دکتر یوسف خانمحمدی، مدیر گروه علوم سیاسی دانشگاه مفید
آیتالله سید محمود طالقانی که اکنون در آستانهی سی و هفتمین سالروز درگذشت او (۱۹ شهریور ۱۳۵۸) هستیم بهعنوان یک مصلح و قرآنپژوه، همواره دغدغهی اصلاح جامعه را داشت و مهمترین عامل اصلاح جامعه را «اصلاح فکر و اندیشه» و «فهم اقشار مختلف از دین مبین اسلام» میدانست. از نظر آیتالله طالقانی، پیامبر اکرم(ص) در پی «انقلاب فکری بود» تا با اصلاح فکر، به اصلاح سایر ساختهای زندگی انسان بپردازد و «توحید» را معیار و مبنای اصلاح معرفی میکرد.
واقعیت این است که «توحید» سرلوحه و نخستین دعوت پیغمبران است، دیگر اصول اعتقادی و اخلاقی، شعاعها و دوایر این نقطه مرکزیاند. «توحید» انقلاب فکری و اجتماعی انبیا(ع) است که از انقلاب و تحول درونی و باطنی بشر آغاز شده است. توحید، همان برگشت فکر به سوی مبدأ قدرت و حیات و هماهنگ کردن فطرت پاک انسان با نظام جهان است. پایداری پیامبران برای ایجاد چنین انقلابی بود که یکسره باطن و ظاهر زندگی بشر را مستقیم به سوی حق برگرداند، بدین جهت در هیچ حال و هیچ جا از اعلام این راز رستگاری کوتاه نیامدند؛ همانطورکه قرآن حضرت نوح(ع) را در حال جدال با قوم سرسخت و جاهل و هنگام ساختن کشتی، حضرت ابراهیم(ع) را در حال کوفتن تبر بر پیکر بتها و در درون شعلههای آتش، اسماعیل را در حال همکاری با پدر و زیر کارد، حضرت اسحاق و یعقوب(ع) را در میان کسان و در بستر مرگ و حال احتضار، حضرت یوسف(ع) را در تاریکی زندان و بالای کرسی قدرت، حضرت موسی(ع) را در برابر فرعونیان و در بیابان، حضرت عیسی(ع) را با حواریون بیابانگرد و بالای چوبهی دار و خاتم پیغمبران(ص) را در میان مکه و میدانهای جنگ به تصویر میکشد. همهی اینها تلاشها و مجاهدتهای پیشروان انقلاب فکری بشر را در تحقق «انقلاب عقلی» نشان میدهد. آیتالله طالقانی به دنبال اصلاحات بنیادی در جامعهی ایران بود و معتقد است اگر انقلاب تحولی در عقل و فکر تودهی مردم ایجاد نکند، پایدار نخواهد ماند و نهایتاً از اهداف و آرمانهای اولیهی خود منحرف خواهد شد: «تا آنگاه که انقلاب و تحولی در عقل و فکر پیش نیاید همه علاجها(درمانها)، سطحی و موقتی است.»آیتالله طالقانی جهت آگاهیبخشی در جامعه دست به نوآوریهایی در تفسیر قرآن زد و برداشتهای خلاقانه از آیات قرآن ارائه نمود، از این رو، در این یادداشت «مفهوم تقوای اجتماعی در تفسیر قرآن طالقانی» را به تأمل خواهیم گذاشت.
«تقوا» یکی از مفاهیم محوری قرآن کریم است و در مجموع ۲۵۸ بار مشتقات آن در قرآن مطرح شده است. به صورت کلی «تقوا» به معنای «اجتناب از اموری است که مورد رضایت خدا نیست». تقوا، از آن دسته مفاهیمی است که نسبت به دورهی جاهلیت تحول معنایی یافته است، هستهی اساسی معنیشناختی کلمهی تقوا در عصر جاهلیت، عبارت از دفاع موجود زنده؛ جانور یا انسان، در برابر نیروی خارجی مخرب بود. این اصطلاح، با حفظ معنای اساسی خود، وارد مفاهیم اسلامی شد ولی در آنجا، زیر نفوذ شدید کل نظام و تصورهای وابسته به «ایمان» قرار گرفت که به یکتاپرستی اسلامی تعلق داشت، چنان شد که تقوا، پس از گذشتن از مرحلهی میانی «ترس زاهدانه از کیفر الهی در روز پاداش» به آنجا رسید که معنای زهد و پارسایی خالص و محض پیدا کرد.
در این راستا، آیتالله طالقانی براساس نیازهای جامعه به قرآنپژوهی میپرداخت و در عین حال، به توسعهی معنایی مفاهیم قرآن برای حل معضلات و مشکلات جامعه نیز توجه ویژه داشت؛ از جمله مفاهیم اساسی قرآن، مفهوم «تقوا» بود که طالقانی برای نخستین بار به توسعهی معنای آن همت گماشت و از «تقوای فردی» به «تقوای اجتماعی» رسید تا آنجا که حتی معتقد بود تقوا اولاً بالذات اجتماعی است و سپس تقوای فردی مطرح میگردد. در این راستا، سقراط معتقد است که اگر بخواهیم حقیقت عدالت (یا تقوا) را در وجود یک فرد تشخیص دهیم، نخست باید تقوا را در اجتماع درک کنیم، مانند خط ریزی که خواندنش آنگاه که درشتتر نوشته میشود، میسرتر میگردد.
واقعیت این است که پیکرهی عمومی اجتماع از سه طبقه تشکیل شده است:
۱.دانشمندان و سیاستمداران
۲.سپاهیان و نظامیان
۳.تولیدکنندگان و سازندگان وسایل زندگی
هر یک از این سه طبقه دارای پیشه و خوی ویژهای مطابق با کار و وظیفهی خود هستند که بر حسب آن اجتماع صفت و نامی دارد. طبقهی اول، پیشه و خویی حکیمانه و فاضلانه، طبقهی دوم، شجاعانه و غیورمندانه، طبقهی سوم مولدانه و مقتصدانه است.
بر این اساس، وظایف هر یک از طبقات نیز مشخص میگردد؛ وظیفهی طبقهی نخست، تعیین وظایف و تنظیم قوانین طبق خیر و صلاح است. طبقهی دوم، تحت فرمان طبقهی اول، وظیفهی دفاع از حدود و اجرای قوانین را دارد و طبقهی سوم نیز وظیفهی تولید، مبادله و تأمین اقتصاد را عهدهدار است.
این در حالی است که قرار گرفتن هر طبقهای در حدود خود و بهرهمند شدن از آزادی به وسیلهی قوای انتظامی و اجرایی تحت فرمان حکام و دانشمندان، میسر میشود.
اگر «تقوای اجتماعی» برقرار ماند، هر طبقه و فردی از سرمایههای مادی و معنوی درست بهرهمند میشود و راه تکامل پیش میگیرد و اگر طبقهای از حد خود بیرون رفت و به حدود دیگران تجاوز نمود، پیکرهی جامعه دچار اختلال، ضعف و فنا میشود. این، نقش برجستهی «تقوا» است که در سازمان اجتماع ظاهر میشود.
آیتالله طالقانی پس از تعریف «تقوای اجتماعی» به «تقوای فردی» و تلازم انواع تقوا میپردازد:
سازمان درونی انسان سه قسمت است: پدیدآورندهی تعقل و تفکر که «ذهن» است، پدیدآورندهی تمایلات و لذات حیوانی که «شهوات» است، پدیدآورندهی خشم و دفاع که «غیرت» است.
کار «پدیدار عقلی و ذهنی» درک حقایق علمی و عملی، عاقبتبینی و صلاحاندیشی است. کار «پدیدار شهوت» تغذیهی تمایلات جنسی برای حفظ فرد است، کار «پدیدار غضب» به خدمت درآوردن عقل و ذهن در شرایطی است که استعداد پذیرش هدایت از میان رفته است.
اکنون که لغت تقوا و تحقق آن در سازمان اجتماع و فرد بررسی شد، میتوان گفت، معنای جامع تقوا «ضمیر بیدار» است و اثر آن هماهنگی قوای نفسانی و ظهور فضایل خلقی مانند عدالت، عفت و شجاعت است. برخی علمای اخلاق چون از این هماهنگی و وابستگی غفلت کردهاند هر خلق نیکو و نکوهیدهای را جدا بررسی نموده و برای آراسته شدن به آن دستوری داده و کمتر نتیجه گرفتهاند.
این در حالی است که تقوا از واژههای مخصوص قرآن و آیین است و حقیقت آن همهی کمالات معنوی و فضایل خلقی را در بر میگیرد و تنها پرهیز در ظاهر یا تسلیم به آیین نیست. در لغت فارسی«پروا» از «پرهیز» به حقیقت آن (تقوا) نزدیکتر است و بهتر است متقین را به «پروا پیشگان» ترجمه نماییم. در مقام نتیجهگیری باید گفت که کمرنگ شدن «تقوای اجتماعی» در جامعه بعضاً نتایج نامطلوبی را هم به بار آورده و تا حدی مانع توسعهی ایران شده است، از نتایج فقدان تقوای اجتماعی در جامعه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. برداشتهای بیرویه و غیرقانونی، از منابع آبهای زیرزمینی که منجر به تخریب محیط زیست و تبدیل مراتع و جنگلهای ایران به بیایان شده است.
معمولاً افرادی که دست به برداشتهای غیرقانونی میزنند در عرصهی «تقوای فردی» واجبات را انجام میدهند و از محرمات پرهیز مینمایند ولی در عرصهی اجتماع به «تقوای اجتماعی» ملتزم نیستند؛ چراکه با فعالیتهای اقتصادی خود موجب بحران آب در کشور شده و نسل حاضر و نسلهای آینده را با مشکل اساسی مواجه میکند.
۲. از جمله مصادیق «تقوای اجتماعی» بیمبالاتی در استخدام و گزینش افراد برای فعالیت در عرصههای عمومی است، کسانی که افراد شایسته و متخصص را از فعالیتهای اقتصادی و سیاسی محروم میکنند، ممکن است در حوزهی فردی و شخصی اهل تقوای فردی باشند اما با تقسیم افراد جامعه به «خودی» و «غیرخودی» و اختصاص تمام امتیاز به خودیها زمینهی رقابت و بروز استعدادها را از بین میبرند که نتیجهی آن گسترش یأس و ناامیدی در جامعه و اختلال در توسعه و پیشرفت آن است. این برخلاف منطق قرآن و سنت پیامبر اکرم(ص) است که فرمود: «کسی که فردی را به حکومت جماعتی بگمارد، در حالی که بهتر از آن شخص در بین آن جماعت را سراغ دارد، پس به خدا و رسولش و مؤمنان خیانت کرده است.»
۳. از جمله بیمبالاتی در «تقوای اجتماعی» در تولید و صنعت اتفاق میافتد. مصداق بارز آن صنعت خودرو در ایران است که پس از شصت و اندی سال، هنوز با استانداردهای جهانی فاصله دارد، تولیدکنندگان به نتایج محصولات خود که منجر به کشتهشدن بیش از بیست هزار انسان در جادههای کشور میشود، توجهی نمیکنند. در نتیجه، جامعهی امروزین ایران، بیش از گذشته نیاز به «اصلاح افکار» خود دارد، اصلاح افکار اتفاق نمیافتد مگر با بازخوانی تفسیرهای دینی امثال آیتالله طالقانی، علامه طباطبایی و شهید مطهری و ایجاد زمینه و بستر مناسب برای رشد نواندیشی دینی.
پینوشتها:
۱- مقدمه آیتالله سید محمود طالقانی بر کتاب سید اسدالله موسوی میراسلامی معروف به خارقانی، محوالموهوم صحوالمعلوم یا راه تجدید عظمت و قدرت، ناشر غلامحسین نورمحمدی خمسهپور، سازمان چاپ و انتشارات کیهان، ۱۳۳۹، ص الف.
۲- همان ص.
۳- توشی هیکو ایزوتسو، خدا و انسان در قرآن، مترجم احمد آرام، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۶۱، ص ۱۲.
۴- سید محمود طالقانی، پرتویی ازقرآن، جلد ۱و۲، شرکت سهامی انتشار، چاپ چهارم، ۱۳۶۲، ص ۵۴.
۵- یوسف خانمحمدی، اندیشه سیاسی شیخ عبدالکریم رنجانی، بوستان کتاب، ۱۳۸۸، ص۹۵.
منبع: روزنامه ایران