سکوت رسانهها در قبال سه شب تحصن دانشجویان دختر خوابگاهی دانشگاه تهران
شب گذشته؛ دوم آذر سومین شب تحصن دانشجویان خوابگاه چمران بود. این تجمعات گرچه با قطع برق و بیتوجهی مسئولین به مسائل خوابگاه آغاز شد اما با سه مطالبهی مشخص، از سوی دانشجویان در حال پیگیری است. مطالباتی که بار دیگر صحبت از کلافگی دانشجویان از برخوردهای قیممآبانه، همراه با تبعیض جنسیتی با ایشان دارد. سه ردیف مطالبهی اصلی این دانشجویان به شرح زیر است:
۱- مسالهی هزینههای خوابگاه و ضعف امکانات رفاهی:
در پی سیاستهای تجاریسازی دانشگاهها، طرحی با عنوان درجهبندی خوابگاهها، از سوی وزارت علوم در سال جاری اجرا شد. در این رابطه، یزدانمهر؛ رئیس صندوق رفاه در مصاحبهای با باشگاه خبرنگاران جوان که در مورخ ۱۰ فروردین ۹۵ انتشار یافته بود اعلام کرد: « بحث رتبهبندی خوابگاههای دانشگاهی از ابتدا جزو برنامههای ما بوده و هماکنون حدود ۱هزار و ۱۶ خوابگاه دولتی در کشور وجود دارد که از همهی این خوابگاهها اجارهبهای یکسانی دریافت و این خلاف عدالت محسوب میشود.»
همچنین تقیزاده معاون تسهیلات صندوق رفاه دانشجویان با اشاره به اینکه طرح رتبهبندی خوابگاهها موجب تعدیلسازی در قیمت اجارهبهای خوابگاههای دانشجویی میشود خاطرنشان کرده بود: «هر چه امکانات خوابگاهها اعم از دسترسی دانشجو به مکانهای آموزشی، رفاهی، خریدی و… بهتر باشد قیمت اجارهبهای آن بالاتر از خوابگاهی خواهد بود که فاقد این امکانات است.»
جز موارد بالا که اشاراتی مبهم به معیارهای رتبهبندی خوابگاههای دانشجویی داشتند، هیچ گزارش دیگری مبنی بر آمارها و شاخصهای دقیق، قابل تشخیص و قابل انطباق منتشر نشده است.
از این رو امکان هیچگونه اعتراض یا درخواست تجدیدنظر برای دانشجویانی که خوابگاهِ محل سکونتشان درجه یک اعلام و با افزایش ناگهانی اجارهبها مواجه شدهاند؛ وجود ندارد و هیچ طریقی برای پیگیری و اصلاح قیمت مصوب باقی نمیماند.
در پی اعمال همین سیاست؛ خوابگاه چمران که از امکانات رفاهی نامطلوبی (نظیر یک سرویس بهداشتی به ازای هر ۲۰ نفر و یک سینک ظرفشویی برای هر ۴۰) به عنوان خوابگاه درجهی ۲ انتخاب شد و دانشجویان در آغاز سال تحصیلی با افزایش هزینههای خوابگاه روبهرو شدند.
مشکلاتی نظیر سیستمهای گرمایشی و سرمایشی فرسوده، قطع طولانی برق در شب، و مسألهی کیفیت نامناسب غذای سلف خوابگاه، مسائلی است که دانشجویان هر روز با آنها دست و پنجه نرم میکنند. اما این بار تنها مسائل رفاهی از این دست محل اعتراض نبود بلکه صحبت از سطحی دیگر از مصائب دانشجویان خوابگاهی دختر بود.
۲- ساعت رفت و آمد:
“من اگه بخوام یک شام بیرون بخورم به ساعت ۹:۳۰ نمیرسم. یا کلاس خارج از دانشگاهم باعث میشه تأخیر بخورم.”، “من عصرها کلاس زبان میرم. چند وقت پیش تماس با خانواده گرفته بودن. مادرم گفته کلاس میره. راهکار هم دادن که تایم کلاساشو عوض کنه چون اگه زیاد بشه تأخیراش گزارش میدیم بالا. تا جایی که قادر بودن مادرِ بنده رو نگران کردن. به عقیدهی مسئولین من به عنوان یک شخص ۲۱ ساله توانایی پاسخگویی علتهای تأخیرهایم را ندارم.”، “تئاتر کار میکردم و اجرا تا ۱۰ طول میکشه. سه بار هم بیشتر نمیشه تعهد داد. برم تو خیابون بخوابم؟”
گفتههای سه دانشجوی خوابگاهی را گفتیم که بنا به گفتهی مسئولین دانشگاه، بواسطهی یک بخشنامهی کشوری میبایست تا قبل از ساعت ۹:۳۰ به خوابگاه برگردند. و بعد از آن نیز اجازهی خروج ندارند تا ساعت ۶ صبح. در صورت تأخیر هم با خانوادهی فرد تماس گرفته میشود و در رابطهی فرد و خانوادهاش ورود میکنند.
یک فعال صنفی میگوید: «مسئلهی ما هرگز اثبات این نکته نیست که دانشجویان طبیعتاً به فعالیتهای علمی و تحصیلی اشتغال دارند و از این حیث تأخیر آنان پذیرفتنی است، یا ما خواستار پذیرفته شدن آنیم. ما خواهان به رسمیت شناخته شدن حقِ هر دانشجوی دختر – به عنوان یک انسان واجد قوهی اراده و تعقل – برای تنظیم ساعات ورود و خروج خود به هر دلیل مرتبط با زندگی شخصی وی میباشیم. بسیاری از دختران ساکن خوابگاه به سبب خارج شدن از چتر نظارتی و حمایتی خانوادهی خود، امکان جدیدی برای کسب تجربه، اعمال اختیار برای تعیین زمان و مکان و چگونگی فعالیتهای شخصی خود کسب کردهاند. از این رو تماسهای مسئولین خوابگاه با خانوادهی آنها نقشی جز دخالت و دستدرازی مستقیم در حریم خصوصی رابطهی آنان با خانوادهی خویش ندارد و اساساً چنین نقش نظارتی و قیممآبانهای بر مبنای هیچ اخلاق و عقلانیتی، واجد رسمیت و مشروعیت نیست.»
از طرف دیگر این تماسها نه فقط به شرح ماوقع، بلکه غالباً به بزرگنمایی و گزارش غلوآمیز دربارهی تأخیر دانشجو میپردازند. در این شرایط، هر نوع ارتباطی که میان فرزند و والدین حاکم باشد، نگرانی بیمورد خانواده را موجب میگردد.
وی در ادامه میگوید: «برای ما ساکنین چمران، تنها به اجرا درآمدن یا نیامدن، زینتی بودن یا نبودن قانون «لغو اسکان در صورت تأخیر یا غیبت بیش از ۳ بار» مورد بحث نیست؛ بلکه آنچه موضوع و ریشهی اصلی مخالفت صریح ماست، مجوزی است که دانشگاه به خود میدهد تا با دانشجویان دختر به مثابه زندانیان رفتار کند، پایگاه نظارتی در خوابگاه ایجاد کند و از ابزارهای گوناگون خود برای تثبیت این قدرت نامشروع استفاده کند. ابزارهایی مانند تماسهای تحقیرآمیز؛ که با ایجاد فضای ارعاب، بیهیچ هزینهای دانشجویان را به وسیله محدودیتی که خود به سبب ترس و فرایندهای سرکوب بر خود روا میدارند، کنترل میکند.
۳- حجاب اجباری در خوابگاه:
مطالبهی دیگری که دانشجویان در شب گذشته مطرح کردند پایان دادن به اجباری شدن حجاب در مجموعه است. طرحی که به گفتهی ایشان تجاوز به حریم خصوصیشان است. دانشجویان خواستار برداشتن بنر توهینآمیز عفاف و حجاب از مقابل درب گیت ورودی خوابگاه شدند.
جمعی از فعالین صنفی چمران در بیانیهای اینچنین مسئولینِ وضع موجود را خطاب قرار دادند: «صاحبمنصبان دانشگاهی، آنجا که سخن از ستم و تبعیض است، جهل بیدرنگ با چهرهها و زیورهای گوناگون پا در میان میگذارد؛ گاه صورتک خیرخواهی بر چهره دارد و گاه پرچمدار اخلاقی نمایشی است… و دریغ در این بار تبعیض برای ما نه در فضای غیرمتعهد و ناآگاه، بلکه در اتمسفری به جریان درآمده که داعیهدار دانش و فرهی است.
حضرات و جنابان، در روزگار ما بر هیچ انسان دانا و آگاهی پوشیده نیست که زنان و مردان در احساس، شعور، توانایی عقلی و اردهی انسانی، بیشک برابرند و بنابر این اصل، عقل سلیم حکم میکند حقوق انسانی دو جنس یکسانی باشد و هیچ وجودی اجازهی محدود نمودن و پایمال کردن حقوق مسلم دیگری را نداشته باشد.
رؤسا بزرگان و فرمانفرمایان دانشگاهی، زمانی که تنها برای دختران و زنان، قانونی مصوب و محدودیتی اعمال میکنید، سخن گفتن از تأمین امنیت و سلامت توجیهی بیش نیست. چرا که هر زن بر این اساس که از عقل و ادراکی برابر با همتایان مذکر خود بهرهمند است؛ توان درک موقعیت و تصمیمگیری در مورد امور مربوط به خود را دارد و دخالت بیدلیل خوابگاه و دانشگاه در زندگی شخص وی جز زیر سؤال بردن استقلال آزادی عمل و عزت نفس وی نمیتواند هدفی در پی داشته باشد.»
مشکلات و مسائل دانشجویان خوابگاه چمران دانشگاه تهران که به تحصن در خوابگاه انجامید؛ مشکلات مختص این دانشگاه نیست. بلکه دانشجویان دختر سایر دانشگاهها نیز از این برخوردهای توهینآمیز رنج میبرند و آنجا که روزنهای برای فریاد مییابند به این فشارهای روانی اعتراض میکنند.