Search
Close this search box.

صبح جمعه ۲۸-۱-۹۴ (یاد گذشتگان (درگذشت حاج امیر سعیدی) – آقایان)

007

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

گفته شده از روز اول که خداوند آدم را از بهشت بیرون کرد همه می‌گویند مجازات شده، مجازات نبود مجازات اگر می‌خواست کند خیلی سنگین‌تر بود. ولی به آدم و حوا فرمود دیگر جای شما اینجا نیست بروید دیگر زندگی شما متناسب با اینجا نیست، بروید در آن کره زندگی کنید (می‌بینید همین‌جا که ما هستیم) منتهی در اثر توبه که آن هم خداوند برایش جاری کرد «فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ» (بقره/37) خداوند توبه بر او جاری کرد و کلماتی به او یاد داد بعد هم فرمود ارتباط من با شماها قطع نمی‌شود. ارتباط خداوند با هیچ یک از مصنوعاتش قطع نمی‌شود، همه در ارتباط هستند. منتهی مصنوعات؛ گاهی بعضی‌ها می‌فهمند این ارتباط را احساس می‌کنند بعضی‌ها نه، احساس نمی‌کنند. ولی به هر جهت ارتباط هست.

مثلاً می‌نویسند روز اولِ امامت امام زمان، این اصلاً خیلی غلط است منطبق با تعلیمات شیعه، تعلیمات الهی نیست که بگوییم با رحلت و شهادت یک امامی بعد روز دیگر امام بعدی امامت می‌کند یا امامت را مثل کار اداری فرض کنند که بعد از فوت او یک روز تعطیل شده دومرتبه شروع می‌شود نه! این اتصال همیشه هست منتهی بشر گاهی متوجه این است و عبادت می‌کند در آن حالت هر کاری که ‌کند به هر لباسی خداوند قبول می‌کند ولی غالباً فراموش می‌کنند و این زندگی دنیایی آنقدر گرفتارشان می‌کند که فراموش می‌کنند. همان‌طور آن روحی که در نوع انسان دمیده شده خداوند فرمود «وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّ‌وحِي»(حجر/29) روح خداوند هرگز قطع نمی‌شود، هرگز جدایی ندارد و به ریسمان الهی تشبیه کردند برای اینکه ریسمان به هم متصل است هیچ‌جا رخنه ندارد. زندگی انسان هم همین‌طور است و به همین جهت هم فرموده‌اند مردم یادی از گذشتگان‌شان کنند. برای اینکه به قول آن شعر که می‌گوید:

گوسفندی برد [این] گرگ مُزوّر همه روز  /   گوسفندان دگر خیره در او می‌نگرند

هر روز یکی از ما انسان‌ها می‌رود (یکی یعنی عده‌ای) دیگران اصلاً توجه نمی‌کنند، از لحاظ علمی می‌دانند که بله یک روزی هم نوبت خودشان است ولی اصلاً احساس نمی‌کنند که یک روزی باید بروند. به این جهت یادآوری از رفتگان در بین بشر متداول شده است. البته در هر جا به یک نوع یادآوری می‌شود. ‌خواستند بشر یادش نرود که پدرش که او را بوجود آورده و پدر او و پدر او همه یکی‌یکی آمدند و رفتند. ان‌شاءالله در این دورانی که نوبت ما شده و آمدیم به ما توفیق بدهد که توشه‌ی سفر خوبی برای خودمان فراهم کنیم.

همین حسینیه یکی از خدمه‌اش که آقای امیر سعیدی باشد رحلت کرده، خودش در زمان مرحوم مشیرالسلطنه و آن‌ها هم خادم این حسینیه بودند. بعداً هم خادم حسینیه بودند ما یادش را گرامی می‌داریم. ان‌شاءالله خداوند او را ببخشد. ان‌شاءالله به بهشت که می‌خواهد ببرد خطاهای او و خطاهای ما را با هم ببخشد. [خطاها را] یک [خرمن] کند آتش در او بزند و با رحمت خودش همیشه دست ما را بگیرد و راهنما باشد. ان‌شاءالله.

 

Tags