَ الْاَعْرَابِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ». آن عرب گفت «اَلْصَّفْعُ اَصْلَحَکَ». هر دم سیلی میخوریم از غیب در هرچه پیش میگیریم به سیلی از آن دور میکنند، باز چیزی دیگر پیش میگیریم باز همچنان قیل «ماطافه لنا هوالخسفُ و القذفِ […]
شرح ارکان پنجگانهٔ اسلام – رکن اول
عینالقضات همدانی – تمهیدات اى عزیز، مصطفى- علیهالسلام- گفته است که «طلب العلم فریضه على کلّ مسلم و مسلمه». و جایى دیگر گفت: «أطلبوا العلم و لو بالصین». طلب علم فریضه است، و طلب باید کردن اگر خود به چین و ماچین باید رفتن. این علم «ص» بحریست به مکّه که «کان علیه عرش الرحمن اذ لا لیل و لا نهار و لا أرض و لا سماء».کدام مکّه؟ در مکّه «أوّل ما خلق اللّه نورى». تا […]
دین ما کسی را کی رها کند تا او را به مقصود نرساند!؟
فیه ما فیه – مولانا گویند که معلّمى از بینوایى در فصل زمستان درّاعه کتان یکتا پوشیده بود. مگر خرسى را سیل از کوهستان در ربوده بود، مىگذرانید و سرش در آب پنهان. کودکان پشتش را دیدند و گفتند «استاد، اینکه پوستینى در جوى افتاده است و تو را سرماست، آن را بگیر.» استاد از غایت احتیاج و سرما درجست که پوستین را بگیرد. خرس تیزچنگال در وى زد. استاد در آب گرفتار خرس شد. […]
شرح «مُوتُوا قَبْلَ اَنْ تَمُوتُوا» و اقسام موت
حضرت آقای حاج ملاعلی گنابادی «نورعلیشاه ثانی» حقیقت موت بیاثریست و انفصال آن را اقسام است؛ یکی صفت تن است که ظاهر مرده و بجان زنده است که به مرگ انتباه است عالم عالمِ مردگان است، دیگر خلع است از تعیّن خود که هر ذرّه را آن به آن موتیست و حیاتی عالم بِرُمَّتِها در خلع و لُبس است پس حیاه پس از موت است. دیگر انسلاخ کلّ است که بُروز باطن است که طبیعی […]
تشیّع و تصوّف و عرفان – حاج دکتر نورعلى تابنده (مجذوبعلیشاه)
رَبِّ اشْرَحْ لى صَدْرى و یَسِّرْلى اَمْرى وَاحْلُلْ عُقْدَهً مِن لِسانى یَفْقَهوا قَوْلى. در مورد تشیّع و تصوّف (دو لغت در واقع براى یک حقیقت) محقّقین جدید بهخصوص غربىها اشتباهات فراوانى دارند. این اشتباهات سهواً یا عمدى است؛ بهواسطه این که از اوّل، مأموریت بعضى از آنها ایجاد فساد در داخل تشیّع و ایجاد تفرقه در داخل اسلام بوده است و همچنین براى آگاه کردن دستگاههاى استعمارى خودشان؛ بسیارى هم از روى خلوص نیّت به […]