Category: دین و اندیشه

برای تغییر این متن بر روی دکمه ویرایش کلیک کنید. لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.

چرا مولوی از شعر بیزار است؟

مولوی شعر را «دون‌تر متاع‌ها» مي نامد. مي‌گويد: «آخر آدمي بنگرد که خلق را در فلان شهر چه کالا مي بايد و چه کالا را خريدارند [تا] آن خرد و آن فروشد، اگر چه دون تر متاع‌ها باشد». اين يعني شعر را براي مشتريان شعر مي گفته است که : «کان شکر بي حد است. اين مقدار که در کاغذ پاره مي‌بيني، به قدر سيمي[=سکه‌‌ای]‌ست که پيش آورده‌اي. کان شکر در کاغذ تو نيست. به قدر سيم و خواستن تو به تو داده‌اند.»

 

 

 

 

Read More

خیال‌بندی موسیقی در غزلیات شمس

 
 

موسیقی، در نظر مولوی، پدیده ای آسمانی بود، بیهوده نیست که او عشق را خانه‌ای توصیف می‌کند که در و بامش همه از موسیقی و نغمه و شعر است. از نخستین لحظه‌ای که عشق شمس‌الدین او را از دانش کسبی دور ساخت  در مقابل، به دلش «شعر و غزل و دوبیتی آموخته شد» و موسیقی در تمامی آثار او رخنه کرد.

 

 

 

 

Read More
Category: دین و اندیشه

چرا مولوی از شعر بیزار است؟

مولوی شعر را «دون‌تر متاع‌ها» مي نامد. مي‌گويد: «آخر آدمي بنگرد که خلق را در فلان شهر چه کالا مي بايد و چه کالا را خريدارند [تا] آن خرد و آن فروشد، اگر چه دون تر متاع‌ها باشد». اين يعني شعر را براي مشتريان شعر مي گفته است که : «کان شکر بي حد است. اين مقدار که در کاغذ پاره مي‌بيني، به قدر سيمي[=سکه‌‌ای]‌ست که پيش آورده‌اي. کان شکر در کاغذ تو نيست. به قدر سيم و خواستن تو به تو داده‌اند.»

 

 

 

 

Read More

خیال‌بندی موسیقی در غزلیات شمس

 
 

موسیقی، در نظر مولوی، پدیده ای آسمانی بود، بیهوده نیست که او عشق را خانه‌ای توصیف می‌کند که در و بامش همه از موسیقی و نغمه و شعر است. از نخستین لحظه‌ای که عشق شمس‌الدین او را از دانش کسبی دور ساخت  در مقابل، به دلش «شعر و غزل و دوبیتی آموخته شد» و موسیقی در تمامی آثار او رخنه کرد.

 

 

 

 

Read More